2
0
152
عشق هوشنگ ابتهاج به استاد شجریان
ايسنا
بروزرسانی
ايسنا/ هوشنگ ابتهاج جنس صداي محمدرضا شجريان را فوق‌العاده شيرين و پاکيزه توصيف مي‌کند و مي‌گويد: شجريان آدم پاکيزه‌اي بود. يک استثنا بود در هنرمندان ما. و بعد هم کنجکاو بود.
در شب شعري که چندي پيش به صورت مجازي با حضور هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سايه) برگزار شد، اين شاعر درباره محمدرضا شجريان گفت: شجريان براي من مثل پسرم است، مثل برادرم است، مثل پدرم است. اصلا مخلوط همه اين مناسبات است. خيلي دوستش دارم. و تا حد زيادي هم اين دوست داشتن متقابل است خيال مي‌کنم. آخرين باري که باهاش صحبت کردم پيارسال بود. يلدا به من گفت خانم شجريان گفته اگر اين دوتا با هم تلفني بيشتر صحبت کنند در روحيه و احوال شجريان تاثير دارد. يلدا هم ترتيبي داد که يک ديدار تصويري داشته باشيم. سلام آقاي شجريان، سلام، فلان و اين‌ها. من ديدم که نمي‌توانم ادامه دهم؛ يعني بغض کردم. او شروع کرد به حرف زدن؛ "شما هميشه براي من پدري کردين، فلان کردين و فلان کردين و..."، زد به گريه. من هم تلفن را دادم به يلدا و گفتم بگير، ديگر هم از اين کارها نکن. اين آخرين باري بود که من با ايشان صحبت کردم. بعد هم که متاسفانه رفت در کما و هنوز هم ... .
حافظ يک بيتي دارد که مي‌گويد «هرکس که ديد روي تو بوسيد چشم من/ کاري که کرد ديده من بي‌نظر نکرد». امکانات صوتي شجريان، جنس صدايش فوق‌العاده شيرين است، پاکيزه است. خودش هم آدم پاکيزه‌اي بود؛ نه اهل الکل بود نه اهل افيون بود. يک استثنا بود در هنرمندان ما. و بعد هم کنجکاو بود. رفتيم شيراز. يکي بهش گفته بود سر فلان قهوه‌خانه يک کسي هست آواز مي‌خواند. يقه لطفي را گرفته بود بريم ممدرضا (دوتايي به هم مي‌گفتند ممدرضا) بريم ببينيم چه مي‌خواند. يعني هرجا سراغي داشت مي‌رفت ياد بگيرد.
همچنين در ويدئو ديگري منتشرشده در صفحه هوشنگ ابتهاج که زيرنظر دخترش، يلدا ابتهاج گردانده مي‌شود، اين شاعر با تمجيد از شجريان، مي‌گويد: ... اگر حافظ زنده بود، پا مي‌شد غرق بوسه بوسه مي‌کرد شجريان را، آن‌جا که مي‌گويد «مفلسانيم و هواي.. »، خيلي قشنگ است.
سر اين ابوعطا هم متلکي به لطفي گفتم. يک روز نوار کاستي به من داد و گفت آقا ديشب اين کنسرت را اجرا کرديم. اصلا به من نگفته بودند اين کنسرت را. من هيچي نگفتم. بعد يک روز ديگر به لطفي گفتم اگر من مي‌دانستم همچين کنسرتي هست مي‌آمدم جلو سالن گردنم را کج مي‌کردم و شايد کسي دلش مي‌سوخت و من را هم راه مي‌داد به کنسرت شما. لطفي سرخ شد.
منابع ويدئو: https://khosousi.com/
بي‌بي‌سي
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره
پس از این بخوانید
روایت پیدایش و پذیرش ایزدبانوی آب در کتاب «اَناهیتا»
زندگی مردی که وقتی جهان در جنگ بود، می‌خواند و می‌نوشت
غنچه ای گفت به پژمرده گلی...
همه «آپاندیس» دارند!
فارسی دارد محو می‌شود!
۲ رمان ترجمه منتشر شد
چون شمعم و سرنوشت ِ روشن، خطرم
شاعری که در سکوت خبری از دنیا رفت
ادب فارسی در کرانه‌های دور و کشورهای عربی
