اکسیر مولانا در فارسی سُرایی اقبال

خراسان/ در قلمروي پهناور زبان فارسي که تا قلب شبهقاره هند را فرا ميگيرد، به شاعر و متفکري بزرگ برميخوريم که يکي از سرآمدان شعر فارسي در دوران معاصر است. محمد اقبال لاهوري، شخصيت برجسته اهل پاکستان و شاعر ملي اين کشور محسوب ميشود؛ کسي که زبان فارسي را براي بيان انديشههايش انتخاب کرد و دلبستگي فراواني به مولانا داشت و اين تأثيرپذيري را ميتوان در اشعارش ديد. اقبال لاهوري با شعر خود، روح همدلي و وحدت را در مسلمانان بيدار کرد تا از مطالبه آزادي و عدالت دست نکشند. در سالروز درگذشت اين چهره معاصر ادب فارسي با دکتر محمدحسن مقيسه، اقبالپژوه، گفتوگو کردهايم.
اقبال لاهوري چه شخصيتي داشت؟
اقبال شخصيتي چندگانه دارد؛ ايشان سياستمدار، قرآنپژوه، تاريخدان، اديب و شاعر و نيز بنيانگذار کشور بزرگ و مسلمان پاکستان است. پررنگترين وجه شخصيت اقبال اين است که او به فلسفه و عرفان اسلامي کاملاً مسلط است و يک دستگاه فلسفي مستقل دارد که در آن براي اولينبار، موضوعي به نام «خودي» را مطرح کردهاست. فلسفه خوديِ اقبال، به جاي تکيه کردن بر ديگران، بر نيروهاي دروني انسانها تکيه دارد. بر همين مبنا، به نظر او انسان مسلمان زندهدل است و از نيروهاي معنوي و دروني خود بهخوبي استفاده ميکند و با همين نيروها ميتواند جهاني بهتر در همين کره خاکي بسازد. از اين رو ميگويد: «مذهب زندهدلان خواب پريشاني نيست/ از همين خاک جهان دگري ساختن است».
چرا اقبال لاهوري زبان فارسي را براي بيان انديشههايش انتخاب کرد؟
اقبال به چهار زبان انگليسي، آلماني، عربي و اردو مسلط بود و در پاسخ به هموطنانش که به او اعتراض ميکردند چرا به زبان مادري خودت، يعني اردو شعر نميگويي، گفت زبان فارسي است که ميتواند آنچه را درون دل و انديشهام وجود دارد، به ديگران منتقل کند. در ديوان اقبال، ما با 15 هزار بيت روبهرو هستيم که از اين بين، ششهزار بيت به زبان اردو و 9 هزار بيت به زبان فارسي سروده شدهاست.
اقبال دلبستگي فراواني به مولانا داشت؛ به طور کلي شاعران بزرگ فارسيزبان تا چه حد بر شعر و کلام او تأثيرگذار بودهاند؟
اقبال چگونه سرودن را از سعدي، حافظ، عطار و جامي، چگونه انديشيدن را از حلاج و چه گفتن را از سنايي، مولانا و سهروردي آموخت، اما از بين همه شاعران و نويسندگان ايراني، مولانا بيشترين تأثير را، چه از نظر صوري، چه از نظر معنوي بر او گذاشت.
شعر اقبال چه ويژگيهاي شاخصي دارد؟
نميتوان شعر اقبال را خواند و در آن از فلسفه و عرفان، به ويژه نظريه فلسفه «خودي» سراغ نگرفت. دومين ويژگي شعر اقبال اين است که به خودآگاهي انسان مسلمان توجه ويژهاي دارد. سومين ويژگي که اتفاقاً به درد جامعه امروز ما ميخورد، اين است که به غرب بسيار ميتازد. او در کتاب شعر «زبور عجم»، بيتي معروف دارد که ميگويد: «تو را نادان اميد غمگساريها ز افرنگ است/ دل شاهين نسوزد بهر آن مرغي که در چنگ است». در بيت ديگري هم بسيار صريح توصيه ميکند که بايد از غرب و انديشههاي غربي گذر کرد: «در اين صحرا گذر افتاد شايد کارواني را/ بگذر از خاور و افسونيِ افرنگ مشو».