کتاب کوچک تنهایی
ايرنا/ کتاب کوچک تنهايي مشتمل بر هفت داستان کوتاه از نويسندگان معاصر آمريکا جنسن بيچ، مايکل سيتزفسکي، دبورا ويليس، کري لابن، ژان جونز با عناوين «خدا بيامرزدش»، «مهاجرت»، «هيولا»، «تاريکي»، «تاد»، «کارت پستال هايي از ناتالي» و «خودت انتخاب کن» است.
وجه اشتراک اين داستان ها تنهايي است که بيش از هر چيزي زندگي انسان معاصر را تحت تاثير خود قرار داده و اغلب مسيرهاي رفاه و مدرنيته، به حل و دست کم تعديل اين مسئله فزاينده منتهي ميشود. سبک خاص زندگي امروز و روند رو به صعود مصرفگرايي موجب شده فراغتي که منجر به شکلگيري اجتماعات بشري و حضور معنادار عاطفي انسانها در کنار يکديگر ميشود، دست ندهد و همين کاستي از انسانها در تعطيلات سال نو، تابستان و فراغت روزگار پيري و سالمندي، موجوداتي بسازد تنها و افسرده که ملال سروکله زدن با خويش و درگير شدن با گفتگوهاي دروني مکرر، آنها را از تلاش براي فروريختن ديوارهاي انزوا و شکلدهي روابط جديد باز دارد.
«کتاب کوچک تنهايي» بر خلاف همه تعاريف ارائه شده از تنهايي تا به امروز، تنهايي را به عنوان بخش ناگزير زندگي حاضر، نه تنها تقبيح نميکند که گاهي در ستايش آن هم مينويسد.
در بخشي از کتاب ميخوانيم:
«به هر چيز جديدي به سرعت عادت مي کنم، اين استعدادي است که هميشه داشته ام، زندگي ام در اين چند هفته انتظار کشيدن براي رسيدن کارت ها بود که البته خبري هم نبود، چيزي که به من اميد مي داد پشت سر هم رسيدن دو تا کارت هايي بود که مامان آتش زده بود و اين فاصله زماني را توجيه مي کردند.
براي مامان شام درست مي کردم و براي اينکه ظهرها به خانه برنگردد، ناهارش را بسته بندي مي کردم تا با خود ببرد، ولي آن قدر باهوش بود که براي سرزدن به من و چک کردن صندوق پستي، ناهارش را عمدا جا بگذارد و روزي سه بار به خانه بيايد، صداي سگ همسايه برايم نشانه اي شده بود از آمدن پستچي و اين يعني بايد از پشت پنجره به بيرون سرک مي کشيدم، به دنبال پيشنهادهاي کار در منزل هم بودم، ولي خب هيچ کدام چنگي به دل نمي زدند، در اين روزها بود که مارک در حالت مستي تماس گرفت، و از دست به سر کردن من ، قبل ازسربازي رفتنش، عذرخواهي کرد، يک بار ديگر هم کتي دوست ناتالي، از کالج تلفن زد تا از احوال او با خبر شود. مامان با بي حوصلگي پاسخ داد که از او بي خبر است و قبل از اينکه چيزي به کتي بگويم تلفن را قطع کرد...»
اين کتاب را حسين مسعودي آشتياني در ۱۳۶ صفحه به فارسي برگردانده و از سوي نشر کتاب کوچه منتشر شده است.