چه کتابهایی در مکتبخانهها تدریس میشد؟

تسنيم/ سيدعلي کاشفي خوانساري:
مکتبخانهها که از همان دوره صدر اسلام شکل گرفتند يکي از مهمترين نشانهها و شاخصهاي فرهنگ و تمدن اسلامي بودهاند؛ چراکه در زمان شکلگيري مکتبخانهها در هيچ جاي جهان، آموزش عمومي کودکان در اين گستردگي مرسوم نبوده است. مکتبخانهها بيش از هزار سال و تا پايان دوره قاجار سهم اصلي آموزش مقدماتي کودکان ايراني را برعهده داشتند.
اولين مدارس ابتدايي جديد در ايران در دوره محمدشاه و ناصرالدين شاه تاسيس شدند اما از دوره مظفرالدين شاه بود که احداث مدارس ملي به جرياني فراگير بدل شد. اولين کتب درسي ابتدايي جديد هم در دوره ناصرالدين شاه منتشر شدند. اما استفاده از اين کتب در مدارس از دوره مظفري آغاز شد.
کودکان در مکتبخانهها نخستين خواندنيهاي خود را تجربه ميکردهاند و چه بسا پس از اتمام حضور در مکتبها، کتاب و خواندنيهاي ديگر در دسترس نداشتند.
گرچه هزاران مکتبخانه به شکل مستقل و منفرد به فعاليت ميپرداختند و نظارت و مديريت متمرکزي در زمينه آموزش وجود نداشته اما شيوه و منابع آموزشي تا حد قابل توجهي در بسياري مکتبخانهها مشترک بوده است.
مکتبخانهها متون درسي واحد نداشتهاند و در فرهنگها و آيينهاي مختلف در هر منطقه کتابهاي خاصي متداول بوده و همچنين هر کودکي ميتوانسته کتاب يا جزوهاي را که در خانه داشته براي مطالعه با خود به مکتب بياورد.
کودکان آموزش را با خواندن الفبا و تهجي شروع ميکردند. جزوهاي که تقريباً در تمام حوزه زبان فارسي (فراتر از ايران امروز) براي آموزش ترکيب حروف و اصوات به کار ميرفته با اين عبارات شروع ميشده است:
هوالفتاح العليم
بس مبارک بود چو فرّ هما
اول کارها به نام خدا
عبارات مذکور عموميترين و فراگيرترين واژهها و شعري است که طي قرنها، بسياري از ايرانيان آموخته بودند. همينطور دعاي «الهم يسر و لا تعسر» در آغاز بسياري از اين جزوهها مربوط به قرون و مناطق مختلف ديده ميشود.
پس از آن آموزش قرآن با جزوه «عم جز» آغاز ميشده است. نسخههاي خطي عمجزء که از دوران پيش از چاپ به جاي مانده معمولاً عبارات هوالفتاح العليم و ترکيب حروف و اصوات را هم در خود دارد. همينطور سوره حمد و آيتالکرسي هم که جزء جزو سيام قرآن نيستند در اين جزوهها وجود دارد. در بسياري از اين جزوهها پس از سوره حمد، سوره ناس آمده و سورههاي جزو سيام از آخر به اول دنبال هم آمدهاند. برخي از اين جزوات نيايشنامهاي به فارسي در پايان کتاب دارند.
جزوه قرآني معمول ديگر پنجلهم (پنج الحمد) بوده که شامل پنج سوره حمد، انعام، کهف، سبا و فاطر بوده که با عبارت الحمد آغاز ميشدهاند.
پس از آموزش قرآن، آموختن متون فارسي آغاز ميشده است. منابع فارسي مورد استفاده در مکتبخانهها چنان متنوع و گسترده بوده که فهرست آن از صد عنوان کتاب هم فراتر ميرود.
اگر بخواهيم فراگيرترين و متداولترين متن فارسي مکتبخانه را نام ببريم بيگمان بايد از گلستان ياد کنيم. گلستان گرچه شايد با هدف متن آموزشي هم نوشته نشده باشد، خيلي زود به اصليترين کتاب تعليمي تمدن فارسي زبان تبديل شد. از قرن هشتم تا حتي قرن چهاردهم آموزش گلستان در مکتبخانههاي مسلمانان شايد از چين و بنگلادش تا شمال آفريقا و شرق اروپا معمول بوده است.
يکي از متون مهم و فراگير مکتبخانهها که خارج از ايران و همچنين در خراسان رواج فراوان داشته است، قاعده بغدادي نوشته شيخ احمد جامي است که يک کتاب فارسيآموز و راهنماي ترکيب حروف و اصوات براي کودکان بوده است.
بهجز جزوههاي عمجزو يا پنجلهم و تا حدي قاعده بغدادي و گلستان، متون درسي مکتبخانهها آزاد و متنوع بوده و در ادوار تاريخي و مناطق جغرافياي مختلف به اقتضاء شرايط و امکانات و همچنين تشخيص ملا و کودکان تغيير مييافتهاند.
گونههاي منابع درسي مکتبخانهها هم متنوع بوده از قصههاي کودکانه (معروف به بچهخواني) همچون شنگول و منگول و خاله سوسکه، تا کتابهاي ديني، ادبي، تاريخي، اخلاقي، حماسي و ... .
پس از قرآن بهعنوان مهمترين متن درسي ديني مکتبخانهها بايد از جزواتي به نام صد کلمه ياد کنيم که منتخب کلمات قصار اميرالمومنين علي(ع) از نهجالبلاغه به همراه ترجمه فارسي آن بوده است. گرچه صد کلمه از کتابهاي پر اقبال مکتبخانهها بوده نميتوانم با اطمينان بگويم آيا متن اين جزوات واحد بوده و يا در شهرهاي مختلف گزيدههاي متفاوتي از نهجالبلاغه براي کودکان وجود داشته است. همچنين نميدانيم گردآورده اين کلمات کيست و مترجم آنها به فارسي چه کسي بوده است؟ مرحوم حاج شيخ عباس قمي در اواخر دوره قاجار شرحي به کتاب صد کلمه نوشته که براي نوجوانان مفيد و گشاينده دشواريهاي متن بوده است.
يکي از مرسومترين متون فارسي در مکتبخانهها پنجگنج نام داشته که شامل پنج متن به نسبت ساده فارسي است. تدوين اين جزوه با استفاده از متوني که در اصل آموزشي و کودکانه نبودهاند و استقبال فراوان از آن، ميتواند مبناي بررسي ديدگاههاي مرسوم در آن دوران درباره خواندنيهاي کودکان باشد. از اين پنج متن يکي به نثر، يکي غزل و سه تا مثنوي است. کتاب پنج گنج که هنوز هم در پاکستان مرسوم است و مکرر چاپ ميشود، حدود هفتاد تا صدوبيست صفحه دارد.
در اين پنج متن، پندنامه عطار را ميتوان متني ديني دانست چراکه به سلوک عملي، حکمت، اخلاق و سبک زندگي ميپردازد. سبب عافيت، علامتهاي ابلهي، سبب ريختن آبرو، فوايد خدمت، تعظيم مهمان، رعايت حال يتيم، صلهرحم و ... از جمله بخشهاي اين کتاب است.
اين کتاب که در صحت انتساب آن به عطار نيشابوري ترديد جدي وجود دارد، کتابي آموزشي است و خطابهاي معلم به شاگرد در آن مکرر ديده ميشود. منظومه کريما هم به سعدي منسوب است و ساختاري مشابه مثنوي قبلي دارد. منظومه نام حق کتابي فقهي درباره نماز و ساير احکام مورد نياز کودکان است و 170 بيت دارد. مبناي کتاب فقه اصل سنت است و نويسنده آن شرف بخارايي خراساني عالم قرن هفتم است. رساله قاضي قطب نوشته محمد بن غياثالدين کاشاني ترکيبي از فقه حنفي و فلسفه و روان شناسي است.
شرحهايي بر اين کتاب نوشتهشده است. محمودنامه مجموعهاي از شعرهاي عاشقانه از محمود نيشابوري لاهوري مربوط به قرن دهم يا يازدهم است. در برخي نسخههاي پنج گنج که در ايران مرسوم بوده به جاي کتاب فقهي قاضي قطب، کتاب صدپند لقمان به نثر آمده است.
از جمله کتابهاي مورد استفاده در مکتبخانهها کتب داستاني و شبه داستانياي بوده که با نام عام بچهخواني شناخته ميشوند. بچهخوانيها اوراق کم حجمي است که پس از فراگيري صنعت چاپ در صفحاتي محدود و بدون جلد و گاهي بدون صحافي، گاه با تصوير و گاه بدون آن به حيات خود ادامه دادند و اولين کتابهاي کودک چاپي فارسي شدند و البته رواج آنها در مکتبخانه به چند قرن قبل از چاپ کتب در ايران باز ميگردد.
از جمله آثار با محتواي ديني در ميان اين کتابها ميتوان به آثار و داستانهاي زير اشاره کرد: عروسي رفتن حضرت زهرا(س)، مکتب رفتن حسنين(ع)، ضامن آهو، موسي و سنگتراش، خضر و الياس، خلعت بخشيدن بهلول، دريدن شير پرده حميد بن مهران را، آدم و حوا، توبه نصوح، سلطان جمجمه، عاشق شدن دختر مصري به حضرت علياکبر(ع)، مناجات پير خارکش، قصده مشکل گشا (حضرت مشکلگشا)، حديث کسا و ... . البته بايد بدانيم بسياري از اين داستانها جنبه تاريخي و اسناد معتبر ندارند و ساختههايي تخيلي برگرفته از ادبيات عاميانه هستند.
کتابهاي عاشورايي همچون خزائن الاشعار، طوفان البکاء، جودي، قمري، جوهري، طريق البکا، رياض الحسين و ... هم از منابع معمول در مکتبخانهها در قرن دهم به بعد بودهاند. حماسههاي ديني همچون حمله حيدري باذل و حمله حيدري راجي، خاورنامه، کتاب ملافارغ و ... از ديگر متون مورد اشاره در ميان خواندنيها مکتبخانهها هستند.