نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
کتاب

صوت/ تعریف عشق از نگاه فروغ فرخزاد پس از طلاق و داشتن یک رابطه عاشقانه!

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
صوت/ تعریف عشق از نگاه فروغ فرخزاد پس از طلاق و داشتن یک رابطه عاشقانه!

آخرين خبر/ در اينجا صداي زنده‌ ياد فروغ فرخزاد، شاعر معاصر ايراني را مي‌شنويد.

فروغ الزمان فرخ زاد (زادهٔ ۸ دي ۱۳۱۳، تهران — درگذشتهٔ ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، تهران)، معروف به فروغ فرخزاد و فروغ، شاعر نامدار معاصر ايران است. وي پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه‌هاي قابل توجه شعر معاصر فارسي هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲سالگي بر اثر واژگوني اتومبيل درگذشت.

شانزده ساله بود که به يکي از بستگان مادرش-پرويز شاپور که پانزده سال از وي بزرگتر بود- علاقه مند شد و آن دو با وجود مخالفت خانواده هايشن با هم ازدواج کردند. چندي بعد به ضرورت شغل همسرش به اهواز رفت و نه ماه بعد تنها فرزند آنان کاميار ديده به جهان گشود. از اين سالها بود که به دنياي شعر روي آورد و برخي از سروده هايش در مجله خواندنيها به چاپ رسيد. زندگي مشترک او بسيار کوتاه مدت بود و به دليل اختلافاتي که با همسرش پيدا کرد به زودي به متارکه انجاميد و از ديدار تنها فرزندش محروم ماند.

سفر فروغ فرخزاد به اروپا
پس از جدايي از شاپور، فروغ فرخ‌زاد، براي گريز از هياهوي روزمرگي، زندگي بسته و يکنواخت روابط شخصي و محفلي، به سفر رفت. او در اين سير و سفر، کوشيد تا با فرهنگ اروپا آشنا شود. با آنکه زندگي روزانه‌اش به سختي مي‌گذشت، به تئاتر و اپرا و موزه مي‌رفت. وي در اين دوره زبان ايتاليايي، فرانسه و آلماني را آموخت. سفرهاي فروغ به اروپا و آشنايي‌اش با فرهنگ هنري و ادبي اروپايي، ذهن او را باز کرد و زمينه‌اي براي دگرگوني فکري در او فراهم کرد.

آشنايي و ارتباط فروخ فرخزاد با ابراهيم گلستان و کارهاي سينمايي
آشنايي با ابراهيم گلستان نويسنده و فيلمساز سرشناس ايراني و همکاري با او، موجب تغيير ديدگاه‌هاي اجتماعي و در نتيجه تحول فکري و ادبي در فروغ شد. نامهٔ منتشر شدهٔ فروغ براي ابراهيم گلستان نشانگر وجود رابطه عاشقانه بين اين دو است.

نامه‌ي فروغ فرخزاد به ابراهيم گلستان:
يکشنبه‌شب ۱۷ ژوئيه
«عزيزم. عزيزم. عزيزم. قربانت بروم. دوستت مي‌دارم. دوستت مي‌دارم. يک لحظه از مقابل چشمم دور نمي‌شوي. نفسم از يادت مي‌گيرد و خونم در قلبم طغيان مي‌کند. شاهي، دوستت دارم. دو روز است که نتوانستم برايت نامه بنوسم و وجدانم همين‌طور عذابم مي‌دهد. ديروز که شنبه بود همراه گلُر و هانس و دختر کوچکشان و سيروس رفتم به راولنسبورگ تا تعطيل آخر هفته را پهلوي امير بگذرانم. ما که چهار نفر بوديم و امير هم با زن و بچه‌هايش و مهرداد روي هم مي‌شدند پنج نفر و همه با هم مي‌شديم نُه نفر و نُه نفر شدن و نُه‌نفري زندگي کردن حتي اگر براي دو روز هم باشد يکي از آن چيزهائيست که مرا خفه مي‌کند. نمي‌دانم چرا تحمل جمعيت را ندارم. چرا تحمل زندگي فاميلي را ندارم. من آنقدر به تنهائي خودم عادت کرده‌ام که در هر حالت ديگري خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس مي‌کنم. تا دور هستم دلم مي‌خواهد نزديک باشم و نزديک که مي‌شوم مي‌بينم اصلاً استعدادش را ندارم. براي اينکه خودم را سرگرم کنم هي رفتم توي آشپزخانه و ظرف شستم و ظرف شکستم و هي آمدم توي اطاق و با بچه‌ها دعوا کردم يا تلويزيون تماشا کردم. هوا هم آنقدر بد بود که حتي نمي‌شد پنجره را باز کرد. يا طوفان بود و خاک و صداي شکستن شاخه‌هاي درخت‌ها مي‌آمد و يا باران بود و مه و سرماي شديد. و بالاخره هم سرما خوردم و آن‌چنان سرمائي خوردم که وقتي برمي‌گشتم پشت ماشين زير چهار تا پتو دراز کشيدم با گلوي روغن‌ماليده و سردرد وحشتناک و سرفه و هزار چيز غيرقابل تحمل ديگر و حالا هم که دارم اين نامه را برايت مي‌نويسم آنقدر تب دارم که چشمم باز نمي‌شود. هواي اينجا خيلي بد است. من‌که ‌‌هيچ‌وقت مريض نمي‌شدم از وقتي که از ايران آمده‌ام اقلاً نصف مدت را مريض بوده‌ام.
قربانت بروم. دارم مزخرف مي‌نويسم. دارم حرف‌هاي بيهوده مي‌نويسم. ديگر تمام شد. فردا که دوشنبه است مي‌روم و بليط هواپيمايم را مي‌برم براي رزرو کردن صندلي. خيال دارم براي دوشنبۀ ديگر که سوم مرداد مي‌شود رزرو کنم. مي‌خواستم جمعه بيايم ام بچه‌ها نمي‌گذراند. هنوز هم نمي‌دانم که جمعه بيايم يا دوشنبه. فردا ‌همه‌چيز معلوم مي‌شود. بلافاصله برايت مي‌نويسم.»

ابراهيم گلستان در مصاحبه‌اي با سعيد کمالي دهقان از روزنامه گاردين در بهمن سال ۱۳۹۵ - پنجاه سال پس از درگذشت فروغ - گفت که رابطه او با فروغ دو طرفه بوده‌است. او دربارهٔ اينکه آيا فروغ تبديل شده بود به يک عضو خانواده، گفت: «خانواده چيست؟ اصلاً خانواده معني ندارد. [تبديل شده بود به] يک عضو شخصيت من.»
در ميان سال‌هاي ۱۳۴۲–۴۳ فروغ يکبار دست به خودکشي زد که يک جعبه قرص گاردنال را خورد ولي خدمتکارش در هنگام غروب متوجه شد و او را به بيمارستان البرز برد.

مرگ فروغ فرخزاد
فروغ فرخ‌زاد، در ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر دوشنبه ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ هنگام رانندگي خودروي جيپ ابراهيم گلستان، در جاده دروس - قلهک، براي تصادف نکردن با اتوموبيل مهدکودک، از جاده منحرف شد و جان باخت.

radio_nameh

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

صوت/ تعریف عشق از نگاه فروغ فرخزاد پس از طلاق و داشتن یک رابطه عاشقانه!

صوت/ تعریف عشق از نگاه فروغ فرخزاد پس از طلاق و داشتن یک رابطه عاشقانه!
00:00
00:00
صوت/ تعریف عشق از نگاه فروغ فرخزاد پس از طلاق و داشتن یک رابطه عاشقانه!
1 / 1
صوت/ تعریف عشق از نگاه فروغ فرخزاد پس از طلاق و داشتن یک رابطه عاشقانه!
00:00
00:00
0 MB
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره