مروری بر کتاب «این بار زلیخا روایت میکند»

ايرنا/ قيمت هر جلد از اين کتاب تمام رنگي و مصور که در قطع رقعي به چاپ رسيده براي علاقهمندان به کتابخواني ۲۵۰ هزار ريال تعيين شده و مطالب آن در قالب هفت بخش به نامهاي شهر طلب، شهر عشق، شهر معرفت، شهر استغنا، شهر تجريد و توحيد، شهر حيرت و شهر فنا ارايه شده است.
اين تازه نشر روايتي از عشق آگاهانه دروني است که انسان را به مسير هدايت راستين و آرامش رهنمون ميکند و در آن مطالب هر شهر به شکل دلنوشتهاي جذاب و اثرگذار ارايه شده که خواننده را با خود همراه ميکند و استفاده از آرايهها و صنايع ادبي از جلوههاي اين اثر است.
در بخشي از شهر اول اين کتاب آمده است: «به خواب ميروم و سعي بر آن است تا رويايي ببافم که در آن حداقل معبرم باشي، نه نميشود رويا و حقيقت يکپارچه تويي و خواب در محضرت فکر و پريشاني است چرا که آرامش از تو ميآيد.»
شايد بتوان از کتاب اين بار زليخا روايت ميکند به سفري معنوي تعبير کرد چرا که دستت را ميگيرد و خالص و ساده تو را با خود به لايههاي پنهان دل ميبرد آنجا که در شهر دوم ميگويد: «تو معناي عشق را برايم نقاشي کردي، از همان روز نخست که دل و دينم در گروت بود و در مقابل دو چشم شب آسايت به سجده افتاد و تا تمامي آسايش در روشناي روز و ظلمات شب...»
مفاهيم ارايه شده در اين اثر اگر چه صميمانه و درد دل دروني است اما تا عمق جان نفوذ ميکند و يکي از جلوههاي اين کتاب را ميتوان علاوه بر لذت بردن از فضاي معنادار و ساختار زيباشناسانه جملات در حوزه انديشهورزي عنوان کرد، آنجا که ميگويد: «ماهي اگر به ماه برسد از بيآبي خواهد مرد. من آب هم نميخواهم اگر پايان اين قصه توباشي و من... ن.»