دستخط تازه منتشر شده محمدعلی جمالزاده درباره سعدی
تسنيم/همزمان با اول ارديبهشت، روز سعدي، دستنوشتههاي محمدعلي جمالزاده در قالب «سندنامه ۳: سعدي به روايت جمالزاده» توسط آرشيو ملي ايران منتشر شد.
به نقل از سازمان اسناد و کتابخانه ملي ايران، آرشيو ملي (معاونت اسناد کتابخانه ملي ايران) همزمان با اول ارديبهشت، روز سعدي شيرازي دستنوشتههايي از محمدعلي جمالزاده، پدر داستاننويسي ايران درباره اين شاعر بزرگ را براي اولينبار منتشر کرد.
«سعدي ما در اکناف جهان چنان شهرتي دارد که ديگر احتياجي به معرفي او نداريم» محمدعلي جمالزاده اين را درباره شاعري نوشت که «نام واقعي و شخصي او که اکنون ما آن را «نام کوچک» ميخوانيم از قرار معلوم مجهول مانده است.
نام سعدي را به قول معروف مصلحالدين نوشتهاند؛ ولي بعضي از صاحبان تذکره مصلحالدين را لقب پدر او (عبدالله) دانستهاند و نام خودش را مشرفالدين دانستهاند و بهتر است همان مصلحالدين بدانيم و بخوانيم.
اما شيخ اجل سعدي همان است که به تعبير پدر داستاننويسي کوتاه ايران «او را افصحالمتکلمين دانستهاند و جاي ترديد نيست که به راستي از غايت اشتهار مستغنيالوصف است.»
جمالزاده در سال 1317 به مناسبت جشن 700 سالگي تأليف «گلستان» در کتاب «گلستان نيکبختي» يا «پندنامه سعدي» قسمتي از «پندها و نصايح منثور آن کتاب مستطاب را که يکتا شاهکار نثر فارسي و سرتاپا مشحون است به در معاني و گوهرهاي گرانبهاي حکمت و معرفت» گلچين کرده و در دفتري گرد آورد.
دستنوشتههايي از جمالزاده در آرشيو ملي ايران موجود است که او اشعار سعدي را در ورقهايي نوشته و موضوعبندي کرده است.
چند يادداشت نيز در ميان اين دستنوشتهها موجود است که يکي گفتاري است به مناسبت هشتصدمين سال تولد شيخ سعدي شيرازي و ديگري نوشتهاي که به گذشت 727 سال قمري از تأليف گلستان اشاره دارد.
سيد محمدعلي موسوي جمالزاده اصفهاني (23 دي 1270 در اصفهان– 17 آبان 1376 در ژنو) نويسنده و مترجم معاصر ايراني بود. او را پيشتاز قصّهنويسي معاصر، پدر داستان کوتاه در زبان فارسي و آغازگر سبک واقعگرايي در ادبيات فارسي ميدانند. او نخستين مجموعهٔ داستانهاي کوتاه ايراني را با عنوان «يکي بود و يکي نبود» در سال 1300 در برلين منتشر ساخت.
جمالزاده در سال 1965 نامزد جايزه نوبل ادبيات شد. او به همراه زين العابدين رهنما، حسين قدس نخعي و ابوالقاسم اعتصامزاده تنها چهار فارسيزباني هستند که آکادمي سوئد نامزد اين جايزه اعلام کردهاست – و هيچيک جايزه را نبردهاند. وي در سال 1969 نيز در يک قدمي جايزه بود.
داستانهاي وي انتقادي (از وضع زمانه)، ساده، طنزآميز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عاميانه است. وي در سال 1376 در 105 سالگي در يک آسايشگاه سالمندان در ژنو، سوئيس درگذشت.