نماد آخرین خبر

داستان باورنکردنی اما حقیقيِ«چرنوبیل» منتشر شد

منبع
مهر
بروزرسانی
داستان باورنکردنی اما حقیقيِ«چرنوبیل» منتشر شد

مهر/ کتاب «چرنوبيل؛ ساعت ۰۱:۲۳:۴۰؛ داستاني باورنکردني اما حقيقي» نوشته اندرو لدربارو به‌تازگي با ترجمه شهريار خوّاجيان توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهي بازار نشر شده است. نسخه اصلي اين‌کتاب سال ۲۰۱۶ منتشر شده است.

اندرو لدربارو نويسنده انگليسي اين‌کتاب، تنها همين‌اثر را در کارنامه دارد و در آن، وقايع مربوط به فاجعه هسته‌اي چرنوبيل را که به‌نوعي آخرين ميخ بر تابوت کمونيسم محسوب مي‌شود، در قالب کتابي روايت و مستندنگاري کرده است. او ابتدا با خواندن‌ کتاب‌هاي مربوط به حادثه چرنوبيل به اين‌موضوع علاقه‌مند شده و پس از تحقيق و تفحص درباره‌ آن، خود کتابي در اين‌باره نوشته است. لدربارو براي نوشتن اين‌کتاب، به‌قول خود چهار سال و نيم و هزاران ساعت هزينه کرده است.

فاجعه نيروگاه اتمي چرنوبيل، بزرگ‌ترين اتفاق تکنولوژيکي قرن بيستم است که ۲۶ آوريل سال ۱۹۸۶ يعني ۵ سال پيش از فروپاشي بلوک شرق رخ داد. چرنوبيل اولين و فوکوشيما، دومين فاجعه نيروگاهي اتمي در جهان هستند که دربردارنده آسيب‌هاي بشري بودند. حادثه چرنوبيل در راکتور شماره ۴ نيروگاه هسته‌اي چرنوبيل نزديک شهر پريپيات نزديک مرز اوکراين و روسيه رخ داد و مردم بسياري از کشورهاي اروپا را درگير کرد. طوري‌که تا مدت‌ها ابر راديواکتيوي به‌طور سيال بالاي کشورهاي اين‌قاره در حرکت بود. يکي از کتاب‌هاي معروفي که در اين‌باره منتشر و به فارسي ترجمه شده، «نيايش چرنوبيل» اثر سوتلانا آلکساندرونا آلکسيويچ نويسنده بلاروسي برنده جايزه نوبل است. ترجمه ديگري که چندي پيش در اين‌باره چاپ شد، مجموعه‌مقاله «چرنوبيل» ويراسته ديويد اريک نلسون است.

حادثه چرنوبيل در دوران زمامداري ميخائيل گورباچف آخرين رهبر شوروي رخ داد و به‌مدت سه‌هفته هيچ‌اطلاع‌رساني صحيحي از آن انجام نشد. همين‌مساله و سرپوش‌گذاشتن حاکمان کمونيست شوروي بر فاجعه، باعث بروز خشم مردم بلوک شرق و ديگر کشورهاي جهان شد و فروپاشي کمونيسم را سرعت داد.

اندرو لدربارو به گفته خود، در کتاب «چرنوبيل؛ ساعت ۰۱:۲۳:۴۰؛ داستاني باورنکردني اما حقيقي» دنبال بزرگنمايي يا برانگيختن حساسيت‌ها درباره ماجراي چرنوبيل نبوده و سعي کرده واقعيت‌ها را روايت کند. کتاب پيش‌رو ۱۴ فصل اصلي دارد که عناوين‌شان به‌ترتيب عبارت است از:

تاريخچه نيروي هسته‌اي، چرنوبيل،‌ افسون، حادثه، ورود، پاسخ اضطراري، پرتو راديواکتيو، سم‌زدايي منطقه ممنوعه، سياحت پريپيات، ماموريت پيچيده، خروج، پيامدها، راهِ پيش‌رو، عکس‌ها و نمودار.

پيش از اين‌فصول هم «درآمد» درج شده است. نويسنده پيش از شروع متن کتاب، اين‌جملات والري ليگاسف رئيس هيئت اعزامي شوروي به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در وين را پس از حادثه چرنوبيل آورده است: «کارکنان هواپيمايي را تصور کنيد که در ارتفاع بالا پرواز مي‌کنند و آن‌ها حين پرواز شروع به آزمايش هواپيما، گشودن درهاي هواپيما، خاموش‌کردن سيستم‌هاي مختلف و ... مي‌کنند. حقايق نشان مي‌دهند که طراحان حتي بروز چنين وضعيتي را هم بايد پيش‌بيني کرده باشند.»

در قسمتي از اين‌کتاب مي‌خوانيم:

نخست، فقط يک پزشک متخصص در نيروگاه بود، پزشک ۲۸ ساله متخصص آلرژي و مصونيتِ پريپيات به نام والنتين بلوکون،  که بدون هشدار قبلي حاکي از وقوع حادثه‌اي تابشي، پس از گفتگويي تلفني با يکي از همکارانش به‌سرعت عازم آن‌جا شد. وي تقريبا نيم‌ساعت پس از انفجار آمد، اما خيلي زود دريافت که مرکز کمک‌رساني نيروگاه تقريبا دست‌خالي است. با اين‌همه، بيشترين تلاش خود را با آنچه در اختيار داشت به عمل آورد و خيلي زود متوجه الگويي در عوارض افراد پيرامونش شد: سردرد، غده‌هاي برآماسيده در گردن، خشکي گلو، استفراغ و دل‌به‌هم‌خوردگي. بلوکون تشخيص داد که اين به چه معناست، اما با از خودگذشتگي ساعت‌ها کار و تلاش کرد که به کارکنان و آتش‌نشانانِ شديدا آسيب‌ديده نيروگاه کمک کند، تا اين‌که خود نيز بيمار شد. وي بعدها گفت: «در ساعت ۶ (بامداد) در گلويم احساس خارش کردم، سرم درد گرفت. آيا خطر را فهميده بودم؟ آيا ترسيده بودم؟ فهميده بودم و ترسيده بودم. اما زماني که مردم کسي را با جامه سفيد در آن نزديکي مي‌بينند،‌ آرام مي‌گيرند. مانند هرکس ديگري، من هم دستگاه تنفس مصنوعي و پوشش محافظتي نداشتم... از کجا دستگاه تنفس مصنوعي گير مي‌آوردم؟ اگر بود مي‌قاپيدمش _ اما چيزي مثل آن وجود نداشت. به مرکز پزشکي در شهر تلفن زدم: " آيا اين‌دستگاه را داريم؟" "نه، نداريم." پس هميني بود که بود. کار با يک ماسک جراحي معمولي؟ اين کمکي نمي‌کرد.» خيلي زود دکتر دومي به وي پيوست. دکتر وارسينيان اورلوف سه‌ساعت در محوطه رآکتور ماند تا وضعيت آتش‌نشانانِ از پاافتاده را تثبيت کند، و اين پيش از احساس ماده‌اي بود که «مزه فلز در دهان و مرض سردرد» داشت. حتي رانندگان آمبولانس که مجروحان را به بيمارستان پريپيات مي‌رساندند بر اثر تابشي که از سرنشينان بيمارشان منتشر مي‌شد بيمار شدند.

اين‌کتاب با ۲۸۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قيمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.

برنامه گفتگو با شهريار خواجيان مترجم اين‌کتاب، فردا چهارشنبه ۱۸ فروردين از ساعت ۲۱ در صفحه اينستاگرام انتشارات ققنوس برگزار مي‌شود.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar