چاپ اثری جدید از آلبرت هیرشمن

ايسنا/ کتاب «خروج،اعتراض، دولت» ترجمهاي از کتاب «The Essential Hirschman» نوشته آلبرت هيرشمن، با ترجمهي محمدرضا فرهادي پور است که در ۱۳۰ صفحه توسط انتشارات مؤسسه فرهنگي هنري پگاه روزگار نو منتشر شد.
انتشارات پگاه روزگار نو کتاب «خروج، اعتراض، دولت» نوشته آلبرت هيرشمن و ترجمه محمدرضا فرهادي پور را روانه بازار کرد. اين کتاب بخش سوم از کتاب «نوشتههاي اساسي آلبرت هيرشمن» است که پس از مرگ وي در سال ۲۰۱۳ توسط «جرمي آدلمن»، «آمارتيا سن» و «اما راتشيلد» از آخرين مقالات وي جمعآوري و يک سال پس از مرگ وي به چاپ رسيد. کتاب نوشتههاي اساسي هيرشمن شامل سه بخش توسعه، بازار و دموکراسي است که کتاب حاضر ترجمه بخش دموکراسي و مشتمل بر پنج مقاله است که آدلمن بر هر يک از آنها مقدمهاي کوتاه نوشتهاست. پيش از اين، بخش دوم کتابِ نوشتههاي اساسي نيز توسط همين ناشر تحت عنوان «جامعه بازار: تفاسير رقيب» به چاپ رسيده است.
عنوان کتاب تشابهي با عنوان مشهورترين اثر هيرشمن «خروج، اعتراض، وفاداري» دارد که در سال ۱۹۷۰ به چاپ رسيده ولي همانطور که گفته شد محتواي کتاب فعلي مشتمل بر ۵ مقاله است که تحليل و نگاه نويسنده به بحثهاي متاخرتر و همچنين تکميل برخي از بحثهاي گذشته را شامل ميشود و عنوان کتاب نيز با تشخيص مترجم از مقاله سوم اثر در نظر گرفته شده است.
با توجه به پيشينهي نظري و آثار آلبرت هيرشمن ميتوان اين کتاب را در راستاي تلاشها و تاملات وي در نزيک کردن حوزههاي مختلف علوم اجتماعي دستهبندي کرد.
هيرشمن هرچند در برخي از آثار خود به شيوهاي ادبي سعي در باز کردن معماهاي مختلف توسعه، اقتصاد و بصورت کلي تاريخ ميکند ولي همچنان در پيوند روشني با فضاي دانشگاهي و علوم اجتماعي متعارف باقي ميماند. از همين رو است که وي را ميتوان اقتصادداني برجسته و در عين حال انديشمندي سياسي دانست.
بهنظر ميرسد دستاورد اين کتاب و ديگر آثار هيرشمن همان نکتهاي است که وي به شکل فاضلانهاي به آن اشاره ميکند: «شايد چيزي که از تاريخ و مشخصا تاريخ انديشهها بايد انتظار داشت حل مسائل نباشد بلکه ارتقا سطح بحث درباب مسائل باشد».
همانطور که گفته شد کتاب حاضر مشتمل بر پنج مقاله است: «عقايد متعصب و دموکراسي»؛ «خطابۀ ارتجاع»؛ «خروج، اعتراض و دولت»؛ «اخلاق و علوم اجتماعي: يک تنش بادوام» و «تضادهاي اجتماعي در حکم ارکان جامعۀ دموکراتيک بازار.»
هيرشمن در مقالۀ اول، اين ايده را پيش ميکشد که رضايتخاطر مد نظر اقتصاددانان و تأکيد زياد بر توليد ناخالص داخلي به عنوان يگانه ابزار لازم براي زندگي ناکافي است و ديدگاه اقتصاددانان را محدود ميسازد. او از رهگذر بيان اين موضوع، تلنگري بر اقتصاددانان متعارف ميزند تا به موارد مهم ديگري براي کيفيت زندگي مثل «ابراز عقيده» توجه کنند.
در مقالۀ دوم، يادآوري ميکند که جورج دبليو بوش در انتخابات سال ۱۹۸۸ آمريکا رقيبش را به «ليبرالبودن» متهم ساخت و گفتمان سياسي مبتذل جديدي را خلق کرد. بعد از پيروزي بوش، هيرشمن بر آن شد تا در کلمۀ «ارتجاع» و ريشههاي کلاسيک و مدرن آن غور کند و نتيجه آن اين مقاله شد. در برابر هر اصلاحي هميشه يکي از اين سه ايده از جانب مرتجعان مطرح ميشود: انحراف و بيهودگي و مخاطره.
اما مقالۀ سوم. هيرشمن در کتاب «خروج، اعتراض و وفاداري»، خروج را در چارچوب علم اقتصاد و اعتراض را در چارچوب علم سياست ميديد. خروج در رقابت بازاري اقتصادي رخ ميدهد و اعتراض در عالم سياست.
به گفته وي در کتاب مذکور کمتر به بررسي نقش دولت پرداخته شده است و بيشتر بر نقش رقابت بازاري تاکيد شده است از همين رو مقاله حاضر به نوعي تکملهاي بر کتاب «خروج، اعتراض و وفاداري» است و با مطرح کردن نقش دولت و تاکيد بر اهميت خروج در ارتباط با انواع دولتها پژوهش هيرشمن کامل ميشود.
همانطور که در مقاله اشاره شده است محتمل است گاهي شهروندان در تقابل با دولت به اين نتيجه برسند که اعتراض به جايي نميرسد يا هزينهاش بسيار زياد است و خروج را در دستور کار خويش قرار دهند و از کشورشان مهاجرت کنند. البته در اين جا هيرشمن مواجهۀ دولتها با دو واکنش شهروندان به حکومتداري را در قالب خروج و اعتراض بررسي ميکند و مورد مطالعه هم در وهلۀ اول، آلمان است.
از نظرش در آلمان در هنگامۀ فروپاشي ديوار برلين، خروج و اعتراض که پيش از اين همواره از نظرش يک رابطۀ الاکنگي داشتند، حالا دست در دست هم داده و به فروپاشي ديوار برلين و آلمان شرقي انجاميدند. همچنين وي واکنش دولتهاي ديگر در مقابل اين عکسالعملهاي شهروندان را بررسي و پي به متفاوت بودن موارد مختلف اشاره ميکند. براي مثال دولت ايرلند وقتي با واکنش شهروندانش روبهرو شد، رفتار متفاوتي را برگزيد و از مسير اصلاحات در پي خلق وفاداري برآمد و تا حد زيادي هم موفق بود.
در مقالۀ چهارم او به مبحث مهم اخلاق در علوم اجتماعي ميپردازد. او اين پرسش مهم را پيش ميکشد که ملاحظات اخلاقي در علم اقتصاد و تفکر اقتصاددانان چه جايگاهي دارند؟ اخلاق و جايگاه آن نزد اقتصاددانان و تفاوتش با ساير علوم اجتماعي و فلسفه هميشه يک مباحثۀ آتشين بوده و هست. هيرشمن نيز تلنگرهاي خود را در زمينه ميزند و از زوايه خاصي خودش به موضوع نگاه کند که حاصلش بدل شده به مقالهاي بسيار خواندني.
در مقالۀ آخر، دوباره سراغ دغدغۀ هميشگياش يعني آلمان ميرود. فروريزي ديوار برلين و انتخابات در شيلي و ادعاي رقيقترشدن دموکراسي در آمريکا و فروپاشي حکومتهاي کمونيستي در اقصي نقاط جهان و در نتيجه ظهور دموکراسيهاي نوپديد. او به تجربۀ شيلي و آلمان پس از فروپاشي سال ۱۹۸۹ همچون دو کلاس درس نگاه ميکرد و اين مقاله را در اين خصوص نوشت. البته، ادبيات و تاريخ و آثار کلاسيک مثل هميشه رگ و پي اين مقاله را تشکيل و به آن طراوت خاصي ميدهند تا تفکر بازارگراي غالب دهۀ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ را نقد کند.
کتاب «خروج، اعتراض، دولت» ترجمهاي از کتاب «The Essential Hirschman» نوشتهي آلبرت هيرشمن، با ترجمهي محمدرضا فرهادي پور است که در ۱۳۰ صفحه توسط انتشارات مؤسسه فرهنگي هنري پگاه روزگار نو منتشر شده و در تيراژ ۵۰۰ نسخه به بهاي ۲۹ هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار دارد. نشر پگاه روزگار نو سال گذشته نيز اثر ديگري از هيرشمن با عنوان جامعه بازار؛ تفاسير رقيب با ترجمه فرهاديپور را منتشر کرده بود.