شرحی از سفر زن جوان فرانسوی به مرکز خلافت داعش!

ايبنا/ پنجمين نشست شب نويسنده با موضوع نگاهي به کتاب «در شب داعش» اثر سوفي کاسينکي در قالب گفتوگوي آنلاين با ويدا سامعي مترجم اين اثر در کتابفروشي هوپاي قبا برگزار شد.
سامعي که در 15 سال گذشته در پاريس ساکن است، در اين گفتوگوي زنده -که از طريق صفحه اين کتابفروشي در اينستاگرام پخش شد- درباره فعاليتهاي خود در عرصه ترجمه عنوان کرد: من دانشآموخته روزنامهنگاري در ايران هستم و پس از مهاجرت به فرانسه نيز در همين زمينه دو فوقليسانس از دانشگاه سوربن دريافت کردم و در سال سوم تحصيل در رشته دکتري بودم که حس کردم با تحصيل به نتيجه دلخواهم نميرسم. درس را رها کردم و کار رسانهاي را مستقل پيش بردم. با اين همه اين روزها دو دلمشغولي بيشتر ندارم؛ يکي ترجمه و ديگري سفالگري. من خودم را مترجم حرفهاي نميدانم؛ مترجم پرکاري هم نيستم؛ اما سعي ميکنم خوب ترجمه کنم.
سامعي در ادامه با اشاره به کتاب «در شب داعش» عنوان کرد: اين کتاب در سال 2016 در فرانسه منتشر شد. نويسنده آن زني جوان است که همراه با کودک 4ساله خود به شهر رقه و مرکز خلافت اسلامي ميرود تا در پرورشگاه و بيمارستان فعاليت و به داعش کمک کند. با اينکه او توسط دوستانش جذب اين گروه ميشود و تن به اين سفر ميدهد؛ اما در ميانه راه متوجه ميشود که واقعيت چيز ديگري است و در نهايت از آن شهر فرار ميکند. نويسنده پس از بازگشت به فرانسه اسم مستعاري را انتخاب ميکند و با صحبت با ناشر فرانسوي و فرد ديگري که با وي مصاحبه کرده، کتاب را به سرانجام ميرساند. من هم البته او را نديدم؛ اما مطلع هستم که به دليل پيوستن به داعش به همراه کودک 4سالهاش در فرانسه محاکمه شده است. دولت فرانسه به اين موارد به ويژه نقشداشتن يا نداشتن در فعاليتهايي مانند قتل يا تجاوز در کنار داعش حساسيت زيادي دارد و گاه حتي اجازه اقامت و کارت مليت فرانسوي افراد متهم را هم باطل کرده است.
وي افزود: علت ناشناختهماندن و مستعاربودن اين نام، تمايل سرويسهاي امنيتي فرانسه است که دوست ندارند اين افراد با جامعه در ارتباط باشند و البته خود اين افراد نيز مايل نيستند که چهرههاي شناختهشدهاي باقي بمانند، در معرض قضاوت قرار بگيرند و شکنجه روحي شوند
سامعي با تأييد اين مساله که کتاب در شرح انگيزههاي پيوستن اين زن و چهار جوان مسلمان فرانسوي همسايه او به داعش محافظهکارانه عمل کرده است، به اين موضوع اشاره کرد که خانواده تمامي افراد معرفيشده در کتاب هنوز ساکن فرانسه هستند. شرح بيشتر جزئيات هم باعث تهييج ساير افراد براي از سر گذراندن اين تجربه ميشود و هم زندگي آنها را مختل ميکند. در کنار اين موضوع هنوز هم کم نيستند افرادي که دنبال راهي براي پيوستن به اين گروهها هستند. در نتيجه ميخواهم عرض کنم با اينکه در فرانسه و براي نشر کتاب سانسور وجود ندارد؛ اما رعايت مسائل امنيت ملي در کتاب اهميت زيادي دارد.
وي در عين حال گفت: روايتکردن از چنين اتفاقاتي بهويژه براي افرادي که در بطن آن زندگي کردهاند، ساده نيست. شايد براي ما ساده باشد؛ اما براي راويان نه. آنها پس از اعتراف به اشتباه خود بهتبع به دنبال تبرئه کردن خودشان ميافتند و طبيعي است که شرحي مختصر از اتفاقات در اين زمينه بدهند. با اين همه لازم ميدانم بگويم که تعداد زناني که به داعش پيوسته و در جهاد نکاح داعش شرکت کردهاند، در انگلستان بيشتر از ساير کشورهاي اروپايي بوده است. من بهواسطه حرفهام در اين زمينه اخبار را پيگيري و اطلاعاتي کسب کردم که نشان داد در کنار زنان، جوانهاي نسل دوم و سوم مهاجر بيش از ساير گروههاي سني در فرانسه به داعش پيوستهاند.
اين موضوع بهويژه در ميان الجزايريتبارها و مراکشيتبارها ديده ميشود. شايد کينه ديرينه آنها درباره استعمار کشورشان و حس انتقامجويي در درونشان هم در اين زمينه بيربط نباشد.
اين مترجم در ادامه با اشاره به بازخوردهاي بالاي اين کتاب پس از انتشار در فرانسه، گفت: قبل از هرچيز بايد بگويم که فرانسويها بسيار اهل مطالعه هستند و کتاب در اين کشور حداقل با 10 هزار نسخه شمارگان چاپ ميشود. اين کتاب هم پس از انتشار با توجه زيادي از سوي رسانهها همراه شد؛ بهويژه اينکه در زمان انتشار آن هنوز درباره داعش و ريشههاي شکلگيري آن علاقهمندي وجود داشت. براي فرانسويها بسيار جالب بوده و هست که چطور يک انسان حس ميکند بايد به اين گروه بپيوندد و بعد هم تصميم ميگيرد از آن جدا شود.
سامعي در بخش ديگري از اين گفتوگو با تأکيد بر اينکه درآمد حاصل از تمامي ترجمههايش از جمله ترجمه اين کتاب را به امور خيريه در ايران اختصاص داده است، عنوان کرد: حرفه اصلي من ترجمه نيست. ميدانم که با شمارگان فعلي انتشار کتاب در ايران و قيمت توليد کتاب، اينکه بخواهي از راه نوشتن و ترجمه زندگي کني، واقعاً بيانصافي است. در فرانسه در ماه سپتامبر که آغاز فعاليت مدارس و دانشگاههاست، بيشتر ناشران تازهترين آثار خود را عرضه ميکنند و بسياري از آنها نيز خيلي زود به چاپهاي بعدي ميرسند. درواقع کتاب محصولي اصلي در سبد خانوار است و طبعاً نويسنده و مترجم ميتواند با اين حرفه فعاليت کند؛ اما اين موضوع در ايران امکان تحقق ندارد.