"اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر" کتابی درباره پیادهروی
ايرنا/ «اصغر طاهرزاده اصفهاني» نويسنده اين مجموعه است و تا کنون نزديک به ۷۰ جلد کتاب در موضوعهاي مختلف انقلاب اسلامي زنان، معرفتي، تمدن اسلامي، مهدويت و ولايتفقيه به رشته تحرير درآورده است.
وي در پشت جلد کتابش آورده است: بدون درک زمانه هيچ قدمي به سوي آينده خود نميتوان برداشت و رخداد اربعين در اين تاريخ، آن زمان و زمانهاي است که با قرار گرفتن در آن و خود آگاهي نسبت به آن، مي توانيم سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم.
مقدمه مولف نيز به اهميت رويداد اربعين در سه بخش حماسه ميليوني پيادهروي و نقش آن در زيارت امام حسين (ع)، اربعين، دوم؛ سنتي در حال شکوفايي و سومين بخش که همنام کتاب است و امکان حضور در تاريخي ديگر را بررسي ميکند و معتقد است مشکلترين بحث همين است از آن منظر که بايد ماوراي عقل مدرن به موضوعي نظر کند که فعلا در حال توليد است و خود را طي يک فرآيند مينماياند و از دور جان آدميان سر بر ميآورد و در قول و فعل آنان سريان مييابد.
اقيانوس تمدن ساز
در صدرنوشت بخش اول کتاب دارد که حرکت سيدالشهدا (ع) يک تذکر بود به همه تاريخ که چگونه از ظلمات زمانه ميتوان خود را رها کرد. اين مهم در سالهاي اخير در حماسه اربعيني ذيل تذکر امام معصوم مردم را آنگونه ميداند که به روحي منورند که آنها را از ظلمات فرهنگ اموي جهان استکباري رهايي ميبخشد و همين معناي حماسه ميليوني پيادهروي است. معنايي که در آن انسانهايي در اين اقيانوس انساني حاضرند و هر کدام خود را يک اقيانوس انسان تمدنساز احساس ميکنند.
کمي بعد سخن از پاک شدن گناهان، افزون شدن حسنات و قرار گرفتن در مقام اُنس با معبود مطرح است بويژه براي افرادي که دغدغه اطلاح جامعه بشري را دارند. حتي در تفاوت درجه زائران حسيني دارد که طبق روايتها، ايندرجه به تفاوت شدت عزم و تصميمي بستگي دارد که زائران در جان و دل خود پروراندهاند.
در دومين فصل کتاب نوشتهاند که اربعين نشان داد که در حکمت حسين عليهالسلام شکست بيمعناست و بقاء و پايداري، عناصر اصلي اين حکمت است.
داستان آمدن «عطيه» و«جابر ابن عبدالله انصاري» به کربلا در صفحه ۲۵ کتاب قيد شده و مينويسد؛ کربلا يک حادثه نبود بلکه يک فرهنگ است که تاريخ قصه اين دو بزرگوار را به عنوان نمونه بازخواني ميکند.
همچنين در پاورقي همين صفحه به نکته مهمي اشاره شده که پس از شهادت امام حسين عليهالسلام بنياميه به جاي حمله در حالت دفاع قرار گرفتند و اين اول سقوط يک حکومت است.
انقلاب خميني در امتداد اربعين حسيني
نويسنده ايجاد و بقاي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره) را از برکات سنت اربعين ميداند و در صفحات مياني کتاب مي نگارد: بزرگنمايي قدرت آمريکا براي کسي است که امام حسين عليهالسلام ندارد، ولي کسي که به امام دل داده است آمريکا و دنياداران در نظرش هيچ و پوچ هستند.
طاهرزاده اصفهاني در آخرين فصل کتاب انقلاب اسلامي را در هر جا که حرکتي قدسي در ميان است حاضر ميداند و اعتقاد دارد هويت بخشي حرکت اربعين از آن جهت در حال رشد است که شيعه متوجه شده غرب در حال بيهويت کردن ملتها و استحاله آنها در فرهنگ غربي است. از اين حيث موضوع تقابل دو مملکت در ميان نيست، بلکه تقابل دو تمدن در دو ميدان متفاوت در ميان است.
او در باب همين تمدنسازي ميگويد در آخرين روزهاي عمر رژيم طاغوت از اصفهان به قم ميرفته که دوستانش در مدرسه حجت مي گويند: شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي را شنيدهاي؟ و او همان زمان باور دارد که تمام معناي مبازره اين سالها در همين شعارکوتاه ظهور کرده است.
آيا به همان صورتي که استکبار تلاش دارد به انقلاب اسلامي ضربه بزند و فکر انقلابي را در حجاب ببرد، امکان اين کار براي حرکتي که در اربعين شکل گرفته وجود دارد عنوان پرسشي است که طاهرزاده پاسخ مي دهد: مسلم وجود دارد. زيرا هويت فرهنگ مدرنيته ضد معنويت است و با هر حرکتي که در فرهنگ غربي نگنجد مقابله ميکند.
اين هم رهبر انقلاب ميفرمايند کرانه باختري هم بايد مسلح شود، به جهت آن است که در دل بکارگيري اسلحهها ايثار حسيني ظهور ميکند. چه اينکه امام حسين (ع) خود را تسليم نکردند و تا آخرين نفس شمشير زدند و مبارزه کردند ولي نشان دادند اسلحهها ماورايي دارد که ما ميتوانيم به آن ماورا اميدوار باشيم.
واقعيترين واقعيتها
"عقل فهم اربعين" موضوع ديگري است که صفحههاي پاياني نوشتهاند با عقل پوزيتيويستي و کميتگرا اين حرکتها که شما در پيادهروي اربعين داريد خرافه محسوب ميشود اما عقلي که شيعه از اربعين به آن رسيده و به وسيله اربعين آن را فهم کرده عقل کميت گراست و تنها اين عقل است که ماوراي سيطره کميتها، کار ميآيد و نه تنها خرافه نيست بلکه به واقعيترين واقعيتها نظر دارد.
يکي از عراقيها گفته بود در مراسم اربعين از نظر ايثار، حال و هواي ديگري داريم که در غير آن زمان آن ظور نيستيم، يعني در اربعين هويت فرهنگ مهدوي براي آنها پيش ميآيد و در نتيجه ايثار کردن نهايت تلاش را دارند و مال و ثروت برايشان بيارزش ميشود. ولي در غير زمان اربعين به شغل و کار خود مشغولند و منافع خود را دنبال ميکنند. حالا بايد شيعه به سمت و سويي برود که همواره در همان همچون فضاي اربعين دست و دلش يکي شود و روح انساني او بر روح مادي چيره شود.
هر چند امسال با وجود شيوع ويروس کرونا پيادهروي اين ايام ممنوع يا محدود شده اما خواندن کتابي در رابطه با اين روز بزرگ و تمدن ساز امري نيکو و ارزشمند است.
مولف از۲۰ منبع تاريخي، شعر و تفسير براي نگارش اين کتاب بهره برده است.
کتاب "اربعين حسيني امکان حضور در تاريخي ديگر" در ۸۸ صفحه به همت گروه فرهنگي الميزان و از سوي انتشارات لبالميزان اصفهان چندين نوبت تجديد چاپ شده است.