نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
کتاب

سعدی و «سهراب» شاعر یک قبیله اند

منبع
خراسان
بروزرسانی
سعدی و «سهراب» شاعر یک قبیله اند

خراسان/ نيمه ماه مهر، زادروز شاعر شعر بلند زندگي، سهراب سپهري است؛ شاعري که قبله‌اش يک گل سرخ بود و جانمازش چشمه. نگاه هنرمندانه سهراب به طبيعت و اجزاي آن، جزو باورهاي او بود و شايد به همين دليل «آب را گل نکنيم» را سرود. احتمالا مي‌دانيد بخشي از نگاه شاعرانه سهراب به هنر نقاشي‌اش نيز برمي‌گردد. او در نقاشي هم به طبيعت وفادار بود و آثار به‌جامانده از وي، گواه اين ادعاست. به بهانه نود ‌و ‌دومين سالروز تولد اين شاعر و نقاش بزرگ معاصر، با دکتر اسماعيل آذر پژوهشگر ادبي و کاظم چليپا، نقاش برجسته کشورمان درباره ويژگي‌ها و زبان خاص سهراب در شعر و نقاشي گفت‌وگو کرديم که در ادامه خواهيد خواند.
 
مواظب بود منتقدان ناراحت نشوند

دکتر اسماعيل آذر، استاد ادبيات و پژوهشگر برجسته ادبي، سهراب سپهري را يک شاعر عارف مي‌داند. او معتقد است سهراب زبان مخصوص خود را در شعر پيدا کرده و اشعارش با شاعران معاصر و قبل و بعد خود بسيار متفاوت است. با يک خاطره شنيدني درباره سهراب سپهري، باب گفت‌وگو با دکتر اسماعيل آذر باز مي‌شود. او مي‌گويد: «هيچ‌ يادم نمي‌رود که وقتي مرحوم زنده‌ياد مشفق کاشاني در قيد حيات بود (چون با سهراب رابطه بسيار نزديک داشت و او را در ارتقاي کارهايش کمک کرد)، از او درباره سهراب پرسيدم. او گفت که سهراب بسيار آدم خجول و ماخوذ به حيايي بود و البته، بسيار بسيار محترم. مرد محترمي سرشار از عواطف انساني. حتي سهراب در روزگار خودش، به نقدهايي که به او وارد مي‌شد پاسخ نداد، مي‌گفت شايد کسي از من آزرده خاطر شود.» وي در ادامه درباره ويژگي‌هاي اين شاعر معاصر گفت:«سهراب سپهري سفرهاي بسياري داشت؛ از آمريکا، آفريقا و تمام کشورهايي اروپايي تا مصر و تاجيکستان و هند. او دو يا سه بار به هند سفر کرد و آن‌جا با ادبيات شرق بيشتر آشنا شد. حتي حماسه‌هاي مهابهاراتا و رامايانا را خوانده بود و کم‌و‌بيش با ادبيات و بزرگان هند آشنايي داشت که تاثير آن را در اشعارش مي‌توان ديد؛ اما مهم‌تر اين‌که دل او، در تمام ساليان دور از وطن، در گرو گلستانه و همه ذهنش اين بود که زودتر به ايران و به گلستانه برگردد. اين‌ها بخشي از مطالعات و شنيده‌هاي من از نزديکان و کسان سهراب است.»

سهراب شاعرِ عارف است
شعر سهراب سرشار از ويژگي‌هاي خاص است. دکتر اسماعيل آذر درباره اين ويژگي‌ها مي‌گويد:«شعر سهراب، شعري عاطفه‌مند و پر از احساس و عاطفه بود. شعر سهراب از نظر محور زباني، کاملاً با شعرهاي روزگار خود و قبل و بعد از آن متفاوت بود. از نظر فرديناندو سوسور، زبان‌شناس سوئيسي، گاهي شايد فکر کنيد شعر و کلام برخي شاعران از نظر همنشيني به هم ارتباطي ندارد و کنار هم غريبه هستند؛ درحالي‌که وقتي شعرشان را مي‌خوانيد، مي‌بينيد اين‌طور نيست. فرق نظم و نثر اين است که در نظم شما به طور ساده کلام را نمي‌فهميد؛ در لفافي از استعارات و تشبيهات پيچيده شده است. براي مثال همه ما مسلمانيم و قبله‌مان مشخص است. خب سهراب مي‌گويد قبله‌ام يک گل سرخ، يک‌مرتبه خواننده مکث مي‌کند؛ اين يعني چه؟ شعر همين است و شما را به اين مکث و تفکر وا مي‌دارد. سهراب در لحظات شاد خود، در يک حالت انبساطي بود که در و تخته را به هم چسبانده و از آن يک مفهوم زيبا گرفته است. او در زندگي نکات غم‌انگيز کم ندارد، ولي شادي در شعر او بيشتر موج مي زند.» دکتر اسماعيل آذر با اشاره به يک بيت سعدي، سهراب را ادامه‌دهنده همان شعر مي‌داند؛ اما با زبان خودش. او مي‌گويد: «سعدي يک بيت دارد که عين عظمت، توحيد و حکمت است: برگ درختان سبز در نظر هوشيار/ هر ورقش دفتري ا‌ست معرفت کردگار. سهراب همين حرف را با زبان خودش تکرار مي‌کند: زير بيدي بودم/ برگي از شاخه بالاي سرم چيدم/ گفتم: چشم را باز کنيد/ آيتي بهتر از اين مي‌خواهيد؟ سهراب به وقت و زمان توجه زيادي دارد و مي‌گويد: زندگي آب‌تني در حوضچه اکنون است. سنايي غزنوي هم شعري درباره اهميت ارزش زمان دارد و مي‌گويد:همين اکنون است اکنون زندگاني. اين‌ها را مي‌گويم تا بدانيد سهراب چه مطالعات وسيعي دارد. سهراب شاعرعارفِ معاصر ماست. هر چيز به عشق خدا و براي او باشد، جاودانه است؛ چرا حافظ و مولانا اين‌گونه هستند؟ هر کسي محصول کارش وصل به خدا باشد، خواهد ماند.»

ميني‌مال‌هاي نقاشي سهراب

کاظم چليپا نقاش و استاد دانشگاه تهران، قيمت تابلوهاي سهراب سپهري را در حراج تهران، ناچيز مي‌داند. اين نقاش و استاد دانشگاه درباره قيمت‌گذاري تابلوهاي سهراب و ديگر آثار نقاشي مي‌گويد:«از نظر من قيمت‌هاي آثار شرکت داده‌شده در حراج، خيلي پايين است و بايد بالاتر باشد. هنوز براي هنر ارزشي قائل نيستند. اصلا بحث سهراب سپهري نيست، چه ارزشي براي هنر انقلاب يا جنگ قائل بودند؟ بااين‌که خيلي از مسئولان دغدغه‌اش را دارند؛ ولي هنوز قيمت هنر به معناي واقعي که يک هنرمند زندگي‌اش را براي خلق يک اثر مي‌گذارد، نيست. حالا مي‌خواهد کار سهراب سپهري باشد يا الخاص و کمال‌الملک. بايد براي آثار هنري ارزش قائل شد؛ چون بعضي از آثار هنري، فرهنگ يک مملکت را معرفي مي‌کند. برخي ديگر شاخصه شعور در يک مقطع آن مملکت را معرفي مي‌کند؛ يا هنر معاصر و مدرن است يا هنر اعتقادي و آييني. اين قيمت‌ها پولي نيست. در خارج از کشور روي آثار، سانتي‌متري قيمت مي‌گذارند.» چليپا درباره اشتراکات شعر و نقاشي سهراب مي‌گويد:«سهراب سپهري در انتهاي زندگي خود در شعر و نقاشي به يک نوع ميني‌ماليسم و وحدت مي‌رسد. اول در اشعارش، توصيف‌ها و رواياتي دارد که فرضاً در رابطه با يک نوستالژي يا سيري که در دنيا و عرفان داشته يا گذر در کوچه‌پس‌کوچه‌هاي کاشان است. در همان زمان، در نقاشي‌هايش يک نوع آبستره و ميني‌مال است؛ اما در آن روايتي وجود ندارد. به همين دليل، يک نوع اختلاف در شعر و نقاشي‌اش ديده مي‌شود؛ با وجود اين، در انتهاي زندگي خود و قبل از وفات، به يک وحدت در شعر و نقاشي‌اش مي‌رسد؛ به يک نوع کم‌گويي و عمق‌‌نگري و نگاه ساده.»
 
اکرم انتصاري

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره