
مروری بر داستانهای پلیسی ایرانی دهه ۹۰/کارآگاهان و بزهکاران وطنی

مهر/ در دومين قسمت از پرونده نوروزي «ادبيات پليسي»، قصد داريم آثار مهمي را که در حوزه ادبيات پليسي ايران طي سالهاي دهه ۱۳۹۰ منتشر شدند، مرور کنيم. به اين ترتيب در مطلبي که در ادامه ميآيد، ۲۰ رمان پليسي ايراني را که در آخرين دهه قرن چهاردهم هجري شمسي منتشر شدهاند معرفي و بهطور اجمالي معرفي ميکنيم. البته يکي از رمانها مربوط به دهه ۱۳۴۰ است که علت حضورش در اين گزارش، توضيح داده ميشود.
رمانهايي که در اين گزارش معرفي شدهاند، با توجه به اولويت نويسنده، سال انتشار و ناشر مرتب شدهاند. بهاينترتيب در ابتدا آثار مهرداد مراد را بهعنوان نويسنده پرکار ادبيات پليسي کشور مرور ميکنيم که در اين فهرست چهار کتاب دارد. سپس آثاري را معرفي ميکنيم که با رويکرد مجموعهاي توسط ناشران مختلف کشور منتشر شدهاند.
پيش از شروع گزارش، ياد و خاطره امير عشيري از بنيانگذاران ژانر پليسي در ادبيات فارسي را گرامي ميداريم که ۲۷ خرداد ۹۵ درگذشت. زنده ياد عشيري با افسران آگاهي و همين طور بازپرسهاي دادسرا ارتباط نزديکي داشت و بسياري از داستانهاي خود را از سخنان آنها الهام ميگرفت. نيمي از آثار اين نويسنده که حدود ۵۰ کتاب هستند، در حوزه ادبيات پليسي و معمايي جا دارند. عشيري هم مانند خيلي از ديگر نويسندگان دو کاراکتر ثابت براي بعضي از کتابهاي خود داشت؛ شخصيتي به نام «رامين» براي داستانهاي پليسي (لبخند در مراسم تدفين، خون و تصوير، يک گلوله براي تو، راهي در تاريکي) و ديگر «طاهر» در رمانهاي جاسوسي (نبرد سايهها، در مرز وحشت، ديوار اقيانوس).
در ادامه، با احترام به خاطره و جايگاه کتابهاي پليسي اين نويسنده بين کتابخوانان ايراني، ۲۰ کتاب مهم حوزه ادبيات پليسي ايران را در دهه ۹۰ از نظر ميگذرانيم.
* ۱- مرا به فردا برسان (فروردين ۹۲)
رمان «مرا به فردا برسان» اولينجلد از سهگانه پليسي و تريلر مهرداد مراد است که بهار سال ۹۲ منتشر شد. زمان رخ دادن حوادث و اتفاقات آن هم سال ۵۶ و پيش از انقلاب اسلامي است. شخصيت اصلي اين اثر يک افسر اداره آگاهي است و بدنه اصلي داستان شرح يک ماموريت ۳ روزه اوست.
اين رمان چندين روايت موازي را در خود جا داده و درباره گم شدن سروان آرسام است که در پي يک قاچاقچي قاتل است. به اين ترتيب، «مرا به فردا برسان» ۲ راوي دارد که يکي داناي کل و ديگري اول شخصي است که سروان طاهر نام دارد و شخصيت اصلي رمان است. در پي گم شدن آرسام، طاهر مامور به پيدا کردنش ميشود.
* ۲- قلبهاي بي تپش (اسفند ۹۳)
کتاب بعدي که از مهرداد مراد منتشر شد، داستان بلند «قلبهاي بيتپش» بود که اواخر زمستان ۹۳ توسط انتشارات آفرينه به چاپ رسيد. داستان اين کتاب درباره زندگي يک افسر آگاهي است که همسرش را در اثر يک حادثه جنايي از دست داده و شبهاي تنهايياش را در کنار روح او به صبح ميرساند.
داستان اين کتاب به گفته مولفش، معمايي نيست و علي رغم چالشهاي زياد، بسيار پرشتاب جلو ميرود. تنها هدف از نوشتهشدنش هم طرح داستاني پر حادثه و نيمه بلند، و همچنين ارائه يک پيام اخلاقي است که خواننده در انتها به آن خواهد رسيد.
* ۳- الفباي مرگ (ارديبهشت ۹۶)
سومين داستان منتشرشده از مراد، رمان «الفباي مرگ» بود که همزمان با نمايشگاه کتاب تهران در ارديبهشت ۹۶ توسط نشر داستان عرضه شد. داستانش هم درباره قتلهاي سريالي است. خلاف کتابهاي منتشرشده پيشين مراد، ژانر اين داستان تريلر نيست و کاملاً معمايي و پيچيده جلو ميرود.
در داستان «الفباي مرگ»، شروران و زورگيران طعمه يک آدمکش زنجيرهاي ميشوند که کاملاً هوشمندانه ميکشد و ميگريزد. بنابراين پليس که در همه قصهها حامي بيگناهان است اين بار بايد اراذل و اوباش را نجات دهد. در ادامه داستان، پنج کارآگاه پليس درگير پرونده ميشوند تا در يک داستان نفس گير جلوي کشتار اين قاتل سريالي را بگيرند.
اگر داستان «مرا به فردا برسان» درباره اتفاقات جنايي و تريلرگونه پيش از انقلاب نوشته شده، «الفباي مرگ» درباره حوادث جنايي امروز جامعه ايران است. همچنين؛ اگر شخصيتهاي منفي «مرا به فردا برسان» ساواکيها و قاچاقچيان هستند؛ در اين رمان شخصيتهاي سياه، مربوط به صنف زورگيرها هستند که خودشان هم قربانيان اين داستان هستند و قاتلي مرموز مشغول درو کردن آنها شده است.
شخصيت اصلي و قهرمان اين داستان، سرگرد ماهان از اداره آگاهي است.
* ۴- رازهاي شبانه من (مرداد ۹۸)
آخرين اثري که مهرداد مراد تا امروز به دست چاپ سپرده و جدا از آثار کوتاهش در فضاي مجازي است، «رازهاي شبانه من» است که توسط نشر ماهين چاپ شد و اين نويسنده در آن، نوشتن رمان تريلر روانشناسانه را هم آزمود. تريلر روانشناسانه يکي از زيرشاخههاي ژانر جنايي است و معمولاً بر حالتهاي نامتعادل روحي_ رواني و شرايط هيجاني و احساسي کاراکترها تاکيد دارد و بر جنبههاي گوناگون رواني ذهن افراد تمرکز ميکند. داستانهاي تريلر روانشناسانه، غالباً از زاويه ديد و يا نقطه نظر فردي که داراي اضطراب و تنش رواني است، بيان ميشوند و مفاهيم ذهني نابهنجار آنها را به نمايش ميگذارند. در روايت اينگونه داستانها گاهي از دو راوي و حتي بيشتر استفاده ميشود.
داستان تريلر «رازهاي شبانه من» درباره زني است که ناگهان در يک پيادهروي پر ازدحام به خود آمده و نميداند چرا دچار فراموشي شده است. در نتيجه خواننده کتاب طي يک سفر بلند، بهطور مرتب با اين سوال که چه فاجعهاي براي او رخ داده و پاسخي مبهم روبروست. قهرمان داستان «رازهاي شبانه من» در پي کشف هويت خود و گذشته اسرارآميزش با ماجراهاي عجيبي روبرو ميشود که هر کدام از آنها به جاي گرهگشايي، بر تعليق و معما ميافزايند و خواننده را بين مرز واقعيت و رويا معلق نگه ميدارند.
در اين داستان پليسي، رويايي مقابل چشم مخاطب قرار ميگيرد که هرچه بيشتر به کابوس شبيه ميشود و فصل به فصل، شوکهاي هم به قهرمان داستان و خواننده وارد ميکند...
* ۵- جنايت جردن (تير ۹۴)
کتاب جيبي «جنايت جردن» اولين تجربه مکتوب عليرضا محمودي، روزنامهنگار و مدرس داستاننويسي است که تابستان ۹۴ توسط نشر چشمه منتشر شد و اولينجلد از مجموعهاي محسوب ميشود که او نويد داد با محوريت شخصيت کارآگاه هوشنگ توانا منتشر ميشوند. هوشنگ توانا کارآگاهي تنهاست که سوابق درخشاني در نيروي انتظامي دارد. عملگرا و کمي هم تندخوست و در عينحال اصولي دارد که شخصيت خاصاش را ساختهاند.
داستان «جنايت جُردن» اولين پرونده از کارآگاه توانا است که در آن، با قتلي فجيع روبرو ميشود. او با دستيار تازهاش در آخرين روزهاي مانده به عيد نوروز با اين پرونده عجيب روبرو ميشوند.
* ۶- زني با سنجاق مروارينشان (ارديبهشت ۹۶)
رمان «زني با سنجاق مروارينشان» نوشته رضيه انصاري، اولينعنوان از مجموعه کتابهاي قفسه سياه نشر چشمه است که کتابهاي پليسي و جنايي را شامل ميشود. اولين رمان انصاري در سال ۸۹ با عنوان «شبيه عطري در نسيم» منتشر و برنده جايزه ادبي مهرگان شد. رمان بعدي او نيز در سال ۹۲ با عنوان «تريو تهران» به چاپ رسيد. سومين کتاب انصاري رمان پليسي «زني با سنجاق مرواري نشان» است که بستر زماني اش، اولين سالهاي قدرت گرفتن پهلوي اول است.
شخصيت اصلي اين رمان، يک کارآگاه اداره نظميه است که در ابتداي داستان با جنازه حلق آويز شده يک مرد روبرو ميشود. شواهد حاکي از خودکشي مرد حلق آويز شده هستند اما شايد واقعيت چيز ديگري باشد.
افرادي که مرد مرده را ميشناسند از ديده شدنش با يک زن زيبا سخن ميگويند و حالا کارآگاه داستان در پي يافتن اين زن است. انصاري در روايت داستانش، از حضور شخصيتهاي مشهوري چون ايرج ميرزا و عارف قزويني وام گرفته است.
* ۷- کارآگاهان خونسرد (ارديبهشت ۹۷)
سومينکتابي که از مجموعه «کتابهاي قفسه سياه» نشر چشمه چاپ شد، «کارآگاهان خونسرد» نوشته دانيال حقيقي است که ابتداي بهار ۹۷ به کتابفروشيها آمد. اين کتاب چهارمين رمان دانيال حقيقي است که البته اولين رمان پليسي او محسوب ميشود. اين نويسنده، پيش از اين کتاب، سه گانه «اقيانوس نهايي» را منتشر کرده و تحصيل کرده رشته معماري است. به همين دليل علاوه بر داستانهايش، نوشتههايي درباره «شهر» در کارنامه دارد.
بهانه نگارش «کارآگاهان خونسرد» دغدغه اصلي دانيال حقيقي يعني شهر و همچنين دستاويزش دزديهايي است که در شهر تهران انجام ميشوند. در شهر دزديهايي رخ داده و ميدهند که باعث تعجب پليس شدهاند. اين سرقتها خاص هستند و اتفاقاتي که پس از آنها رخ ميدهند، باعث ميشوند شخصيت اصلي رمان يعني يک افسر اداره آگاهي، با يکي از عجيبترين چهرههاي قانونشکن تهران روبرو شود. او مردي است که استاد فرار کردن و نامرئيشدن است.
اين رمان بر اساس اتفاقات واقعي نوشته شده و حقيقي براي نگارش آن تحقيقات ميداني مختلفي انجام داده است. فصلهاي مختلف اين رمان به ترتيب عبارتاند از: «سايه و چهل دزد بغداد»، «ملاقات با پرنده»، «فرار از زندان»، «کمال و نقشه صد ميليون توماني»، «دَم تيغ»، «سايه چه شد؟» و «مرد مُرده».
* ۸- «فرمان ششم، يا يک روايت دست اول، از سومشخص مقتول» (فروردين ۹۸)
«فرمان ششم، يا يک روايت دست اول، از سومشخص مقتول» نوشته مصطفي انصافي، ابتداي بهار ۹۸ چاپ شد و درباره مرد جواني است که نويسندگي ميکند و عاشق دختري ميشود که بهخاطر يک اتفاق عجيب ميميرد. پس از مرگ دختر، نويسنده جوان، در پي کشف راز مرگ يا قتل مرموز او برميآيد. دختر کشتهشده، ليلا نام داشته و نويسنده جوان در نبود او دچار عدم تعادل و گشتگي شده است.
شروع، شروع دوباره، پايان در ابتدا، گلها گربهها و آدمها، مکانيکِ شکست، زني که آمدنش مثل «آ» ي آمدنش / رهاييِ نَفَس از حبسهاي ممتد بود، رستاخيز شهرياران ايران، در خيابان شاعري يخ زد وَ مُرد…، حکم، کليات مصور عشقي، آهن و حرير، بارِ ضربه، توضيحي نسبتاً طولاني اما تقريباً لازم، حمله واژه به فکّ شاعر، پيشخان مطبوعات، خواب گران، مؤخره: اعترافات رماننويس جوان عناوين بخشهاي مختلف اين داستان معمايي و ژانرگريز هستند.
از مصطفي انصافي، پيشتر رمان «تو به اصفهان بازخواهي گشت» توسط همين ناشر چاپ شده است.
* ۹- مرداد ديوانه (شهريور ۹۶)
انتشارات هيلا که زيرمجموعه انتشارات ققنوس است، از سال ۹۶، انتشارات کتابهاي مجموعه رمانژانر را کليد زد که تعدادي از عناوينش رمانهاي پليسي، جنايي و تريلر بودند. اولينعنوان رمانژانر هم تريلري بود که محمدحسن شهسواري دبير اين مجموعه با عنوان «مرداد ديوانه» نوشت.
«مرداد ديوانه» يکتريلر جنايي است که شهسواري ميگويد در آن سعي کرده تمام قواعد و ظرايف ژانر تريلر را با توجه به واقعيات و فرهنگ امروز ايران به تصوير بکشد تا نتيجهاش يکرمان پرکشش شود. اين رمان، دنبالهاي دارد که با نام «شهريور شعلهور» چاپ شد.
* ۱۰- شهريور شعلهور (دي ۹۸)
«شهريور شعلهور» هم رماني است که در ژانر تريلر نوشته شده و همانطور که گفتيم ادامهاي بر کتاب «مرداد ديوانه» است. داستانش هم از اين قرار است: ۴۸ ساعت پس از ماجراهاي مرداد داغ و ديوانه، شهراد شاهاني و ساغر سرايش توسط پليس به همکاري دعوت ميشوند. در همان ابتداي کار، اطلاعاتي به دستشان ميرسد که متوجه ميشوند تمام حوادثي که در مرداد ديوانه پشت سر گذاشتهاند، بخش کوچکي از ماجراهايي بسيار بزرگتر است؛ ماجراهايي که آنان را در آتش شهريوري مياندازد که از آن گريز و شگفتي و مرگوگلوله شعله ميکشد.
* ۱۱- جمجمه جوان (مهر ۹۶)
پس از «مرداد ديوانه»، رمان جنايي بهعنوان کتاب ديگر مجموعه رمانژانر چاپ شد. اين کتاب نوشته ليلا زارع است و در ژانر جنايي نوشته شده است. «جمجمه جوان» يک رمان جنايي است. در ژانر جنايي _ معمايي، آنکه راز قتل را ميگشايد، شخصيت اصلي است و مخاطب تقريباً هميشه ماجرا را از ديد او ميبيند. اين شخصيت به تعبير شهسواري به ۴ شکل وارد داستان ميشود. شکلي که مربوط به قهرمان داستان «جمجمه جوان» است، آن حالتي است که شخصيت اصلي از نيروهاي رسمي و قانوني همچون افسران يا بازپرسان نيروي پليس است. نمونه مشهورش هم سربازرس مگره نوشته ژرژ سيمنون و يا کارآگاه والاندر نوشته هنينگ مانکل است.
قهرمان داستان اين رمان، روزبه افشار سروان نيروي انتظامي است که با قتلهاي مختلفي روبرو ميشود. شهسواري در ابتداي اين کتاب اشاره کرده که «جمجمه جوان» اولين رمان پليسي مجموعه «رمان ژانر» است و لاله زارع نويسنده جوان اين کتاب قرار است در آثار بعدياش، به ساير پروندههاي سروان روزبه افشار بپردازد. قرار است از اين به بعد رمانهاي جنايي مجموعه پيش رو که در آنها نيروي انتظامي کشور، مشکل را حل ميکند، با نام رمان پليسي معرفي شوند و به همين دليل اين کتاب اولين رمان پليسيِ رمان ژانر است.
* ۱۲- کاجها وارونهاند (مهر ۹۶)
همراه با «جمجمه جوان» يکرمان تريلر هم در مجموعه رمانژانر انتشارات هيلا چاپ شد، که «کاجها وارونهاند» نام داشت و بهقلم سامان نورايي نوشته شده بود. اين کتاب، يک رمان تريلر روان شناسانه است که بيشتر از آنکه بر سوال «قاتل کيست؟» تمرکز داشته باشد، هدف خود را بر نمايش «چگونگي» و «چرايي» قتل ميگذارد. چگونگي قتل را نويسنده با استفاده از وجه تريلر ژانر و از طريق پس و پيش کردن زمان وقايع و ايجاد تعليق از اين راه، مديريت کرده است. اما عمده تمرکز او بر چرايي قتل است.
سامان نورايي در اين کتاب که اولين اثر چاپ شده از اوست، از امکانات ژانر گوتيک هم استفاده کرده است. او ماجرا را به زمان گذشته (انگلستان درگير در جنگ جهاني دوم) برده و از سوي ديگر بخش اصلي ماجراي داستانش، مانند همه آثار گوتيک در مکاني غريب و تک افتاده رخ ميدهد. اين مکان در «کاجها وارونه اند» عمارت آقاي ويلارد است.
* ۱۳- اقامت ابدي (آذر ۹۷)
عنوان بعدي مجموعه رمانژانر که به ادبيات پليسي مربوط بود، رمان جنايي «اقامت ابدي» بود که پاييز سال ۹۷ چاپ شد. اين کتاب به قلم ساناز زماني، از آنگونه رمانهاي پليسي است که ماموران قانون در آنها نقش اصلي و پيشبرنده داستان را به عهده دارند.
شخصيت اصلي داستان «اقامت ابدي»، محمد رياحي سرگرد نيروي انتظامي است. او با به عهده داشتن نقش پدر خانواده، با پرونده يک قتل روبرو ميشود. قرار است ساناز زماني در کتابهاي بعدي خود داستانهاي ديگري از اين شخصيت را روايت کند. محمد رياحي، پليسي غمگين و اخلاقگراست که اصرارش در پيگيري پرونده و رسيدن به حقيقت نزد همکاران و اطرافيانش مشهور است.
* ۱۴- بي تابوت (آذر ۹۷)
رمان «بيتابوت» در ژانر جنايي نوشته شد و در قالب پنجمين کتاب رمانژانر به بازار آمد. لاله زارع مولف اين کتاب که پيشتر در رمان «جمجمه جوان» از همين مجموعه، بخت خود را در زمينه پليسينويسي آزموده، با اين «بيتابو» دومين رمان پليسي خود را نوشت و منتشر کرد.
داستان «بيتابوت» در بستر زماني ايام عيد نوروز در شهر تهران جريان دارد. شهر خلوتترين روزهاي خود را پشت سر ميگذارد اما ايستگاه راهآهن يکي از شلوغترين اماکن تهران است. در اين ايستگاه پليس چمداني را پيدا ميکند که جنازه مثلهشده زني در آن است. به اين ترتيب سروان روزبه افشار مامور پيدا کردن پاسخ معماي اين چمدان و زن کشتهشده ميشود.
* ۱۵- پنهان در تاريکي (مرداد ۹۷)
يکي از رمانهاي پليسي ديگري که انتشارات هيلا در سال ۹۷ چاپ کرد، «پنهان در تاريکي» است که البته در مجموعه رمانژانر جا ندارد و توليد مشترک سهزن نويسنده است. اين کتاب، تاليف مشترک فرزانه کرمپور، حامد معصومي و آسيه مشکي است و سهشخصيت اصلي دارد که هرکدام روايتگر بخشهايي از داستان هستند. به اين ترتيب اين رمان ۳ راوي دارد.
در «پنهان در تاريکي» قتلي رخ ميدهد و بهانه اصلي داستان اين اثر، پيدا کردن قاتل است. اتفاقات اين رمان جنايي توسط يک مادر، پسر و دخترش روايت ميشوند.
اين کتاب ابتدا و تا بخشهايي ابتدايياش به قلم کرمپور نوشته شده بود. اما وي در ادامه به اين فکر ميافتد که هرکدام از راويهاي داستان، لحن و صداي خود را داشته باشند. به همين دليل همکارياش را با دو نويسنده ديگر آغاز ميکند. فرزانه کرمپور پيش از اين اثر، رمانهاي «اين خانه پلاک ندارد» و «علائم حياتي يک زن» را بهطور مشترک با دو زن نويسنده ديگر نوشته است.
* ۱۶- امارت شر (اسفند ۹۸)
رمان پليسي «امارت شر» نوشته مجتبي هوشيار محبوب اواخر زمستان ۹۸ توسط انتشارات کتابسراي تنديس منتشر شد. نويسنده اين رمان پليسي، در سه رمان پيشين خود، «آقاي مازني و دلتنگيهاي پدرش»، «آنها با شاعري که خيلي دوستش داشتند بد تا کردند» و «روزهاي آبي، شبِ مکافات»، آثاري ضدژانر و ساختارگريز نوشت اما در کتاب چهارمش سراغ رمان ژانر رفت و در ژانر جنايي نوشت.
«امارت شر» در سرزميني جعلي بهنام نيروان با ساکناني جريان دارد که صوفيان نالي در آن حضور داشته و در سياست و قدرت کشور نفوذ بسياري دارند. نويسنده کتاب در اين جغرافياي ساختگي اما آشنا، از کساني حرف زده که نفوذي بلامنازع در ساختار قدرت و پليس داستان يعني کارآگاه شمس بايد در مواجهه با نوعي از زيباييشناسيِ خشونت، راز قتلي را که در قصه اتفاق افتاده کشف کند. او ناچار است به دل خانقاه بزند تا گره پرونده را باز کند.
مجتبا هوشيار محبوب متولد سال ۱۳۶۶ و دانشآموخته رشته زبان و ادبيات فارسي است. او علاوه بر روزنامهنگاري، داستاننويسي و مطالب ادبي، در زمينه ترجمه شعر هم فعاليتهايي در کارنامه دارد.
* ۱۷- خوابگرد قاتل (بهمن ۹۹)
يکسال پس از «امارت شر»، هوشيار محبوب، دنباله آن را با همکاري ناشر پيشين منتشر کرد؛ «خوابگرد قاتل».
در «خوابگرد قاتل» هم داستان در همانبستر مکاني «امارت شر» جريان دارد. قاتل و شخصيت منفي اين داستان با خواب و دنياي روياهاي مقتولانش کار دارد و پيش از ارتکاب جنايت، ابتدا وارد کابوسهاي قربانيان خود ميشود. شخصيت اصلي و در واقع کارآگاه اين داستان هم مانند جلد اول، شمس رودکناري است که بايد در جستجوي قاتل مرموز داستان بربيايد؛ قاتلي که با صوفيان نالي ارتباط دارد و...
«خوابگرد قاتل» چهاربخش اصلي دارد که فصول مختلفي را در خود جا دادهاند. پيش از شروع داستان هم اين بيت از مولانا درج شده است: «همچو آنوقتي که خواب اندر روي / تو ز پيش خود به پيش خود شوي»
* ۱۸- فيل در تاريکي (ارديبهشت ۹۸)
رمان «فيل در تاريکي» از توليدات دهه ۹۰ ادبيات پليسي ايران نيست. اما چون چاپ جديد آن در بهار ۹۸ توسط نشر هرمس عرضه شد، براي اداي احترام به ياد و خاطره قاسمي هاشمينژاد نويسنده آن، در اين فهرست مرورش ميکنيم. «فيل در تاريکي» آغازگر نوع ويژهاي از داستان پليسي در ادبيات معاصر فارسي است که پس از ۴۰ سال، چاپ دوم يا چاپ جديدش توسط نشر هرمس منتشر و راهي بازار نشر شد.
انتشار رمان «فيل در تاريکي» در دهه ۱۳۵۰ عکسالعملي در قبال ادبيات مقبول آن دوره بود. هاشمينژاد اعتقاد داشت دو عنصر اساسي که پايه و مايه داستان شمرده ميشوند، يعني زمان و عنصر مکان، مورد توجه نويسندگان آن دوره نبود و ناديده گرفتن زمان و مکان در داستان، هم سبب ناکارآمدي آن ميشود، هم جذابيت را از آن ميگيرد و همچنين به واقعنمايي آن لطمه ميزند.
شخصيت اصلي داستان «فيل در تاريکي» گاراژداري قديمي بهنام جلال امين است که برادرش حسين در آلمان تحصيل ميکند. حسين هنگام بازگشت به ايران، براي برادرش يک بنز مدل روز هديه ميآورد اما خبر ندارد که شبکهاي از قاچاقچيان مواد مخدر در اين بنز، هروئين جاسازي کردهاند. در نتيجه پس از ورود اتومبيل به ايران، در جستجوي بنز برآمده و حسين را به قتل ميرسانند. در ادامه، جلال که از ماجراي قتل برادرش و معماي پشت آن باخبر شده، سعي ميکند از قاچاقچيان انتقام بگيرد.
* ۱۹- کارآگاه آقاي حشمتي (خرداد ۹۹)
رمان «کارآگاه آقاي حشمتي» نوشته عباس اشرفي اواخر بهار سال ۹۹ توسط انتشارات آوند دانش منتشر شد و يکي از عناوين مجموعه «نقطه سر خط» است که دربرگيرنده کتاب داستانهاي ايراني است.
ماجراي اين رمان در دهه ۱۳۵۰ در شهر آمل ميگذرد. و شخصيت اصلي آن، کاراگاه حشمتي مخلوق نويسنده جوان کتاب، معتقد است پالتوي کتان و سفيد ايتاليايي همسايهاش، برايش شانس ميآورد آن را از همسايه خود قرض کرده و راهي آمل ميشود تا دخترش را ببيند اما درگير يک ماجراي معمايي و جنايي ميشود...
شخصيت کارآگاه حشمتي ويژگيهاي خاص و آشنايي براي علاقهمندان ادبيات پليسي دارد. از جمله اينکه تلويزيون خانهاش هميشه خراب است و به راديو گوش ميدهد. ساعت کاسيو به دست مياندازد و عاشق ماشينهاي کلاسيک دهههاي ۱۹۷۰ و ۸۰ ميلادي است.
عباس اشرفي نويسنده اين کتاب متولد سال ۱۳۷۲ و دانشآموخته کارشناسي تئاتر از دانشگاه تهران است. اشرفي همانطور که گفتيم، شخصيت کارآگاهي آقاي حشمتي را خلق کرده که در آستانه بازنشستگي است و قصد خودکشي دارد. اين کارآگاه ايراني با توجه به اينکه سالها پيش همسر و دخترش ترکش کردهاند، بار شکست عاطفي سنگيني را هم به دوش ميکشد و قصد دارد پيش از خودکشي، براي آخرينبار نزد دخترش در آمل برود.
* ۲۰- من مينا را کشتم (خرداد ۹۹)
رمان ديگري که انتشارات آوند دانش از نويسندگان ايراني چاپ کرد و در گروه آثار پليسي مرورش ميکنيم، «من مينا را کشتم» نوشته رضا باباخانلو است. مرور اين کتاب در گروه آثار پليسي بهدليل زمينه معمايي و جستجويي است که براي قاتل داستانش وجود دارد.
بنمايه اصلي و بهانه نگارش رمان «من مينا را کشتم» همانمساله قربانيکردن اسماعيل توسط حضرت ابراهيم (ع) است که دغدغه فکري فيلسوفي مثل سورن کيير کگور و فيلمسازي مثل داريوش مهرجويي بوده است. باباخانلو هم با رمان خود، بهنوعي به فيلم «هامون» مهرجويي اداي دين کرده است.
ماجراي اين رمان با يک قتل آغاز ميشود و براي کشف راز اين قتل، زمان گذشته توسط راوي اول شخص کندوکاو ميشود. اين گذشته از زمان دانشجويي و اولين کلاس درس مشترک آغاز ميشود. کشتن از فرط عشق، مهمترين موضوع اين کتاب است که باعث بازسازي برخي صحنههاي فيلم هامون در اين اثر شده است. با اين حال نويسنده «من مينا را کشتم» سعي کرده از زاويه متفاوتي نسبت به ديدگاه مهرجويي و فيلمش به مساله کشتن از فرط عشق نگاه کند.
رضا باباخانلو نويسنده اين کتاب متولد سال ۱۳۵۸ و داراي مدرک تحصيلي در رشته مهندسي صنايع است. او ترجمه و ويراستاري برخي کتابها را در کارنامه دارد و «۱۳ خاطره شيرين از سربازي» را هم با لحن طنز از خاطرات خود منتشر کرده است.