تو در میان استخوانهای من آواز میخوانی...
آخرین خبر/ قسمتی از متن نامه غلامحسین ساعدی از نامههای عاشقانه به طاهره کوزهگرانی
غلامحسین ساعدی از بزرگترین نویسندگان معاصر، عاشق دختری بنام طاهره کوزهگرانی بود.
این نامهها پس از مرگ طاهره در پستوی خانهاش پیدا شد و در سال ۸۹ در کتابى با عنوانِ «طاهره، طاهره عزیزم» منتشر شد.
یکی از نامهها چیزی نبود جز تکرار مکرر نام طاهره...
«مهرداد کامروز» -خواهرزاده طاهره- در جایی گفته: «خالهاش سالها در مورد ساعدی سکوت کرد و هیچگاه هم ازدواج نکرد.» او یکی از علل بیثمری عشق ساعدی و طاهره را تفاوت موجود میان خانواده مرفه و طرفدار استبداد کوزهگرانی و خانواده متوسط و طرفدار مشروطه ساعدی دانسته است.
محتوای نامهها نشان میدهد این عشق ریشه عمیقی داشته و از نوجوانی آنها آغاز شده. ساعدی در یکی از نامهها نوشته:
طاهرهی عزیزم
حالا حق دارم از تو قهر کنم یا نه؟ از کجا بدانم فراموش نشدهام؟ مثل روزهای گذشته، مثل ایام بچگی هنوز به فکر من هستی؟ از کجا میتوانم بفهمم؟…
کتاب که در سال ۱۳۸۹ و حدود ۶ سال پس از مرگ طاهره به چاپ رسید، شامل ۴۱ نامه ساعدی به معشوق است. بسیاری از نامهها بدون جواب ماندند. اما نشانههایی هست که طاهره هم گاهی پاسخ عاشقش را میداده است:
«امسال هم برای من پیراهن میبافی یا خیر؟ اینها را بگو، برایم از خودت حرف بزن مثل همیشه»
طاهره بسیار عزیز و دوست داشتنیام، من پسری نیستم که با نامه نوشتن شیله پیلهای در کارم باشد، من تو را دوست دارم، سعادت تو را بیش از عشق خود دوست دارم، زندگی آسودهی پر عشق و محبت برای تو آرزومندم،
منتظر نامهی پنجم باش، کسی که بیش از جان خود تو را دوست دارد:
غ – س
۱۳۳۲/۶/۱۲
«طاهره کوزهگرانی» در زمان حیاتش اجازه انتشار نامهها را نداد و تاکید کرده بود: «تا وقتی زنده هستم، آنها را به کسی نشان ندهید، ولی پس از مرگم هر کاری که دوست داشتید بکنید.»
طاهره هم مانند معشوقش در ماه آذر از دنیا رفت. ۱۹ سال پس از مرگ ساعدی. او تا پایان عمرش ازدواج نکرد.
یک عشق دیگر در تمنای وصل به پایان رسید و اگر این نامهها منتشر نمیشد، شاید هیچگاه کسی از آن خبردار نمیشد.
در نهایت روی سنگ قبر طاهره در گورستان بقائیه تبریز نوشتند:
«آرامجای کسی که میان استخوانهای گوهر مراد آواز میخواند»
گوهر مراد» نام مستعار ساعدی بود.
برگرفته از صفحه اینستاگرام iranian_artist_art