برای خواندن آثار مولانا کدام شرح را انتخاب کنیم؟
خبرگزاري کتاب ايران/ مثنوي معنوي کتابي بوده که مردمان فارسيزبان و غير فارسيزبان از ايران گرفته تا هند و آسياي صغير آن را ميخواندهاند و طبيعتا براي فهم بهتر آن تصميم گرفتند که شرحهايي بر آن بنويسند. به همين دليل است که ما امروز گنجينهاي از شروح مثنوي از ديدگاهها و مکتبهاي مختلف و به زبانهاي گوناگون در اختيار داريم. بر اساس آنچه در کتابهاي تاريخي و فهرستها آمده درمييابيم، حدود هفتاد شرح بر مثنوي وجود دارد. اين تعداد نشان ميدهد از زمان تاليف مثنوي تاکنون، مدرسان و شارحان درصدد فهم بهتر آن بودهاند آنچه امروز در اين گزارش به مناسبت روز بزرگداشت مولانا، به آن ميپردازيم معرفي چند شرح معروف و مهم از مثنوي معنوي و غزليات شمس است. همچنين گفتوگويي با توفيق سبحاني مولاناپژوه انجام دادهايم که در ادامه ميخوانيد.
شرحي ناقص، اما کامل
اگر علاقهمند به اشعار مولانا باشيد، حتما نام شرح مثنوي شريف از بديعالزمان فروزانفر را شنيدهايد. اين شرح تنها بخشي از دفتر اول مثنوي را شامل ميشد و در آغاز در سه جلد توسط دانشگاه تهران منتشر شد. امروز اگر بخواهيد اين شرح را تهيه کنيد، بايد به سراغ نشر زوار برويد. اين شرح يک شرح تخصصي به حساب ميآيد و نثر سادهاي ندارد. شما در اين شرح تنها با معني ابيات و معني اصطلاحات عرفاني آشنا نميشويد، بلکه از طريق متن آن جهانبيني مولانا، تفسير ابيات با توجه به ابيات پس و پيش، ماخذشناسي حکايت و... را خواهيد شناخت. اگر دفعه اولي است که ميخواهيد به سراغ مثنوي برويد، اين شرح مناسب شما نيست. اما اگر مطالعاتي قبلي در اين زمينه داشتهايد، با شرح مثنوي شريف بديعالزمان فروزانفر ميتوان مطالب جديدتر و تخصصيتري آموخت. توفيق سبحاني درباره اين شرح معتقد است: «درست است که اين شرح تمام مثنوي را شامل نميشود. اما بر اساس مطالب آن ميتوانيد تا حدي باقي دفترهاي مثنوي را بخوانيد و آن را درست تفسير کنيد. خواندن دقيق و عميق اين شرح شما را از باقي آثار بينياز ميکند. حتي ميشود گفت اين شرح مهمترين شرح مثنوي است.»
دنبالهاي بر شرح مثنوي شريف
از آنجا که شرح مثنوي شريف با مرگ فروزانفر ناقص ماند، سيد جعفر شهيدي تصميم گرفت تا با نوشتن ادامه شرح مثنوي شريف اين شرح مهم را کامل کند. شرح او که به «شرح مثنوي» مشهور است، در هفت جلد نوشته شد. انتشارات علميفرهنگي هم بر آن شد تا شرح دکتر شهيدي و شرح مرحوم فروزانفر را يکجا منتشر کند. شرح استاد شهيدي يک شرح ساده به حساب ميآيد. او در کتاب خودش بسياري از لغات و برخي از ابيات را نيز معني کرده است. خلاصهاي از هر حکايت نيز در ابتداي آن داستان آمده است. اين شرح براي کساني مناسب است که ميخواهند از طريق مطالعه اين کتاب به راحتترين شکل ممکن مثنوي را بفهمند و تا حدي هم با عرفان و اصطلاحات تخصصي آن آشنا شوند.
اگر تازهکاريد
سادهترين و سرراستترين شرح براي مطالعه مثنوي معنوي، شرح کريم زماني است. به همين اندازه که ساده است هم اطلاعات کمي به شما ميدهد. اگر ميخواهيد تنها و تنها معني ابيات را بخوانيد و علاقهاي به تفسيرهاي عرفاني از سخن مولانا نداريد، اين شرح انتخاب خوبي براي شماست. تنها مشکل آن حجم بسيار زياد آن است. دوره هفتجلدي آن توسط نشر اطلاعات روانه بازار شده است.
از ديد انديشههاي دنياي معاصر
علامه محمدتقي جعفري تبريزي، فقيه، متلکم و فيلسوف روزگار ماست. اين پژوهشگر درگذشته شرحي مفصل و پرحجم بر مثنوي معنوي نوشته است که در پانزده جلد، توسط موسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفري منتشر شده است. اين کتاب از جهاتي با شروح ديگر متفاوت است. در اين کتاب بيشتر از شرح ابيات با نتيجه پژوهشهاي تطبيقى و مقايسهاى بين انديشههاى دانشوران گوناگون مارکسيست، غربى و اسلامى و نظريههاى مطرح در مباحث بنيادين اجتماعى، سياسى، اخلاقى، عرفانى و انسانشناسانه آشنا ميشويد. البته بايد بگوييم مطالب اين کتاب، با اينکه فصلبندي خوبي هم دارد، به شيوه منبريان گفته شده است. بنابراين انتظار توالي در مطالب را نبايد داشت. سبحاني درباره اين کتاب ميگويد: «اين شرح بعد از شرح مرحوم فروزانفر و مرحوم شهيدي بر مثنوي، بهترين شرح موجود است.»
توفيق سبحاني
وي درباره شرحنويسيهاي جديدتر نيز ميگويد : «البته استاد موحد هم در حال نوشتن شرحي بر مثنوي هستند. انتشار اين شرح در کنار تصحيح ايشان از مثنوي کار سترگي است و شايد توازنها در دنياي شرحنويسي بر مثنوي به هم بخورد.»
در سرزمينهاي ديگر
گستردگي مخاطب مولانا در همه دنيا و تاثيري که در جان آنان ميگذارد، باعث ميشود تا مردماني که به زبانهاي ديگر صحبت ميکنند به فکر تفسير يا ترجمه اين متن براي همزبانان خود بيفتند. تعداد اين شرحها و ترجمهها هم کم نيست. اگر به زبانهاي خارجي مسلط هستيد، خواندن بعضي از شرحها خالي از لطف نيست.
اگر بخواهيم درباره ترجمههاي انگليسي مثنوي صحبت کنيم، بايد بگوييم جريان ترجمه مثنوي به زبانهاي اروپايي از قرن هجده آغاز شد و تا کنون نيز ادامه دارد. در ميان اين ترجمهها، ترجمه سه تن در دقت و امانتداري در ترجمه، از باقي ترجمهها جلوتر هستند؛ يعني وينفيلد و ويلسون و نيکلسون. توفيق سبحاني درباره ترجمه نيکلسون ميگويد: «ترجمه او از مولانا مثل شعر سعدي سهل و ممتنع است. اين کتاب بسيار خوشخوان است و به شيوه اروپاييان مقتصدانه ترجمه شده است. مترجم با امانتداري کامل، به مواردي که متوجه نشده است، اشاره کرده است. اين کتاب را حسن لاهوتي به فارسي ترجمه کرده است.»
يکي ديگر از زبانهايي که در آن ترجمهها و شرحهايي بر مثنوي معنوي وجود دارد، زبان ترکي است. تعداد زيادي از شروحي که بر مثنوي نوشته شده، به زبان ترکي است. يکي از معروفترين اين شرحها، شرح محمد سودي بر مثنوي مولانا جلالالدين است. سودي يکي از نويسندگان ترکزبان معاصر است که بر بوستان، گلستان و حافظ نيز شروحي نوشته است.
شرح ترکي ديگري نيز در پانزده جلد وجود دارد که توسط اسماعيل آنقروي نوشته شده است. اين شرح به کامل و مبسوط بودن معروف است و البته به انگليسي و عربي و فارسي نيز ترجمه شده است. توفيق سبحاني معتقد است: «در فرقه مولويه اين شارح را به شارح بزرگ ميشناسند و استاد فروزانفر نيز به اين شرح مراجعه ميکرده است.» و ميافزايد: «شرح ترکي از عابدين پاشا نيز شرح مهمي به زبان ترکي است.»
او در پاسخ به سوال «چگونگي اوضاع ترجمه از زبان ترکي به فارسي در دوره معاصر» ميگويد: «هماکنون تعدادي از مترجمان فارسيزبان به کار ترجمه تعدادي از اين شرحهاي ترکي مشغولند. يکي از آنها شرح سروري بر مثنوي است. خود بنده نيز شرح عبدالباقي گولپينارلي را از زبان ترکي به زبان فارسي ترجمه کردهام که از شرحهاي مهم به حساب ميآيد.»
شرحنويسي بر مثنوي در هند از قرن يازدهم رونق گرفت. از ميان شرحهاي متعدد مثنوي، حدود پنج شرح آن در شبهقاره هند تاليف شده است. يکي از اين شرحها که بسيار هم بر آثار پس از خود در در حوزه مثنويپژوهي در هند تاثير گذاشت، جواهرالاسرار نوشته محمد اکبرآبادي است. اين شرح در قرن دوازده نوشته شد. اساس کار اين کتاب، تحليل انديشههاي مولوي بر اساس عرفان ابنعربي است. توفيق سبحاني درباره تاثير ابنعربي بر شارحان ميگويد: «ابنعربي و مولانا معاصر يکديگر بودند و شايد همديگر را هم ديده باشند. تاثير ابنعربي بر تاليفات شارحان بسيار زياد بوده است. بسياري از محققان ميپندارند مولوي از ابنعربي تاثير پذيرفته، اما چنين نيست. علاوه بر ابنعربي صدرالدين قونيوي که پسرخوانده ابنعربي است و تاليفات زيادي درباره ابنعربي داشته، با مولانا در ارتباط بوده است. مولانا حتي نقدهايي هم بر آثار ابنعربي داشته است.»
سخن خوش غزليات
دستبهدست شدن بيتهايي از غزليات شمس در فضاي مجازي را اين روزها زياد ميبينيم. مسئله ديگري که بسيار ديده ميشود، تفسيرهاي شخصي از همين بيتهاست. از آنجا که غزليات شمس بيشتر در مجالس بزم عرفا سروده شدهاند، نياز به تفسير دارند. از روزگار کهن تا کنون محققان بسياري در کنار توجه به مثنوي، نوشتن حاشيه و شرح بر غزليات شمس يا ديوان کبير را نيز مهم دانستهاند. البته تعداد اين شرحها در مقايسه با مثنوي بسيار اندک است. از ميان همين شروح اندک، چند اثر وجود دارند که انسان معاصر ميتواند به آنها مراجعه کند تا به فهم درستتري از اين اشعار برسد.
محمدرضا شفيعي کدکني در سالهاي اخير، تعداد زيادي از غزليات شمس را انتخاب کرده و به تفسير آن پرداخته است. مجموع اين غزلها در کتابي به اسم «غزليات شمس تبريز» توسط نشر سخن منتشر شده است. اين کتاب مقدمه مفصلي هم دارد که براي آشنايي با زندگاني مولانا، سبکشناسي آثار و... مفيد است. سبحاني در جلسه رونمايي اين کتاب گفته بود: «شرح دکتر شفيعي بر غزليات شمس، اين اثر سترگ را به ميان مردم ميبرد. دکتر شفيعي لحظات زيبايي را از غزليات شمس صيد کرده است و گاهي هم به استفادههاي مولانا از ديوانهاي پيشينيان اشاره کرده است.»
نشر قطره نيز کتابي از سيروش شميسا تحت عنوان «غزليات مولوي» منتشر کرده است. اين کتاب تعداد اندکي از غزليات شمس را در بر ميگيرد.
و اما تنها شرح جامع روزگار ما که تمام غزليات شمس را در خود جا داده است، شرحي است که کريم زماني بر غزليات شمس نوشته است. جلد اول اين شرح که «شرح ديوان شمس تبريزي» نام گرفت، سال گذشته از سوي نشر قطره روانه بازار شد. بايد گفت اين کتاب نيز مانند شرح او بر مثنوي بسيار ساده و روان است. معني تکتک ابيات را هم در اين اثر ميتوانيد بخوانيد.