برای انتشار کتابی 200 صفحهای 200 میلیون هزینه میکنم!
ايبنا/ نشست بررسي «ادبيات دفاع مقدس به زبانهاي خارجي» ظهر يکشنبه (6 مهرماه) با حضور افشين شحنهتبار، مدير انتشارات شمع و مه و ساجده اثنيعشري، مترجم در ساختمان شهدا واقع در باغموزه دفاع مقدس برگزار شد.
ساجده اثني عشري در ابتداي اين نشست با اشاره به سابقه فعاليت خود در حوزه ادبيات گفت: حدود 20 سال پيش با شروع کار انتشارات شمع و مه کار خودم را در حوزه ترجمه شروع کردم و در ابتدا با ترجمه داستانهاي ساده وارد اين حوزه شدم. اين کار براي من کار سختي بود؛ چرا که پيش از اين به تدريس ميپرداختم اما کار ترجمه به من پيشنهاد شد و من آن را قبول کردم.
وي ادامه داد: کار ترجمه از زبان فارسي به زبانهاي ديگر کار سخت اما دلنشين بود. در ادامه مسير مترجمهاي ديگري نيز به ما اضافه شدند و من متن ترجمههاي آنها را ميخواندم و به اين شکل کار ادامه داشت.
اين مترجم در توضيح ورود خود به عرصه ترجمه آثار دفاع مقدس گفت: در ادامه مسير با پيشنهاد کتابي از جواد افهمي به نام «عشق فصل پايان» روبهرو شدم و به اين شکل کارم را در حوزه دفاع مقدس شروع کردم. اين اثر داستان روان و سادهاي داشت و ترجمه آن چندان مشکل نبود. در گام بعدي کتاب «روضه نوح» حسن محمودي به من پيشنهاد شد که کار متفاوتي بود. بعد از آن به سراغ ترجمه کتاب «آژير قرمز» رفتم که مجموعهاي از آثار نويسندگان جوان بود و از اين رو از اين پيشنهاد استقبال کردم.
وي افزود: بيشتر کارهايي که به ترجمه آنها پرداختم پيشنهاد دوستان بود که من از آن استقبال کردم؛ اما به تازگي به سراغ کار «لم يزرع» محمدرضا بايرامي رفتم که اين اثر را خودم انتخاب کردم و به نظرم يکي از آثار بينظير ادبيات ماست.
اثني عشري در پاسخ به اين سوال که چرا به سراغ آثار دفاع مقدس رفته است گفت: من به شهدا، رزمندگان و ايثارگران احساس دين دارم. اگر اين مملکت با همه گرفتاريها و مشکلاتش سرپا ايستاده و وضعيتش متفاوت از کشورهاي منطقه است دليلش فداکاري و رشادتهاي رزمندگان و شهداست. از اين رو همه ما مديون شهدا هستيم و بايد تا حد توان در اين حوزه فعاليت کنيم.
وي ادامه داد: ترجمه برخي آثار واقعا کار مشکلي است؛ چرا که ما در فارسي واژهها و اصطلاحاتي داريم که در زبانهاي ديگر معنا ندارد. البته من به نويسندههاي آثار متعهد هستم و بدون اجازه آنها اثر را تغيير نميدهم. با اين حال امکان دارد قسمتي از متن در ترجمه ذهنيت منفي ايجاد کند و با توجه به فعاليتهاي رسانههاي غربي براي تروريست نشان دادن ما به نويسنده پيشنهاد ميدهم که برخي عبارات را تغيير دهد. ما خودمان ميدانيم که ايران کشوري نيست که در جنگ نامردي کند؛ اما غربيها اين را نميدانند و بايد تلاش کنيم که در ترجمههاي خودمان اين مفاهيم را انتقال دهيم.
اين مترجم با اشاره به اينکه ضرورتي ندارد که حتما آثار فارسي توسط مترجمان خارجي ترجمه شود گفت: وجود دو مترجم براي ترجمه يک اثر ايرادي ندارد و کمک ميکند که کار بهتر انجام شود اما اينکه حتما کار بايد توسط مترجم خارجي انجام شود يا حتما بايد در انتها يک مترجم خارجي کار را بخواند، قبول ندارم؛ چراکه کار توسط اين افراد هم بدون مشکل نيست. براي مثال شايد اين مترجمان متوجه برخي کلمات يا اصطلاحات نشوند يا حسي که من و همکاران فارسي زبانم به اتفاقات داريم را نداشته باشند.
وي ادامه داد: در نهايت بايد گفت اين که فکر کنيم يک ايراني نميتواند به تنهايي يک کار را ترجمه کند تفکر اشتباهي است. من ايده خاصي براي جاانداختن ادبيات دفاعمقدس بين مخاطبان خارجي ندارم اما به نظرم بايد فعلا ترجمه کنيم و صبر داشته باشيم؛ چرا که نوپا هستيم و اگر صبر داشته باشيم و دست از تلاش نکشيم به نتيجه خواهيم رسيد.
اثني عشري در توضيح مسايل مالي فعاليت در اين حوزه گفت: مساله مالي براي من هم مدنظر بوده است و بارها نيز درباره اين موضوع فکر کردم اما با دلم به سراغ اين کار آمدم و هميشه تنها به اين فکر کردم که کار بايد جلو رود و هيچ وقت در اين حوزه بخش ريالي و مالي براي من مساله اصلي نبوده است.
وي ادامه داد: اين روزها مشغول ترجمه رمان «لم يزرع» هستم و اگر تمام تمرکز و وقتم را صرف اين اثر کنم، حدود 6 ماه ديگر تمام ميشود. بعد از آن ميخواهم به سراغ رمان «زمين سوخته» بروم البته با خانم درتا سواپا قرار گذاشتيم تا با هم ترجمه اين اثر را شروع کنيم و او به لهستاني و من به انگليسي اثر را ترجمه کرديم.
اين مترجم گفت: مخاطبيابي کار سادهاي نيست و ما بايد امروز تنها به فکر ترجمه صحيح آثار باشيم. ما در بحث دفاع مقدس همه جور موضوع و سليقهاي داريم و ميتوانيم کارهاي متنوعي عرضه کنيم اما من مترجم سراغ آثاري ميروم که به نظرم از همه مهمتر هستند.
ما هنوز موفقيتي کسب نکرديم
افشين شحنه تبار که ديگر سخنران اين نشست بود با اشاره به فعاليت انتشارات شمع و مه گفت: من از سال 1375 به انتشار کتاب در ايران پرداختم و از سال 2003 فعاليت نشرم را در کشور انگلستان آغاز کردم و از همان نخست روي ترجمه آثار دفاع مقدس تمرکز داشتم. دليل براي اين کار اين بود که هم به اين حوزه علاقه شخصي داشتم و هم فکر ميکردم که دينم را بايد به شهدا و رزمندگان ادا کنم. ادبيات جنگ از ژانرهاي مهم در سراسر دنياست و اگر عشق و جنگ را از ادبيات دنيا بگيريم ديگر از آن چيزي نميماند.
وي ادامه داد: ما 8 سال درگير يک جنگ ناجوانمردانه بوديم، در اين جنگ رشادتها و از جانگذشتگيهايي فراواني بوده است که در کتابهاي مختلف آمده است. همه اين داستانها رئال (واقعي) هستند و در بيان آنها غلو نشده است. البته اين فقط مخصوص ما نيست و در همه جاي دنيا سربازان براي دفاع از خاکشان رشادتها و جانفشانيهاي بسياري انجام دادهاند.
مدير انتشارات شمع و مه با اشاره به تفاوت جنگ در نقاط مختلف دنيا با دفاع مقدس اظهار کرد: تفاوت جنگ ما با ساير جنگهاي دنيا در اين است که ما در اين جنگ در مقابل تمام دنيا ايستاده بوديم و عملا کشور ما در اين جنگ تنها بود. اينکه بخش عظيمي از کارم را به حوزه دفاع مقدس اختصاص دادم، دليلش آن است که جاي خالي اين حوزه را به شدت احساس ميکردم؛ البته منظورم اين نيست که کاري انجام نشده، بلکه متاسفانه کارها ديده نشده است.
وي ادامه داد: من در طول اين سالها سعي کردهام که همراه با کتاب، نويسنده و مترجم را هم با خودم به نقاط مختلف دنيا ببرم تا کارها را معرفي کنم که واقعا کار سختي است. ما در دنيا تنها هستيم و همه عليه ما هستند و نشان دادن اين که همه اين تبليغات رسانهها خلاف واقعيت است کار بسيار سختي است. يکي از نکاتي که در انتشار و عرضه کتابهاي ايراني به زبانها مختلف مهم است اين است که ما با منطقه آشنا باشيم وقتي ميخواهيم يک اثري را در انگلستان چاپ کنيم بايد در ابتدا ببينيم که چه نگاهي به ايران و جنگ دارد چرا که در هرکجا فضا متفاوت است.
اين ناشر با اشاره به اهميت نحوه عرضه کتاب در منطقه مقصد گفت: براي مثال هيچ وقت عراقيها آثار ما را از ديد مثبت نميبينند. بنابراين روي منطقه هدف بايد شناخت داشته باشيم. در گام بعد مترجمي را انتخاب کنيم که با دلش با ما همراه باشد. بعد از اين تازه کار شروع ميشود. ما در ايران تعداد اثر دفاع مقدس کم نداريم و از نظر کميت وضعيت خوبي داريم؛ اما آثاري که قابليت ترجمه داشته باشند بينهايت کم است؛ چراکه در بيشتر آثار فضاي عقيدتي وجود دارد و اين فضاي عقيدتي هيچ وقت در خارج از مرزها حس نميشود. بنابراين ترجمه اين آثار چون قابل درک نيست ضدارزشي ميشود.
وي ادامه داد: بايد روي اين مسايل کوچک زياد دقت کنيم و مسايل جنگ و حواشي آن را بنويسيم. اينکه بتوانيم آثار مناسب را شناسايي و ترجمه کنيم کار بسيار مشکلي است و اين بحث نيز بحث مفصلي است که در اينجا وقت براي بررسي آن کم است.
شحنه تبار در توضيح دلايل ديده نشدن آثار فارسي در خارج از مرزها گفت: کتابهاي ما در آن طرف مرز ديده نميشود و مشکل اصلي ما اين است که زحمت ميکشيم، هزينه ميکنيم و کتاب ترجمه ميشود اما جايي که بايد تلاش کنيم تا اثر ديده شود آن را رها ميکنيم. حال ما در انتشارات شمع و مه بعد از پروسه چاپ کتاب برنامههاي مختلفي را ميگذاريم تا مخاطب خارجي با آثار ما آشنا شود. مثلا من سالها با احمد دهقان کار کردهام و بعد از انتشار آثارش با او در جلسات مختلفي حضور پيدا کردهايم. براي خارجيها مهم است که پاي صحبت نويسنده بنشينند و صحبتهاي او درباره کتاب را بشنوند. برنامههاي نمايشگاهي قسمتي از کار ماست و کار ديگر اين است که در دانشگاههاي مرتبط با ايران برنامه معرفي کتاب و صحبت با نويسنده را ميگذاريم.
وي افزود: به خاطر دارم وقتي کتاب «من قاتل پسرتان هستم» از احمد دهقان چاپ شد برنامهاي را در لندن برگزار کرديم که اين برنامه به حدي مثبت و خوب بود که خود آنها نيز تعجب کردند و حتي رسانهاي مانند بيبيسي بخشهايي از آن را پخش کرد. بعد از اين اثر به سراغ کتاب «سفر به گراي 270 درجه» رفتم و در هشت شهر ايتاليا تور گذاشتيم و در دانشگاههاي زيادي برنامه داشتيم و کار به قدري خوب جلو رفت که به مجلس ملي ايتاليا دعوت شديم و در آن جلسه يکي از نمايندگان مجلس که خط به خط کتاب را خوانده بود از احمد دهقان و ما سوال کرد.
مدير انتشارات شمع و مه در توضيح چگونگي مطرح کردن ادبيات دفاع مقدس گفت: اگر بخواهيم ادبيات دفاع مقدس را به خارجيها معرفي کنيم بايد در ابتدا زمينههاي آن را فراهم کنيم و بعد ميتوانيم در لايههاي آن به موضوعاتي مانند شيعه، جنگ، دفاع مقدس و مظلوميتمان را به دنيا بگوييم. نکتهاي که سيستم دولتي به آن توجه ندارد و معمولاً مستقيم به سراغ موضوعات مختلف ميرود و نتيجه هم نميگيرد.
وي ادامه داد: ما بيشتر سعي ميکنيم که براي معرفي کتابها در فستيوالها شرکت کنيم نه در فضاي نمايشگاهي؛ چراکه فضاهايي در آنجا وجود دارد که به مخالفت با ما ميپردازد و سعي ميکند واقعيت را خلاف آن چيزي که هست نشان دهد. به نظر من معرفي ادبيات ايران کار سختي است و معرفي ادبيات جنگ کاري سختتر.
افشين شحنه تبار با اشاره به هزينههاي زياد ترجمه آثار ايراني به زبانهاي خارجي گفت: يکي از مشکلات بزرگ ما در اين مسير هزينههاي سرسامآور کار است. ناشر آلماني با 300 يورو به انگلستان ميرود و کتابش را معرفي ميکند؛ اما من اين کار را با 3 هزار يورو هم نميتوانم انجام دهم و علاوه بر اين دائم نگران اين موضوع هستيم که آيا ويزا به نويسنده ميدهند يا نه و امروز قيمت دلار و يورو چند است. ما برنامههاي زيادي در دانشگاههاي مختلف جهان داشتيم که به دليل همين ويزا ندادن يا برگزار نشد و يا خودم مجبور شدم به تنهايي به آن نشست بروم که بدون شک چنين رفتاري از اهميت موضوع کم ميکند.
وي ادامه داد: شايد کسي نداند اما هزينه ترجمه و چاپ يک کتاب 200 صفحهاي براي ما در آن طرف چيزي حدود 200 ميليون ميشود و شايد به همين دليل است که هيچ ناشري به سمت آن نميآيد و ميبينيم که حتي ناشراني که به نمايشگاههاي خارجي مثل فرانکفورت ميآيند همه آثارشان فارسي است. اين کار، کاري نيست که شخص به تنهايي انجام دهد اما خوشبختانه تا به امروز صد و خوردهاي کتاب بزرگسال ترجمه، چاپ و به دنيا معرفي کرديم. بيشتر نااميديهاي من در داخل کشور است تا در خارج چرا که در بيرون از مرزها تفاوتي ندارد که نويسنده از جنگ بنويسد يا مسايل اجتماعي يا نويسنده اصلاحطلب است يا اصولگرا.
مدير انتشارات شمع و مه با اشاره به وضعيت کتابهاي دفاع مقدس در جهان گفت: ما هنوز موفقيتي کسب نکرديم چرا که کاري انجام نشده و کارهايي هم که انجام شده واقعا هيچ است. اين هشت سال دفاع مقدس طولانيترين جنگ قرن بوده است و بعد از جنگ جهاني بيشترين کشته را داشته است و حال بايد بگوييم که ما براي جنگي با اين حجم از اهميت هيچ کاري نکردهايم. شايد کارهايي انجام شده باشد اما به نسبت هيچ است. ما نويسندگان خوبي داريم که قلم خوبي دارند و داستانپردازان خوبي هم هستند که حتي ميشود از روي داستانهاي آنها فيلم ساخت اما واقعيت اين است که ما براي معرفي اين افراد هيچ کاري نکردهايم.
وي ادامه داد: درست است که در بنياد حفظ آثار دفاع مقدس آثار دستهبندي شده است اما به نسبت کشور عراق که طرف مقابل ما در اين جنگ بود هيچ کاري انجام نشده است. همين عراق آثار بسيار مغرضانهاي دارد که با تبليغ و قبول ناشران درجه يک خارجي در دنيا مخاطب پيدا کرده است و به اين شکل واقعيت را تغيير دادهاند. حال در مقابل ما آثاري داريم که همه براساس منبع به واقعيت ميپردازند؛ اما معرفي نشدهاند و نميتوانيم امروز فرياد بزنيم که حق با ما بوده است. يکسري آثار هم ترجمه شده که مخاطب خارجي وقتي صفحه اول آنها را ميخواند کتاب را کنار ميگذارد چرا که پر از ايراد است.
افشين شحنه تبار در توضيح دلايل ورود نکردن به ژانر کودک و نوجوان گفت: ما تا اين لحظه در ژانر کودک کمکار بودهايم چرا که اين حوزه حوزهاي تخصصي است. البته کتابهاي بسيار خوبي ما در اين حوزه داريم که قابليت ترجمه دارند اما بايد اين را بگويم که ورود به اين حوزه سختتر است؛ چرا که تزريق مفهومي از جنگ 8 ساله در ذهن نوجوان و کودک خارجي کار سختي است؛ آن هم نوجوانان و کودکاناني که حتي با کارهاي خودشان هم ارتباط نميگيرند. دانشجويان نيز سخت تحت تاثير فضاي رسانهاي هستند و وقتي درباره جنگ صحبت ميکنيم به نکاتي ميپردازند که در رسانهها شنيدهاند. واقعيت اين است که ما در بحث مديا در خارج از ايران خيلي ضعيف هستيم و فضا برايمان بسيار سنگين است؛ در چنين شرايطي قبل از توضيح درباره ادبيات بايد به آنها بفهمانيم که مسايل اشتباه به گوششان رسيده است.
وي ادامه داد: من روزي را ميبينم که آثار ما در دنيا ديده ميشود؛ اما براي اين کار بايد دوام بياوريم. به نظرم کارهاي نصفه و نيمه ما در آينده ديده خواهد شد. البته اگر درست کار کنيم. در اين کار هيچ وقت توقع سود مالي نبايد داشته باشيم و بايد از زندگي خود بزنيم چرا که کار ترسناکي است و آدم بايد در اين حوزه از خودگذشتگي داشته باشد و گوشش را روي کنايهها ببندد. من يک روزي ميگفتم که کتابهايمان بايد در کتابفروشيهاي انگلستان باشد و همه ميخنديدند اما امروز اين اتفاق رخ داده و ما در کتابفروشيهاي انگلستان قفسه ادبيات ايراني داريم. امروز تمامي کتابهاي ما در آمازون موجود است و برنامههاي مختلفي را در نقاط مختلف دنيا داريم که اگر کرونا نبود الان مشغول برگزاري آنها بوديم.
اين ناشر در پايان گفت: همان طور که خانم اثني عشري توضيح دادند اين روزها مشغول کار ترجمه کتاب «لم يزرع» هستيم و من علاقه دارم که در گام بعدي به سراغ رمان «دختر لوتي» شهريار عباسي برويم که حاشيه جنگ را به زبان ساده بيان کرده است.