نماد آخرین خبر

شریعتی؛ نماینده گفتمان نواندیش اسلامی

منبع
ايرنا
بروزرسانی
شریعتی؛ نماینده گفتمان نواندیش اسلامی

ايرنا/علي شريعتي در سال‌هاي دهه ۵۰ خورشيدي به عنوان يکي از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين نظريه‌پردازان گفتمان اسلامي نوانديش محسوب مي‌شد که دغدغه مذهب اسلام و به‌خصوص آرمان‌ها و باورهاي جهان تشيع داشت.

علي شريعتي در مسير مبارزه براي انقلاب اسلامي نقش تأثيرگذاري داشت و عنوان «معلم انقلاب» از طرف بسياري از افراد جامعه به صورت بسيار طبيعي و خودجوش به وي اعطا شد و مورد پذيرش عمومي نيز قرار گرفت.

بي ترديد شريعتي را مي توان در تاريخ ايران به اعتبار تأثيرگذاري تاريخي‌اش يک استثنا دانست. وي در زماني که در حسينه ارشاد سخنراني مي‌کرد به هيچ يک از نهادهاي قدرت اجتماعي رسميت يافته، تعلق و تکيه نداشت. وي در خارج از همه نهادهاي قدرت اجتماعي و سياسي قرار داشت. او به تنهايي يک امت بود و از قدرت تاثيرگذاري تاريخي بزرگي در مسير انقلاب برخوردار بود که سخنراني هاي او در حسينه ارشاد نشان دهنده همين تاثيرگذاري است. پژوهشگر گروه اطلاع رساني ايرنا به مناسبت سالروز تولد اين معلم انقلاب به بررسي نقش تعيين کننده و تاثيرگذار او در جريان مبارزه با استبداد و بي عدالتي پرداخته است.

آغاز فعاليت در ارشاد

آغاز فعاليت شريعتي در حسينيه ارشاد را بايد در سال ۱۳۴۵ و از طريق پدرش محمدتقي شريعتي دانست. ساواک چگونگي اين ارتباط را اين‌گونه معرفي مي‌کند: «از اواخر تابستان سال ۱۳۴۵ که محمدتقي شريعتي به تهران رفت و در آنجا سکونت اختيار نمود، جلساتي در حسينيه ارشاد تهران نظير کانون نشر حقايق اسلامي مشهد به وجود آورد و به تدريج در حسينيه ارشاد طرفداران نهضت آزادي و کانون مهندسين ايران که آيت‌الله طالقاني و مهندس بازرگان در آن عضويت و نفوذ کامل دارند شرکت و از طرف اعضاء کانون نشر حقايق مشهد نيز که طرفدار عقايد سياسي مهندس بازرگان مي‌باشند پيوندهايي با افراد حسينيه ارشاد به وجود آمد» (۱)

شريعتي در نخستين ديدار با هيات مديره حسينيه، نظرات و افکار خود را درباره نسل جوان و جامعه آن روزگار ارايه کرد. در اين جلسه بود که براي همکاري با حسينيه ارشاد اعلام آمادگي کرد. وي به دعوت آيت‌الله مطهري از آبان ۱۳۴۷ به جمع سخنرانان حسينيه ارشاد پيوست و با قدرت بيان و سبک و رويکرد ويژه‌اش به مباحث، عملاً ديگر سخنراني‌هاي موسسه را تحت تاثير قرار داد.

نخستين سخنراني وي در سوم آبان ۱۳۴۷، مورد توجه مخاطبان و سخنرانان حسينيه از جمله آيت الله مطهري قرار گرفت. با استقبال گرمي که از دکتر شريعتي در حسينيه ارشاد به عمل آمد، شهرت ديگر سخنرانان فروکش کرد و فصل جديدي از فعاليت‌هاي حسينيه آغاز شد. با انتشار کتاب «محمد (ص) خاتم پيامبران» از طرف آيت الله مطهري که ۲ مقاله از شريعتي به نام «زندگي محمد(ص)» و «از هجرت تا رحلت» را در خود داشت، جنجالي... عليه شريعتي ايجاد شد. نوع گفتار شريعتي در اين مقالات باعث شد، جزوه‌هاي چند صفحه‌اي با عنوان «معرفي‌نامه ارشاد»... منتشر شود که به انتقاد از حسينيه ارشاد پرداخته بود. [۲]

پذيرش از طرف جوانان و دانشجويان

همکاري بيش از پيش دکتر شريعتي با حسينيه ارشاد و مؤسسان آن که با پذيرش گسترده‌اي از طرف جوانان به‌ويژه دانشجويان همراه بود، باعث شد که نوارهاي گردآوري شده از سخنراني‌هاي دکتر شريعتي در حسينيه ارشاد به صورت جزوه و کتاب منتشر شود. شمار قابل ملاحظه‌اي از اين کتاب‌ها به سوريه و لبنان ارسال مي‌شد که برخي از آنها به وسيله امام موسي صدر و دکتر مصطفي چمران از فارسي به عربي ترجمه شد و همچنين اغلب سخنراني‌هاي دکتر شريعتي توسط حجت‌الاسلام محمود دعايي از برنامه «روحانيت مبارز» در راديو بغداد پخش مي‌شد. [۳]

ديدگاه‌هاي مترقيانه از دين

مباحث مختلف و متنوع در حوزه جامعه‌شناسي، اسلام‌شناسي، تاريخ و اديان که از سوي ايشان در حسينيه ايراد مي‌شد، توانست در کوتاه‌ترين زمان ممکن جوانان و روشنفکران را جذب حسينيه کند.[۴]

دکتر با بهره‌گيري از رشته تخصصي‌اش که جامعه‌شناسي بود و با اطلاعات زيادي‌ ‌که در زمينه مسايل اسلامي اعم از اعتقادي و تاريخي داشت که ابتدا از پدرش ‌ ‌محمدتقي شريعتي و سپس با تحقيق در متون ديني و تاريخي (فارسي و عربي) کسب‌ ‌کرده بود، توانسته بود به ديدگاهي امروزي و مترقيانه از دين دست پيدا کند و هنگامي که‌ ‌همين ديدگاه را با تحليل تاريخي و با بيان مسحورکننده‌اش با جوانان در ميان مي‌گذاشت، با ‌استقبال بي‌نظير آن‌ها مواجه مي‌شد. [۵]

فعاليت بي وقفه در ارشاد

از فروردين ۱۳۵۰، حسينيه ارشاد عملاً پايگاه فعاليت بي‌وقفه دکتر شريعتي شد و او که با ممنوعيت تدريس در دانشگاه مشهد نيز مواجه شده بود، همه فرصت و توان خود را مصروف تدريس و ايراد سخنراني در اين مرکز کرد. [۶]

گردانندگان حسينيه ارشاد نيز که آرمان خود را «بازگرداندن نسل جوان و روشنفکر از غربزدگي به اسلام و نجات توده مذهبي» مي‌دانستند در فراهم آوردن محيط مطلوب براي فعاليت‌هاي شريعتي تلاش مي‌کردند. مي‌توان سال‌هاي ۵۰ و ۵۱ را دوره‌ شريعتي در حسينيه‌ ارشاد ناميد. شريعتي طي يک دوره‌ ۱۹ ماهه؛ يعني از فروردين ۱۳۵۰ تا آبان ۱۳۵۱ در ۲ بخش کلي به اجراي برنامه‌هاي خود پرداخت: سخنراني‌هاي آموزشي- دانشگاهي و سخنراني‌هاي عمومي. در بخش اول هدف خود را تربيت نيروهاي متفکر و مبارز مسلمان اعلام کرد. سخنراني‌هاي عمومي وي نيز طي يک سال از آبان ۵۰ تا آبان ۵۱ برگزار شد و سخنراني‌هايي با عنوان، انتظار، مذهب اعتراض، تشيع علوي و تشيع صفوي، مسووليت شيعه بودن، آري اين چنين بود برادر، پدر، مادر ما متهميم، از جمله اينها بود. [۷]

اسلام انقلابي

شريعتي کوشيد تا از پايگاه اسلام انقلابي، دانشجويان را براي مقابله با رژيم مجهز کند. يکي از خدماتش، نقادي‌هاي مفصلي بود که بر مارکسيسم داشت. اين نقدها پسند نسل جديدي بود که در عين علاقه به مباحث فکري جديد و اشتياق براي ايجاد نوعي تحول، بر آن نبود تا از سنت‌هاي خود جدا شده و مارکسيست شود. از طرف ديگر اين سياست وي، سبب مي‌شد تا رژيم نيز که خطر کمونيسم را جدي مي‌ديد، چندان مزاحم وي و حسينيه ارشاد نشود.

گفتمان اسلامي چپ‌انديش

شريعتي در سال‌هاي دهه ۵۰ نمايندگي‌ يکي از گفتمان هاي مبارز يعني گفتمان چپ اسلامي را بر عهده داشت و يکي از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين نظريه‌پردازان آن به شمار مي‌رفت. مي‌توان وي را شخصيت فکري- سياسي و مبارزي ايدئولوژيک دانست که دغدغه مذهب اسلام و به‌خصوص آرمان‌ها و باورهاي جهان تشيع داشت اما در کنار اين اعتقادات مذهبي، سخت تحت تاثير آموزه‌هاي جامعه‌شناختي، اقتصادي، سياسي و نظري مکاتبي مانند مارکسيسم، سوسياليسم و اگزيستانسياليسم بود که تلاش مي‌کرد از دل اين باورهاي متضاد و مکاتب به شدت متعارض با مذهب، معجوني به نام اسلام نوانديشِ چپ مذهبي بسازد که در آن هم مفاهيم مارکسيستي مانند بهره‌کشي طبقاتي، مبارزه طبقاتي، جامعه بي‌طبقه، امپرياليسم و... در شباهت فکري و ايدئولوژيک با آموزه‌هاي ديني يافت شود و هم مدلي همتاي معيارهاي جهاني چپ سوسياليستي براي جامعه مسلمانان مبارز ارايه دهد که در آن مخلوطي از آموزه‌هاي هويتي اسلام، سوسياليسم، ايران و آموزه‌هاي مبارزاتي مارکسيسم وجود داشته باشد و در نوع خود کوشيد تا گفتمان چپ مذهبي را در جامعه تئوريزه کند. [۸]

منابع

[۱]  . حسينيه ارشاد به روايت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي، ۱۳۸۳، ص ۷۱

[۲] . حسينيه ارشاد به روايت اسناد، جودکي، محبوبه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، ۱۳۸۸، ص ۳۷، همان، ص ۴۱.

[۳]  . تاريخچه حسينيه ارشاد، مجموعه مصاحبه‌ها، دفاعيات و خاطرات ناصر ميناچي، ميناچي مقدم، ناصر، (۱۳۸۴)، تهران، ص ۳۹۰-۳۹۱.

[۴] . مجله ياد، حميدزاده، اکبر، (۱۳۸۴) «حسينيه ارشاد، خطبا و گويندگان آن به روايت ميناچي»، ش۷۸، ص ۳۳۴.

[۵]  . خاطرات آيت‌الله سيدحسين موسوي تبريزي، موسوي تبريزي، سيدحسن، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، ۱۳۸۴، ص ۳۳۵.

[۶]  . طرحي از يک زندگي، پوران شريعت‌رضوي، تهران، ج ۱، ۱۳۷۶، ص ۱۵۹.

[۷]  . جودکي، ص ۶۲-۶۳.

[۸]  . تاجيک، «شريعتي و چپ‌انديشي ايدئولوژيک» فصلنامه سياست، س۲، ش۶، ۱۳۹۴، ص۱۰۰-۱۰۱.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar