در باب جنگ

وينش/در باب جنگ، بارزترين جلوهي تلاش تاريخ غرب براي درک جنگ به شمار ميآيد. اثري ناتمام که توسط ژنرال پروسي کارل فون کلاوزويتز (Carl von Clausewitz) و پس از دوران جنگهاي ناپلئون در فاصلهي سالهاي 1816 تا 1830 نوشته شده و به يکي از مهمترين آثار کلاسيک در حوزهي فلسفهي جنگ تبديل شده است. بياييد از خودمان بپرسيم چگونه با وجود اين دگرگونيهاي عظيم و در عصر بمبهاي هستهاي و جنگهاي نامتقارن، نظريات کلاوزويتز، هنوز هم ميتوانند توجهات را به خود جلب کنند؟
«در باب جنگ» (On War) اثري است ارزشمند دربارهي جنگ و استراتژيهاي نظامي. کتاب، توسط ژنرال پروسي کارل فون کلاوزويتز (Carl von Clausewitz) و پس از دوران جنگهاي ناپلئون در فاصلهي سالهاي 1816 تا 1830 نوشته شده است. جالب است بدانيد که در باب جنگ، اثري ناتمام به شمار ميآيد. چرا که بر طبق گفتههاي نزديکان ژنرال کلاوزويتز، او در اواخر عمر خود تصميم به اصلاح دستنوشتههاي خود گرفت. اما اجل مهلت اين کار را به او نداد. به همين دليل، کار ويرايش و انتشار اثر با ارزش کلاوزويتز به همسرش ماريه فون برول (Marie von Brühl) واگذار شد. همسر ژنرال کلاوزويتز، دستنوشتههاي پراکندهي او را جمعآوري و ويرايش نمود؛ و سرانجام در سالهاي 1832 (يک سال پس از مرگ ژنرال) تا 1835 ميلادي، آنها را به انتشار عمومي رساند.
کارل فون کلاوزويتز در اول ژوئن سال 1780 ميلادي، در بورگ بي مگدبورگ (Burg bei Magdeburg)، شهري در قلمرو پروس مگدبورگ به دنيا آمد. او که جوانترين فرزند يک خانوادهي شش نفره بود، در دوازده سالگي و با سمت سرجوخهي موقت وارد ارتش پروس شد و سرانجام به درجهي سرلشکري رسيد. کلاوزويتز در مبارزات بسياري شرکت کرد. از ميان بزرگترين تجربيات جنگياش، ميتوان به مبارزات راين در سالهاي 1793 و 1794 و جنگهاي ناپلئوني در فاصلهي سالهاي 1806 تا 1815 اشاره کرد. البته بد نيست بدانيد که او در دانشکدهها و آموزشگاههاي معتبرنظامي نيز آموزشهايي ديد. به عنوان نمونه، در سال 1801 وارد کريگساکادمي يا همان آکادمي جنگي آلمان شد. علاوه بر اين، در آکادمي نظامي برلين و آکادمي نظامي پروس (که بعدها به دانشکدهي جنگ تبديل شد) نيز دورههايي را گذراند.
آثار و دستنوشتههاي ژنرال کلاوزويتز، يک مجموعهي ده جلدي را تشکيل ميدهد. اين ده جلد، شامل نوشتهها و نظريات او در باب مسائل سياسي و نظامي هستند. البته متاسفانه اين مجموعه، مقالات کوتاه و مکاتبات گستردهي ژنرال کلاوزويتز با رهبران مهم سياسي، نظامي، فکري و فرهنگي پروس را در بر نميگيرد. سه جلد نخست مجموعهي ده جلدي آثار کارل فون کلاوزويتز، کتاب در باب جنگ را شامل ميشود و در واقع، مجموعهاي از اکتشافات نظري او به شمار ميآيد. ادعاي گزافي نيست اگر بگوييم که اين کتاب، يکي از مهمترين رسالههاي تاريخ جهان در مورد تجزيهوتحليل مسائل سياسي-نظامي است. در باب جنگ، حتي حالا، در سال 2021 ميلادي هم همچنان بحث برانگيز است و تاثيرگذاري زيادي بر تفکر استراتژيک دارد.
در سال 1867 ميلادي، ويلهلم روستو به يکي از مهمترين حواشي پيرامون اين کتاب اشاره کرد. او در مقالهاي کوتاه نوشت: در باب جنگ، کتابي بسيارزيادشناختهشده، اما بسيار کمخواندهشده است. در حقيقت، مشکل از آنجا نشات ميگيرد که کلاوزويتز پيش از بازنويسي متن درگذشت! بنابراين نسخهي خطي کتاب، چيزي بيشتر از ايدههاي مختلفي که هنوز بسياري از آنها به بلوغ نرسيده بودند، نبود. اين يعني وضوح انديشههاي ژنرال کلاوزويتز هنوز به يک نوشتار روشن تبديل نشده بودند که او از دنيا رفت. از آنجايي که احتمالاً او هنوز داشت با برخي از ايدهها و تفکرات خود کلنجار ميرفت، زبان متن، بسيار متراکم و حتي مبهم است. درست به همين دليل، خواندن اين کتاب و درک آن، کاري سخت و سنگين است. نکتهي تلخ ماجرا اين است که نخستين مترجمان کتاب هم نه تنها نتوانستند کار زيادي را براي بهبود بخشيدن به وضعيت زباني آن انجام دهند، که حتي نثر کتاب را پيچيدهتر نيز کردند. جالب است بدانيد که در باب جنگ، در فاصلهي سالهاي 1873 تا 1989 ميلادي، 5 بار و توسط پنج ناشر مختلف ترجمه شده است.
آنچنان که از دستنوشتههاي ژنرال کلاوزويتز برميآمد، فصل نخست کتاب، تنها فصلي از آن است که از هر نظر، نويسنده را راضي کرده بود. و خوشبختانه اين فصل، مهمترين و باارزشترين بخش کتاب به شمار ميآيد. هر چقدر هم که زبان کتاب سنگين و غير قابل فهم باشد، فصل اول آن ميتواند به مثابه يک مسترکلاس حرفهاي عمل کند. ژنرال کلاوزويتز در اين فصل تلاش ميکند که به خواننده بفهماند جنگ يک خشونت سازمانيافته است. «هدف جنگ، اين است که دشمن را وادار به انجام کاري مطابق با ميل خودمان بکنيم. اما مشکل اينجاست که دشمن نيز در تلاش است کاري مشابه را با ما انجام دهد.» او در ادامه، جنگ را به تعامل پوياي ارادههاي متضاد انسان تشبيه کرد؛ چيزي درست شبيه به ورزش کشتي! «جنگ چيزي جز يک دوئل در مقياس بزرگ نيست! جنگ صرفاً يک عمل سياسي نيست، بلکه ابزاري واقعي در جهان سياست به شمار ميآيد. در حقيقت، جنگ همان ديپلماسي است، اما با روشي متفاوتتر!» کلاوزويتز معتقد است که سياست و ايدئولوژي، قواعد حاکم بر جنگ و حتي نحوهي رفتار با اسرا و غيرنظاميان ميتواند بر روحيه و ارادهي سربازان تاثيرات جدياي بگذارد.
کلاوزويتز استدلال ميکند که تئوري جنگي نميتواند در قامت توصيههاي عملياتي دقيقي براي ژنرالها ظاهر شود. در عوض، او ميخواست اصولي کلي و برآمده از مطالعهي تاريخ و تفکر منطقي را با اهالي اين حوزه در ميان بگذارد. به عقيدهي او، لشکرکشيهاي نظامي تا حد بسيار کمي قابل پيشبيني و برنامهريزي هستند. چرا که در اين حوزه، همواره حوادث غيرمترقبهاي که آنها را اصطکاک مينامد، نقش اصلي را ايفا ميکنند. کلاوزويتز توضيح ميدهد که رهبران نظامي، بايد تحت فشار زمان و با اطلاعاتي بسيار ناقص تصميمگيري نمايند. از نظر او، سه چهارم مسائلي که در زمان جنگ براساس آنها واکنش نشان ميدهيم، توسط غبار جنگ، تحريف و پنهان شدهاند!
آذر گات، محقق و نويسندهي تاريخ نظامي، استراتژي نظامي و جنگ و صلح، در مورد اين کتاب ميگويد: پيام کلي در باب جنگ اين است که سلوک ادارهي يک جنگ را نميتوان به اصول حاکم بر جهان تقليل داد. بلکه اين تصميمات سياسي و نيروهاي اخلاقي هستند که نحوهي پيشبرد يک جنگ را تعيين خواهند کرد. نکتهي جالب اينکه، مطابق با اين تحليل، اگر تمام شرايط نظامي دو طرف را يکسان در نظر بگيريم، جنگ به نفع حزب يا طرفِ داراي انگيزههاي عاطفي و سياسي قويتر به پايان خواهد رسيد، خصوصاً اگر آن طرف، مدافع نيز باشد!
البته کلاوزويتز براي بيان استدلالهاي خود از روشي بهره گرفته که منجر به سوءبرداشت و سوءتعبيرهاي فراواني ميشود. به عنوان مثال، او قبل از نتيجهگيري به بررسي ايدههاي مختلف و حتي گاه کاملاً متضاد با همديگر پرداخته است. ميتوان گفت که بخش بزرگي از برداشتهاي مدرن از جنگ، مبتني بر مفاهيمي است که کلاوزويتز در در باب جنگ بيان کرده است. اما ماجرا اين است که اين مفاهيم توسط رهبران مختلفي همچون لنين، آيزنهاور و مائو تسهتونگ بازتعريف شدهاند!
از سوي ديگر، کلاوزويتز و هوادارانش مورد انتقادهاي شديدي نيز قرار گرفتهاند. از ميان بزرگترين منتقدان در باب جنگ، ميتوان به مارتين ون کرولد (Martin van Creveld) اشاره کرد. اين مورخ پرآوازه ميگويد کلاوزويتز وجود دولت را تقريباً غيرقابل انکار و بديهي ميداند؛ و بسيار به ندرت به چيزي پيش از صلح وستفالي* نگاه ميکند. علاوه بر اين، در نظريات کلاوزويتز، جنگهاي قرون وسطايي تقريباً ناديده گرفته ميشود. ون کرولد ادامه ميدهد که کلاوزويتز تقريباً به هيچ کدام از انواع درگيريهاي درون/فرا منطقهاي مانند شورشها و انقلابات نپرداخته است.
ميتوانيم به شما پيشنهاد بدهيم که با اين اثر صرفاً به عنوان يک کتاب تاريخي برخورد کنيد. اين درست است که پديده ي جنگ از زمان کلاوزويتز تا امروز دچار تحولات فراواني شده است. اما بياييد از خودمان بپرسيم چگونه با وجود اين دگرگونيهاي عظيم و در عصر بمبهاي هستهاي و جنگهاي نامتقارن، نظريات کلاوزويتز، هنوز هم ميتوانند توجهات را به خود جلب کنند؟
*Peace of Westphalia – پيماننامهاي که پس از پايان جنگهاي سي سالهي مذهبي در اروپا بسته شد. وستفالي نخستين پيمان صلح همهجانبه پس از رنسانس در اروپا به شمار ميآيد!