2
0
156
آخرين خبر/ با لب سرخت مرا ياد خدا انداختي
روزگارت خوش که از ميخانه مسجد ساختي
روي ماه خويش را در برکه ميديدي ولي
سهم ماهيهاي عاشق را چه خوش پرداختي
ما براي با تو بودن عمر خود را باختيم
بد نبود اي دوست گاهي هم تو دل ميباختي
من به خاک افتادم اما اين جوانمردي نبود
ميتوانستي نتازي بر من اما تاختي
اي که گفتي عشق را از ياد بردن سخت نيست
عشق را شايد ولي هرگز مرا نشناختي
برگرفته از time_dialog