5
0
274
آخرين خبر/حکيمي پسران را پند هميداد که جانان پدر هنر آموزيد که ملک و دولت دنيا اعتماد را نشايد و سيم و زر در سفر بر محل خطر است يا دزد به يکبار ببرد يا خواجه به تفاريق بخورد. اما هنر چشمه زاينده است و دولت پاينده وگر هنرمند از دولت بيفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است، هر جا که رود قدر بيند و در صدر نشيند و بي هنر لقمه چيند و سختي بيند.
سخت است پس از جاه تحکم بردن خو کرده به ناز جور مردم بردن
وقتي افتاد فتنهاي در شام هر کس از گوشهاي فرا رفتند
روستازادگان دانشمند به وزيري پادشا رفتند
پسران وزير ناقص عقل به گدايي به روستا رفتند