2
2
468
2
2
468
آخرين خبر/ بي تابانه در انتظار توام
غريقي خاموش در کولاک زمستان
فانوسهاي دور سوسو مي زنند
بي آنکه مرا ببيند
آوازهاي دور به گوش مي رسند
بي آنکه مرا بشنوند
من نه غزالي زخم خورده ام
نه ماهي تنگي گم کرده راه
نهنگي توفان زادم
که ساحل بر من تنگ است
آنجا که تو خفته اي
شنزاري ست داغ
که قلب من است