
ادبیات دراماتیک از منظر فیلسوف عصر روشنگری

ايرنا/ «گفتاري پيرامون ادبيات دراماتيک» به قلم «دني ديدرو» فيلسوف فرانسوي قرن هجدهم و دوران موسوم به روشنگري با ترجمه «پرويز احمدينژاد» به بازار کتاب آمد.
عادت ما را اسير خود مي کند. آيا تا به حال کسي پيدا شده است که شرارهاي از نبوغ با خود آورده باشد؟ آيا اين شخص با نبوغ شخصياش اثري خلق کرده است؟ به طور معمول، ابتدا آفريده يک نفر تعجب و اختلاف نظر ايجاد ميکند. به تدريج او اين نظرات را در آثارش به هم نزديک ميکند؛ ديري نميگذرد که ديگران از او تقليد ميکنند و نمونههاي شبيه به اثر او افزايش مييابد. اينجاست که نظرات گردآوري ميشوند، قوانين آن فراهم ميآيد و هنري زاده مي شود. سپس محدوديتهاي آن را تعيين ميکنند و هر آنچه در محدوده تنگ تعيين شده نگنجد، زشت و غيرعادي مينامند. به اينها ميگويند ستونهاي هرکول و گذر از اين محدوده به معناي گمراهي است. اما جز حقيقت، هيچ چيز دوام نمييابد. بد، هرقدر هم از طرف حماقت ستايش شود، از بين ميرود و خوب ميماند؛ به رغم ابهام جهالت وهياهوي رشک ورزي آنچه مايه تأسف است اين است که انسان ها فقط بعد از مرگ شان منصفانه قضاوت ميشوند. وقتي زندگيشان به کلي نابود شد، چند شاخه گل پژمرده روي قبرشان مياندازند. (ص. ۵۷)
متن بالا برگرفته از نخستين صفحه گفتار دُني ديدرو (Denis Diderot) نويسنده، فيلسوف و فرهنگنويس فرانسوي است پيرامون ادبيات دراماتيک. انديشههاي فلسفي و مذهبي او در دوران حيات بهشدت تحت تاثير خفقان و سانسور قرار گرفت. او به خوبي اين گفته خويش را درک کرد که «انسان ها فقط بعد از مرگشان منصفانه قضاوت ميشوند» چون او در زمره «فيلسوفان جديد»ي بود که «متعصبان کليسا و محافظان احکام کهن در صدد جلوگيري از انديشه هاي آنان بودند» (ص.۱۸) و به اين ترتيب به تناوب آثارش يا از سوي کليسا و يا از سوي پارلمان جمع آوري شد. او حتي به خاطر افکارش بازداشت و زنداني شد و در نهايت تعهد داد ديگر عليه مسيحيت و حکومت کتاب منتشر نکند.
از نخستين سطور اين گفتار که ذکر آن رفت، نگاه متفاوت او به نبوغ و هنر آشکار ميشود و مخاطب را آگاه ميکند در برابر نوشتاري فيلسوفانه و محتوايي نتيجه تفکر عميق قرار گرفته است. آري! «خوب ميماند؛ به رغم ابهام جهالت وهياهوي رشک ورزي»؛ سالها از حيات او گذشته و امروز هم آثار اين فيلسوف عصر روشنگري منتشر مي شود و هم آراي او هنوز مورد بررسي ديگر انديشمندان قرار ميگيرد که پايان نامه دکتراي اريک امانوئل اشميت نويسنده، نمايشنامهنويس و فيلسوف فرانسوي-بلژيکي معاصر با موضوع انديشههاي ديدرو يکي از نمونههاي آن است.
ديدرو در پنجم اکتبر ۱۷۱۳ در شهر لانگر متولد شد و مطابق ميل پدرش به تحصيل الهيات پرداخت تا به سلسله مراتب کليسا و روحانيت وارد شود (ص.۱۴) او سرانجام لقب کشيشي شهر خود را دريافت کرد و براي ادامه تحصيل به پاريس رفت. در سن ۱۹ سالگي مدرکي معادل کارشناسي ادبيات و علوم دريافت کرد و پس از آن مدرکي معادل دکتراي امروزي در رشته متافيزيک، الهيات و علم کلام را از دانشگاه سوربن دريافت کرد (ص.۱۵). اما زادگاهش تقاضاي وي براي شغل کشيشي را نپذيرفت و ديدرو در پاريس ماندگار شد. ديدرو در پاريس در انتخاب شغل هاي قضاوت، نقاشي و بازيگري تئاتر سرگردان ماند.
بين سالهاي ۱۷۳۷ تا ۱۷۴۷، در مجله مرکور دو فرانس مقالههايي درباره رياضيات و فيزيک منتشر کرد که نشان از شناخت او از تئوريهاي نيوتن داشت. در همين مجله نيز مقالات متنوعي درباره هنرهاي زيبا، اسطوره شناسي، نقد برمان، تئاتر و بررسي اشعار ولتر منتشر کرد. او درباره موسيقي به سبک فرانسوي نيز عقايدي داشت که اغلب روشنفکران آن را قبول نداشتند... در سالهاي بعد نيز با گاهنامه مکاتبه ادبي همکاري کرد و در مجموع مقالههايي معروف به سالن ها آثار بيشتر هنرمندان نقاش و مجسمه ساز رانقد و بررسي کرد. (ص.۱۵)
به اين ترتيب ديدرو يکي از پايهگذاران نقد ادبي و نقد هنري محسوب ميشود. نگرش عميق ديدرو به مقوله هنر نظر کاترين تزارين روسيه را به خود جلب کرد و او در سال ۱۷۶۷ از وي خواست تا مجموعهاي از آثار نقاشان و مجسمهسازان را براي روسيه خريداري کند. اين کار با کمک ولتر انجام شد و حدود چهار هزار اثر هنري خريداري و به روسيه ارسال شد. اين نگرش عميق هنري امروز يکي از دلايل غناي موزههاي روسيه به ويژه موزه آرميتاژ است.
ديدرو همچنين در نگارش دانشنامه اي سهم داشت که ۲۷ سال از عمرش را صرف آن کرد و سرانجام در ۲۸ جلد منتشر شد. هرچند به دنبال نشر دانشنامه که نخستين جلد آن در سال ۱۷۵۱ منتشر شد ديدرو در آکادمي هاي علمي، فرهنگي و هنري متعددي به عضويت پذيرفته شد به رغم تلاش هاي افرادي چون ولتر عضويت او در آکادمي فرانسه پذيرفته نشد. ديدرو پس از نگارش اين اثر مهم فرصت يافت تا بار ديگر به مباحثي بپردازد که به آنها علاقه اي شخصي و نگاهي حرفه اي داشت. گفتاري پيرامون ادبيات دراماتيک يکي از اين آثار است که حاصل مطالعات طولاني ديدرو روي آثار نمايشي است. اين گفتار به تازگي با ترجمه پرويز احمدينژاد به همت نشر روزبهان وارد بازار نشر شده است.
مترجم اين اثر در پيشگفتاري با عنوان «دني ديدرو، روشنگر صحنه تئاتر و پايهگذار درام» در ۴۶ صفحه علاوه بر شرح مختصري از زندگي و آراي اين فيلسوف عصر روشنگري به مسائلي چون «ماترياليسم از نظر ديدرو»، «تئاتر فرانسه در قرن هجدهم»، «تئاتر و روشنگران»، «ديدرو و تولد درام» و «درام ديدرويي و تداوم روشنگري» پرداخته است. وي پس از اين مقدمه روشنگرانه در مورد انديشه و زمانه ديدرو قدم به متن گفتار ميپردازد. اين گفتار خود شامل بخشهايي چون «ژانرهاي دراماتيک»، «درباره کمدي جدي»، «نوعي از درام اخلاقي»، «نوعي از درام فلسفي»، «درام هاي ساده و درام هاي ترکيبي»، «درام هزل آميز يا مضحکه»، «درباره طرح و گفت وگو»، «درباره طرح اوليه»، «رويدادها»، «درباره طرح تراژدي و طرح کمدي»، «درباره جاذبه»، «درباره مقدمه چيني»، «شخصيت ها»، «تقسيم بندي واقعه و تقسيم بندي پرده ها»، «بين پرده ها»، «صحنه ها»، «دربارۀ لحن»، «خلق وخوها»، «درباره آرايش صحنه»، «لباس ها»، «درباره اعمال بدون کلام» و در پايان «درباره نويسندگان و منتقدان».
در بخشي از اين گفتار با عنوان «درباره لحن» ميخوانيم:
هرقدر رشتههاي ارتباط دهنده يک صحنه به موضوع ضعيفتر باشند، نمايشنامهنويس به مشکل بيشتري دچار خواهد شد. يکي از اين صحنههاي مبهم را در اختيار صد نفر بگذاريد تا آن را براي تئاتر آماده کنند. هرکس صحنهاي به شيوه خود ميسازد. با اين حال فقط يکي از آنها درست خواهد بود.
خوانندههاي معمولي استعداد يک نمايشنامه نويس را بر اساس بخشهايي ميسنجند که خودشان را بيشتر متأثر کرده باشد. سخنان يک توطئه گر خطاب به شرکاي توطئه اش، يا صحنه پيداشدن يک کودک گمشده، آه از نهادشان برميآورد. اما اگر نظر نويسنده را درباره کار خودش بپرسند، پي خواهندبرد که متوجه قطعاتي نشده اند که نمايشنامه نويس را خرسند ميکرده است و حتي آن بخشها را ناديده گرفتهاند. (ص.۱۴۸)
کتاب گفتاري پيرامون ادبيات دراماتيک در ۱۸۸ صفحه و شمارگان يکهزار نسخه به بازار کتاب آمده است. اين کتاب سيزدهمين جلد از عناوين ادبيات نمايشي نشر روزبهان است.