
نویسندگان در ایام کرونا فرصت مناسبی برای نوشتن داشتند

ايسنا/ اين نويسنده در گفتوگوي زنده اينستاگرامي که شب گذشته در صفحه کافه محرم مشهد برگزار شده بود در رابطه با دوران کرونا و وضعيتي که جامعه امروز در آن قرار گرفته است، اظهار کرد: در معرض يک تجربه جهاني هستيم، همه انسانهاي روي زمين در معرض تجربهاي به شدت سهمگين، مهيب و در عين حال شبيه به هم قرار دارند، يعني فردي که در آفريقا زندگي ميکند با کسي که در افغانستان يا ايران زندگي ميکند احتمالا تصاوير مشابهي از اين روزها دارند و در بين اين تصاوير مشابه، حتما تصاويري هستند که در ذهن من باقي ميماند، براي مثال فهميدم که چقدر دوست داشتهام که دوستانم را در آغوش بگيرم يا خانوادهام را بيشتر ببينم، اما اينها تصاوير مشترک است و پيدا کردن تصوير خاص کار سختي است.
وي افزود: به نظر من مواسات و همدلي مردم در کشور ما اتفاق مهمي بود و باورم نميشود که در اين سختيهاي اقتصادي و گرفتاريهايي که روزگار ما به خاطر اين ويروس با خودش حمل ميکند، بدون همدلي مردم ميتوانستيم اين روزها را طي کرده باشيم. در اين شرايط سخت، همين که اکنون ميتوانيم با يکديگر گفتوگو کنيم و حالمان زياد حال بدي نيست و با گرفتاريهاي مردم هنوز چرخ روزگار ميچرخد، به نظرم جوانمرداني در عالم و اطراف ما هستند که بدون اينکه ما آنها را ببينيم به زحمت، اين چرخ را ميچرخانند و به نظرم اين از مهمترين اتفاقات کرونا است که ما حواسمان به آن نيست.
اميرخاني با بيان اينکه در ايام کرونا فرصت مناسبي براي نويسندگان درخصوص نوشتن فراهم شده بود، گفت: البته اين واقعيت را هم بايد در نظر داشت که چون بسياري از ما در خانههاي آپارتماني زندگي ميکرديم، گرفتاريهايي در خانوادهها و در خصوص بچه هاي کوچک وجود داشت و به دليل اينکه بچهها دوره سختي را ميگذراندند، وظيفه و نقش پدر و مادرها در بچه داري سختتر ميشد و تمام اينها باعث ميشد که نويسندگان نتوانند بنويسند.
اين نويسنده تصريح کرد: در ايامي که تهران در وضعيت قرمز و سخت کرونا قرار داشت و از خانه بيرون نميرفتم فرصت خوبي بود که با بچهها تعامل داشته باشم، اما کتابخواني را به صورت منظم در برنامهام داشتم و تعداد زيادي کتاب در اين دوران خواندم، اما کار نوشتني شروع نکردم و فکر ميکنم که اگر بيکار بودم و ميتوانستم کار نوشتني شروع کنم فرصت خوبي براي نوشتن فراهم بود.
وي در رابطه با اهميت موضوع گفتوگو و ارتباط برقرار کردن با افراد مختلف در جهان و جوامع، بيان کرد: من اعتقاد دارم که جوانها بايد مسائل روز را بنويسند، با يکديگر گفتوگو کنند و بتوانند مسائل را از ابعاد مختلف نگاه کنند؛ اين مهم است که گفتوگوي ما همدلانه باشد، يعني بتوانيم با مخالف خود هم باب گفتوگو را باز نگه داريم.
اين نويسنده افزود: من در جايي گفته بودم که مايل هستم هر ايراني، با چند غير ايراني، غير هم مذهب، غير همزبان و افرادي که از جنس او نيستند ارتباط بگيرد. پيدا کردن ارتباط راه دارد، اما خيلي اوقات کار مشکلي است، بعضي چيزها مانند فوتبال، مذهب و زبان از اشتراکات است و ميتوانيم به واسطه آنها ارتباط برقرار کنيم.
اميرخاني با هدف معرفي کتابهايي از جنس کتاب «نفحات نفت» گفت: کتاب «چرا ملتها شکست ميخورند» کتاب سادهاي است، اما به نظر من قسمتهاي جذابي دارد. کتابي نيز وجود دارد که کمي از آن پيچيدهتر است، اما کتاب با ارزشي براي مطالعه است، کتابي است از يک روزنامه نگار آمريکايي به نام «جهان مسطح است» که سالها پيش توسط نشر هرمس منتشر شده بود و براي اينکه بفهميم دنياي شبکهاي چه تفاوتي با دنياي صنعتي و کشاورزي دارد جزو کتابهاي خوب است و براي جواناني که ميخواهند تصميمات شغلي بگيرند راهگشا است.
وي ابرازعقيده کرد: کتاب ديگري نيز وجود دارد که قطعا نه با حسن نيت بلکه با خبث طينت نوشته شده است، اما به نظر من ميتواند بسيار کتاب با ارزشي باشد، اين کتاب «فرستاده» نام دارد که زلمي خليلزاد خاطراتش را در آن نوشته و از اين جهت قابل توجه است که ببينيم تفکر يک شخصيت به شدت سياسي و محافظهکار که ميخواهد جهانگيري کند و راجع به حکمراني در جهان فکر کند چطور است، آن کتاب سرشار از دروغها و اشتباهات و تبليغات است که قطعا توسط شبه نويسنده نوشته شده اما به نظرم کتاب قابل تاملي است.