خاطرات خواندنی یک نفوذی در میان منافقین
تسنيم/ چاپ هشتم کتاب «عصرهاي کريسکان» توسط انتشارات سوره مهر روانه کتابفروشيها شد. اين اثر که به قلم کيانوش گلزار راغب، از نويسندگان نامآشناي حوزه ادبيات دفاع مقدس، نوشته شده است، داستان زندگي يکي از رزمندگان هشت سال جنگ تحميلي را از زبان خود او و همسرش روايت ميکند.
امير سعيدزاده، راوي اصلي اين اثر، خاطرات خود را از دوران پيش از پيروزي انقلاب، زماني که تحت تعقيب ساواک قرار داشته روايت ميکند و در ادامه، به ماجراهاي دوران اسارتش به دست کومله و پس از آن حوادث جنگ تحميلي و دوران اسارتش به دست حزب دموکرات ميپردازد. خاطرات سعيدزاده در آن بخشها که در قالب مأموريتهاي خارج از کشور، وارد گروه منافقين شده و جلب اعتماد ميکند، خواندنيتر ميشود.
کتاب «عصرهاي کريسکان» در کنار خاطرات جالبي که از زبان سعيدزاده روايت ميکند، به صورت موازي به خاطرات ديگر اعضاي خانواده به ويژه همسر او نيز ميپردازد؛ سبکي ابتکاري که گلزار راغب با استفاده از آن تلاش دارد زواياي مختلف يک حادثه و بحران در خانوادهاي در دهه 60 را به تصوير بکشد.
نويسنده پيشتر درباره سبک اين اثر گفت: احساس کردم در يک خانواده که درگير جنگ است، افراد بسياري نقش دارند، اما ما فقط روايت يک نفر را بررسي ميکنيم و باقي مغفول ميمانند. ضمن آنکه مقام معظم رهبري تأکيد داشتند که خانوادهها، همسران شهدا، همسران رزمندگان، پدران و مادران شهدا و ساير جانبازان را در اين خاطرات و کتابها در نظر بگيرم، بنابراين به ذهنم رسيد، همزمان که روايت اصلي را مطرح ميکنم، بتوانم به ساير اتفاقاتي که در خانواده راوي رخ ميدهد نيز بپردازم.
وي افزود: در اين کتاب با يک سبک ابتکاري، خاطره چند روايي را طرح کردم. من اين کتاب را فصل به فصل بيان کردم. خواننده وقتي سعيدزاده را ميشناسد، او وارد يک تنش و درگيري ميشود. سپس در فصل بعدي اينکه خانوادهاش چه عکسالعملي نشان ميدهد، بررسي ميشود و از زبان همسر او همان خاطرات تکميل ميشود. اتفاقاتي که حول محور خانواده رخ ميدهد؛ يعني راوي اصلي خود خبر ندارد، اما خانواده کاملاً به تمام جوانب مسلط است. در بخشي همسر وي وارد داستان ميشود، آن نقاط مبهم را تکميل ميکند. دوباره در فصل بعدي راوي اصلي ادامه ماجرا را ميگويد و همسر راوي وارد داستان ميشود و خاطرات را شرح ميدهد. راوي دوم پيگيريهاي جانبي را که براي خانواده رخ ميدهد، مانند شهادت ديگر برادران، اسارت پدر، بمبارانهايي که در شهر رخ ميدهد، بازگو ميکند. به عبارتي راوي دوم وظيفه تکميل روايتهاي اصلي را برعهده دارد.
در بخشهايي از اين کتاب ميخوانيم: «چون زبانم کردي است و راحت ميتوانم در خاک عراق تردّد کنم تا تحرک ضد انقلاب را شناسايي کنم، مدتي است آموزش مأموريتهاي برون مرزي ميبينم. حوزه مأموريتم عراق تعيين ميشود. با جوش خوردن با عوامل ضد انقلاب زمينه حضورم در عراق بيشتر ميشود. در عمليات مرصاد با جعفر آقا مسئول عمليات شمال غرب منافقين، در پادگان اشرف ملاقاتي انجام ميدهم. ليست مايحتاج آنها را براي مسئولم ميفرستم تا تصميمات لازم را بگيرند.
عراق با کمبود آذوقه مواجه شده و منافقين ميخواهند احتياجاتشان را از کردستان ايران تأمين کنند. من هم وارد تشکيلاتشان ميشوم و قول ميدهم نيازهايشان را برآورده کنم. همانجا متوجه تحرکات نظامي منافقين ميشوم و ميبينم در محوطه وسيعي از پادگان اشرف، ماکت هواپيماهاي نظامي چيدهاند که واقعي نيستند. يکي از هواپيماهاي ايراني هم گول خورده و به اين ماکتها حمله کرده و متأسفانه سقوط کرده بود. سراسر پادگان لبريز از ادوات نظامي و توپ و تانک و خودروهاي مجهز به سيستمهاي راداري است. منافقين با رفتارهاي خشک نظامي با يکديگر برخورد ميکنند. گزارشات لازم را براي سرپُلم ميفرستم و تحرکات نظامي را در عمليات مرصاد رصد کرده و گزارش ميدهم.»
عنوان اثر به مکاني به نام «کريسکان» اشاره دارد که راوي، به دست حزب دموکرات در آن منطقه اسير بوده است و چون بيشترين اتفاقات در اين منطقه رخ ميدهد، عنوان اثر نيز اينچنين انتخاب شده است. گلزار راغب که پيش از اين با کتاب «شنام» براي مخاطبان حوزه ادبيات دفاع مقدس نامي شناخته شده بود، براي نگارش «عصرهاي کريسکان» سه سال زمان صرف کرده است.
چاپ هشتم اين اثر به تازگي در دسترس علاقهمندان به ادبيات دفاع مقدس قرار گرفته است. همچنين انتشارات سوره مهر نسخه الکترونيک اين اثر را نيز آماده و منتشر کرده است.