نماد آخرین خبر

روایتی از زندگی یوزف روت، نویسنده‌ای که جنون نوشتن داشت

منبع
ايسنا
بروزرسانی
روایتی از زندگی یوزف روت، نویسنده‌ای که جنون نوشتن داشت

ايسنا/ دکتر احمد آفتابي، شب گذشته ۱۴ مهرماه در نوزدهمين جلسه از سلسله جلسات دوشنبه‌هاي پرديس کتاب مشهد که با موضوع مروري بر ادبيات داستاني جهان برگزار شده بود، در رابطه با يوزف روت، نويسنده اتريشي اظهار کرد: يوزف روت در سال 1939 ميلادي، يعني حدود 80 سال پيش فوت کرده است، اما چون آثارش به زبان آلماني نوشته شده بوده، با تاخير به انگليسي ترجمه شده و در سال 1999، يعني دقيقا 60 سال پس از فوتش تمام آثارش به انگليسي ترجمه مي‌شود که متشکل از 15 رمان مي‌باشد. در بين آثار ترجمه شده او به زبان فارسي فعلا 4 اثر او ترجمه شده که اتفاقا آثار مهم، خوب و قابل احترامي است و اميدوار هستم که ساير آثارش هم به مرور به فارسي ترجمه شود.

وي افزود: يوزف روت زندگي بسيار غم‌ انگيزي داشته است. او در سال 1894 در شهري به نام برودي به دنيا مي‌آيد، از سال 1772 تا پايان جنگ جهاني اول اين شهر متعلق به امپراطوري اتريش بوده و به همين دليل او را اتريشي مي‌دانند. متاسفانه پس از تولد او، پدرش خانواده را ترک مي‌کند و او هيچوقت سايه پدر را بر سر خود نمي‌بيند و با مادر و پدربزرگش زندگي مي‌کرده است. او در همان شهر تحصيلات مقدماتي را آغاز مي‌کند، ديپلم خود را نيز در همان شهر مي‌گيرد و پس از آن تصميم مي‌گيرد که به وين، پايتخت اتريش مهاجرت کند. او سرانجام در سال 1913، در 19 سالگي به همراه مادرش به وين مهاجرت مي‌کند و در دانشگاه وين، در رشته ادبيات آلماني و فلسفه تحصيل مي‌کند.

اين عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد با اشاره به علاقه يوزف روت به نوشتن تصريح کرد: يوزف روت عشق عجيبي به نوشتن دارد و مي‌توان گفت که او جنون نوشتن دارد. با اين که او عمري طولاني نداشته، اما بسيار نوشته است و براي نمونه در يک سال بيش از 100 مقاله، 15 رمان و تعداد زيادي شعر نوشته است. او تنها 45 سال عمر کرده اما اگر از واحد کلمه استفاده کنيم و بگوييم که او چند کلمه در سال نوشته است بايد بگوييم که او از افرادي که 90 سال عمر کرده‌اند هم بيشتر از کلمات استفاده کرده و نوشته است.

آفتابي با بيان اينکه جنون نوشتن در يوزف روت باعث شده که در 21 سالگي اولين مجموعه اشعارش را با عنوان «معماي جهان» چاپ کند، ادامه داد: يوزف روت در همان زمان، وقتي جنگ جهاني اول آغاز مي‌شود، داوطلبانه تصميم مي‌گيرد که در جنگ شرکت کند و سرباز ارتش اتريش مي‌شود. او در جنگ هم مشغول به نوشتن مي‌شود و مقالاتش را به وين، پراگ و... مي‌فرستد و به سرويس مطبوعاتي ارتش مي‌پيوندد تا کاري که در ارتش انجام مي‌داده هماهنگ باشد با علاقه اصلي‌اش که نوشتن بوده است.

وي خاطرنشان کرد: در مدتي که او در جنگ جهاني اول مشغول به سربازي و کار بوده، توسط روس ها اسير مي‌شود و روس‌ها او را به سيبري مي‌فرستند. تجربه‌ي زيستي غني يوزف روت که در آثارش نيز مشهود است دليل جنون نوشتن او و تاثيرگرفته از اتفاقات عجيب زندگي اوست. زندگي او پر از اتفاقات عجيب است که اين شانس، نصيب هر نويسنده‌اي نمي‌شود، نويسنده هايي در تمام عمر خود در شهر محل سکونتشان مانده‌اند و زندگي معمولي داشته‌اند و نويسنده‌هايي نيز بوده‌اند که به ده‌ها شهر سفر کرده‌اند که يوزف روت هم جزو دسته دوم است.

اين کارشناس ادبي عنوان کرد: در سال 1919، جنگ جهاني اول تمام مي‌شود و يوزف روت که قرار بوده به دانشگاه برگردد و ادامه تحصيل دهد، با مشکلات مالي مواجه مي‌شود و مشکلات مالي مانع از ادامه تحصيل او مي‌شود و مجبور مي‌شود که ترک تحصيل کند. يوزف روت در آن دوره تصميم مي‌گيرد که براي امرار معاش خبرنگار شود و جالب است بدانيد که او تا آخر عمرش از راه خبرنگاري امرار معاش و کسب درآمد مي‌کرده است.

آفتابي در رابطه با فعاليت يوزف روت در عرصه روزنامه نگاري گفت: يوزف روت در ابتداي فعاليتش، در روزنامه روز نو شروع به مقاله نويسي مي‌کند و سال 1919 که به 25 سالگي مي‌رسد، بيش از 100 مقاله در روزنامه مي‌نويسد و پس از مدتي به سردبيري آن روزنامه منصوب مي‌شود. در آن زمان که انقلاب اکتبر شوروي پيروز شده بود و تب سوسياليسم و عدالت اجتماعي در اروپا داغ بوده است و بسياري از نويسندگان به آرمان هايي که انقلابيون روس بيان مي‌کردند باورمند و عقيده‌مند شده بودند، او نيز به يک سوسياليسم تمام عيار تبديل مي‌شود.

اين عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي در رابطه با تغيير تفکرات و عقايد انسان‌ها در طول زندگي بيان کرد: محمد قائد مي‌گويد هر انساني که اهل فکر باشد در 20 سالگي سوسياليست، در 30 سالگي ليبراليست و در 40 سالگي محافظه‌ کار مي‌شود که اين جمله او خيلي هم بي‌راه نيست‌. در سنين جواني که انسان از خانواده و محيط مدرسه فاصله مي‌گيرد، به درون جامعه مي‌آيد و فقر و بي عدالتي را مي‌بيند و اگر اهل خواندن باشد متوجه مي‌شود که سوسياليست ها مي‌گويند که دغدغه اصلي انسان بايد عدالت اجتماعي باشد و پس از مدتي که در اين فضا تلاش مي‌کند، کمي به آزادي هم فکر مي‌کند، با انديشه ليبراليست ها آشنا مي‌شود و تعارض آزادي و عدالت در ذهنش شکل مي‌گيرد و چون انرژي اوليه را ندارد آزادي خواه مي‌شود. وقتي که به سن 40 سالگي مي‌رسد نيز متوجه مي‌شود که آن راه هم فايده‌اي ندارد و به انساني محافظه کار تبديل مي‌شود.

وي با بيان اينکه يوزف روت هم در سنين مختلف دچار تغيير ديدگاه شده است و اين تغيير در آثار او مشهود مي‌باشد، تصريح کرد: منتقدان روت درباره‌اش از واژه روت متقدم و متاخر استفاده مي‌کنند که اين موضوع در آثار او مشهود است. يوزف روت در طول زندگي همان انساني است که بوده، اما انديشه‌اش تغيير مي‌کند و اين مسئله در آثار اوليه او بسيار پر رنگ است.

آفتابي درخصوص رمان«عصيان» از يوزف روت بيان کرد: يوزف روت رمان «عصيان» را در سال 1924، در 30 سالگي نوشته است. شخصيت اصلي اين رمان آندره آس است که در جنگ جهاني اول شرکت کرده و مجروح شده است و داستان اين رمان نيز از يک بيمارستان مربوط به مجروحان جنگي آغاز مي‌شود. در ابتداي داستان تمام دوستان اين شخصيت، از جنگ شاکي و نالان هستند اما او به آرمان هاي کشورش و جنگ معتقد است و از آن دفاع مي‌کند. او وقتي در فصل اول از بيمارستان مرخص مي‌شود، مجوزي از دولت مي‌گيرد تا بتواند يک دستگاه موسيقي سيار را با خود حمل کند، از اين موضوع بسيار خوشحال مي‌شود و به سطح شهر مي‌رود تا از راه موسيقي امرار معاش کند و در اين بين نيز ازدواج مي‌کند.

اين کارشناس ادبي افزود: ما در اين رمان، از زاويه ديد آندره آس متوجه مي‌شويم که در جامعه فقر و بي عدالتي حاکم است و آندره آس هم که به زندگي‌اش قانع است و روزهاي خود را با همان دستگاه موسيقي مي‌گذراند وارد ماجراي يک بي عدالتي مي‌شود. راوي اين رمان داناي کل است، يعني ما از بيرون آندره آس را دنبال مي‌کنيم و در فصل 7 با شخصيت ديگري به نام آرنولد آشنا مي‌شويم که انسان گردن کلفت و فاسدي است، او يک بار در اتوبوس بر سر مسئله‌اي بي اهميت با آندره آس دعوا مي‌کند و وقتي پليس مي‌آيد حق را به آرنولد مي‌دهد، مجوز حمل دستگاه موسيقي را از آندره آس مي‌گيرد و اين عملا يعني عصيان براي او که زندگي‌اش را تغيير مي‌دهد.

اين عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي در رابطه با شباهت داستان يک فيلم ايراني با رمان عصيان يوزف روت گفت: چند سال پيش فيلمي در گروه هنر و تجربه به نام پرويز اکران شد که لووان هفت‌وان در آن بازي مي‌کرد، در آن فيلم شخصيت پرويز زندگي خاصي دارد و سرش به زندگي‌اش گرم است و در آن فيلم، روند تدريجي يک انسان معمولي به يک انسان عصيان‌گر را مشاهده مي‌کنيم و اين‌که جامعه با او چه مي‌کند و داستان اين فيلم به رمان عصيان‌گر شباهت دارد .

آفتابي در رابطه با ادامه فعاليت هاي يوزف روت تشريح کرد: در سال 1921 روزنامه روز نو تعطيل مي‌شود و يوزف روت تصميم مي‌گيرد که به برلين سفر کند و در آن‌جا نيز شروع به فعاليت در چند روزنامه مي‌کند. در آن سال ها، در 28 سالگي در برلين ازدواج مي‌کند و در 1923 با همسرش به وين برمي‌گردد و اولين رمان خود را به نام «تار عنکبوت»، به صورت پاورقي در يک روزنامه چاپ مي‌کند. رمان هاي ابتدايي او يعني «تار عنکبوت»، «هتل ساوي» و «عصيان» بي رحمي جامعه را نشان مي‌دهد و جالب است که بدانيد ناشر «عصيان» ناشري بوده است که آثار کافکا و پروست را هم چاپ مي‌کرده است.

وي خاطرنشان کرد: پس از آن يوزف روت تصميم مي‌گيرد که به عنوان يک گزارشگر به پاريس سفر کند و از آن‌جا نيز به شوروي سفر مي‌کند و در شوروي با والتر بنيامين نيز ديدار مي‌کند. متاسفانه او در شوروي سرخورده مي‌شود و بنيامين هم در اين باره مي‌گويد که وقتي يوزف روت به شوروي آمد عاشق کمونيست بود و وقتي از آن‌جا رفت از کمونيست نفرت داشت.

اين کارشناس ادبي اضافه کرد: با بازگشت روت از شوروي، بخش دوم آثارش آغاز مي‌شود که از آن ها با عنوان آثار متاخر روت نام مي‌برند. بايد به اين نويسنده به عنوان يک انسان دغدغه‌مند که خيلي صميمانه به دنبال پيدا کردن پاسخ پرسش هايش است نگاه کنيم. او در جواني به دنبال راهکار براي ريشه کردن فقر مي‌گردد و در اين باره مقاله و رمان مي‌نويسد، در ادامه احساس مي‌کند که گمشده خود را بايد در تاريخ و مخصوصا تاريخ کشور خود پيدا کند.

اين عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي بيان کرد: يوزف روت در مرحله سوم نوشته هايش به اين عقيده مي‌رسد که روح و روان هر فرد مهم است و آثار روان‌شناختي عميقي توليد مي‌کند، او دو اثر دارد که يکي از آن ها 2 سال پيش از فوتش و يکي ديگر چند روز پيش از فوتش منتشر مي‌شود، اعترافات يک قاتل نام يکي از اين دو کتاب او است که در آن، راوي از زندگي در پاريس و رفتن به کافه ها تعريف مي‌کند. او در آن رمان تعريف مي‌کند که شبي که در کافه نشسته بوده مردي به کافه مي‌آيد و داستان زندگي‌اش را تعريف مي‌کند و متوجه مي‌شويم که او مامور پليس مخفي تزار روس بوده است و وقتي زندگي‌اش را از کودکي تعريف مي‌کند مشخص مي‌شود که با چه عقده‌هايي در کودکي‌اش دست و پنجه نرم کرده است که باعث شده در نهايت به يک قاتل تبديل شود.

آفتابي با اشاره به نحوه فوت يوزف روت اظهار کرد: پس از سرخوردگي‌هاي يوزف روت پس بازگشت از شوروي، به مرور همسرش گرفتار بيماري اسکيزوفرني مي‌شود و در يک بيمارستان رواني بستري مي‌شود، خودش نيز درگير اعتياد به الکل مي‌شود که همين موضوع باعث مي‌شود که عمر کمي داشته باشد.

وي در پايان اين نشست خاطرنشان کرد: مطمئن هستم که از خواندن آثار يوزف روت نه تنها پشيمان نمي‌شويد، بلکه با نويسنده‌اي صميمي و قوي در نگارش آشنا مي‌شويد و مطمئن هستم که دغدغه هاي يوزف روت دغدغه‌هاي خيلي از افراد است.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره