محدودیتهای مُد در ادبیات
ايسنا/ ابراهيم دمشناس با اشاره به محدوديتهاي مُد در ادبيات، ميگويد: ما در شرايط تاريخي کشورهايي از جمله آمريکا و اروپا که ادبياتشان مورد توجه ماست، نيستم و فاصلهاي ميان ما و آنها وجود دارد، بنابراين ممکن است نوعي از ادبيات در آنجا درست عمل کند اما در کشور ما چندان پاسخگو نباشد.
اين نويسنده درباره تبعيت ادبيات از مُد، اظهار کرد: مسئله اين است در مواردي که در ادبيات مد پيش کشيده ميشود، نميدانم چقدر ميشود از پيروي از مد صحبت کرد. ادبيات در سامان پيشروانهاش مانند مد عمل ميکند و معطوف به زمان حال است. از اين لحاظ برخورداري از عملکردي مثل مد پسنديده است و ادبيات در اين نگاه عين هنر است ولي تبعيت از ادبيات مد روز حامل وضعيتي است که شامل نگاهي واپسگراست: نوشتن به اقتضاي ماضي.
او ادامه داد: در اين وضعيت، نويسنده از الگويي از پيش موجود پيروي ميکند که نيازي به عرقريزان روح ندارد و ماحصلش هيچ دگرگونياي در وضعيت ادبي يک جامعه و زبان به وجود نميآورد. در واقع ادبيات پربرگ ميشود اما پربار نه.
دمشناس با بيان اينکه خلق آثار ادبي با توجه به نوعي از ادبيات شناختهشده، محدوديتهايي به همراه دارد، گفت: قاعدتاً نويسندهاي که شروع به نوشتن ميکند به محدوديتهاي پيروي از مد هم توجه دارد و تجربياتش نيز مهم هستند. مثلا به لحاظ تاريخي ملاحظاتي وجود دارد؛ زماني که از مد صحبت ميکنيم در واقع به تجربيات ديگران توجه داريم که به واسطه ترجمه به دست ما ميرسد. ممکن است اين تجربيات زماني به دست ما برسد که زمان زيادي از آن گذشته باشد. در جامعه ما گاهي کتابهايي منتشر ميشود که صد سال از انتشارشان گذشته و ترجمه نشده و يا حضورشان رسميت پيدا نکرده است، که اين موضوع مسئله مد را نقض ميکند.
او در ادامه بيان کرد: موضوع ديگر فاصله ما با کشورهاي ديگر است. ما در شرايط تاريخي آنها نيستيم. ما در وضعيتي هستيم که بين ادبيات ما و ادبيات آمريکا و اروپا که مورد توجه ماست، فاصله وجود داد. ممکن است نوعي از ادبيات در آنجا درست عمل کند اما وارد ادبيات ما که ميشود چندان جوابگو نيست. اگر قرار باشد ادبيات به مسائل جامعه پاسخ بدهد، اين شرايط نميتواند راهگشا باشد و نويسنده آگاه را که نوشتنش براي ادبيات ما مهم است، از مسئله جامعه که ادبيات ما را ميسازد، دور ميکند. بعد از مدتي هم اين نوع ادبيات زير موج ديگري که ميآيد، گم ميشود.
نويسنده «آتش زندان» افزود: زماني که از مد صحبت ميشود نويسندهاي که ادبيات را خلق ميکند به عنوان يک مصرفکننده در وضعيت انفعالي قرار ميگيرد. به نظرم اگر نويسنده خلاق باشد و نگاه تکاملي و متفاوت به مد داشته باشد، ميتواند موفق باشد.
او سپس اظهار کرد: اگر بخواهيم براي وضوح مساله تمثيلي به کار ببريم شايد همين مد به ما کمک خوبي بکند. اين را در راستاي نسبت مثبت و منفي ادبيات و مد ميگويم؛ در حالي در بين کشورهاي همسايه آنها در دوران مدرن لباس محلي خود را حفظ کردهاند ما تماما رسميمآب لباس ديگري به تن کردهايم که البته من ارزشها و زيبايياش را انکار نميکنم ولي به لحاظ کارآمدي بسيار پيش ميآيد در فصولي مناسب حال ما نباشد. در جامعه ما کمتر پيش ميآيد در لباس ديگري که به تن ميکنيم تصرفي کنيم؛ مثل يک امانت به آن نگاه ميکنيم اما چشم که باز ميکنيم يا حواس ديگرمان که تيز ميشود ميبينيم دچار تکلف شدهايم. همه اينها ماحصل حداقل درونزايي مد در ادبيات است.
دمشناس همچنين با اشاره به فاصله ادبيات کشورمان با ادبيات کشورهاي ديگر، گفت: سرعت تحولات در حال حاضر خيلي سريعتر از سده گذشته است. از اين جهت داشتن يک نگاه شخصي، نگاهي که برآمده از وضعيت جامعه باشد براي ادبيات ضروري است وگرنه وضعيت بيهودهگرا است که چيزي به ادبيات اضافه نميکند.
اين نويسنده در پايان درباه کتاب جديدش هم گفت: داستان بلندي دارم با عنوان «بيو بيو»(بيا بيا) که بخشي از يک آهنگ محلي است و در نشر نيماژ منتشر خواهد شد. اين داستان سرگذشت زني است که در عروسيها آواز ميخواند و در وضعيتي که درگير بيماري است قرار است در عروسياي شرکت کند و آواز بخواند.