بلومر برای نخستین بار اصطلاح بزرگ «ساخت» را ابداع کرد

خبرگزاري کتاب ايران/حسن ابوالحسن تنهايي در کتاب «دستگاه نظري بلومر» معتقد است: اصطلاح بزرگ ساخت نخستين بار توسط بلومر برساخته شد. پيش از آن که ريتزر قلم نويسندگي به دست گرفته باشد، استفاده از اين اصطلاح براي نقد عليه بلومر بهويژه براي آشنايان متون بلومر از پيش نقدي بازنده است.
کتاب «دستگاه نظري بلومر» (بنيانگذار هم کنشگرايي نمادي) جلد چهارم مجموعه کتابهاي دستگاه نظري است که به قلم حسين ابوالحسن تنهايي و به همت انتشارات انديشه احسان در ۲۴۶ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قيمت ۷۴ هزار تومان منتشر شده است.
نويسنده ابتدا به صورت مقدمه که شرحي بر مجموعه کتابهاي دستگاه نظري است و در آن چند مفهوم مهم؛ دستگاه نظري، گونههاي تفسيرگرايي، معرفتشناسي مدرنيته، سبک نگارش، تجديد نظر و به روزرساني را توضيح داده است. او ميگويد: «مجموعه کتابهاي دستگاه نظري شرح دستگاههاي نظري نظريهپردازان بزرگي است که نشر آنها را در ايران وظيفه خود ميدانستم و از مدتي پيش کار تهيه و نشر آنها را فراهم کرده بودم. مديريت نشر احسان از اين کار من استقبال نمود و من هم با گرمي اين همکاري را پذيرفتم بنابر اينکه نوشتارهاي من عليرغم نامهاي مختلف زنجيرهوار به هم مرتبط هستند، احساس کردم براي برقراري رابطه بهتر با متن هر کتاب، لازم است گزارش کوتاهي از مقدماتي که دريافت ارتباط مفهومي مطالب را ممکن ميکند ارائه کنم.»
نويسنده در پيشگفتار ميگويد: «اين کتاب ناسخ تمامي تاليفهاي من در باب استادم پروفسور برجسته هربرت بلومر است به همين دليل به علاقهمندان عزيزي که کارهاي مرا دنبال ميکنند مطالعه اين کارهاي تازه را به طور جدي پيشنهاد ميکنم.»
در همين پيشگفتار با عنوان «جامعهشناسي نامتعارف؛ دو روايت بيواسطه از محضر استاد برجسته هربرت بلومر» ابتدا روايت مُريني را اين چنين بيان ميکند: «مريني از شارحين و نيز از دانشجويان سابق استاد بلومر شرحي قابل توجه از چرايي مهجور ماندن دستگاه نظري بلومر دارد که من هم قبل از خواندن شرح مريني بر همين باور بودم. من نيز مانند مريني معتقدم بلومر در شرح تفاوت پارادايمي خود، از ديگر جامعهشناسان کوشيد تا اصطلاحات برساخته خودش که معرف دقيق نقاط عزيمت نظري بلومر از ديگر جامعهشناسان است را جايگزين بسياري از اصطلاحات جامعهشناختي متعارف کند. تا بدين وسيله در اين مرزبندي و نقطه عزيمت خود از جامعهشناسان پيشين يا به اصطلاح جامعهشناسان متعارف تاکيد کرده باشد و دستگاه نظري خود را معطل و نيازمند مفاهيمي از ديگر پارادايمهايي که مورد نقد وي بودند نسازد. به ديگر سخن بلومر همان اصطلاحات متعارف جامعهشناسان مانند ساخت يا سيستم را به کار برد ولي نه به معناي پارادايمي يا مکتبي که چنين عواملي تعيين کننده رفتار انسان باشد، بلکه اين اصطلاحات را به اين معنا به کار برد تا نقطه عزيمت پارادايمي خود را نشان دهد که انسان محصول عواملي چون ساخت و سيستم و نيروهاي جبري دروني نيست. موضوع اصلي در نظريه استاد بلومر تفسير انسان از ساخت و سيستم يا موقعيت زندگي و بازسازي يا بازتوليد آن توسط مردم واقعي در موقعيت است. يعني کنش پيوسته که توسط واحدهاي کنشگري يا واحد کنشگري رخ ميدهد.»
تنهايي فصل يکم کتاب را با عنوان جستار هستيشناختي بدين گونه آغاز ميکند: «تبار نظري تاثيرگذار بر دستگاه نظري بلومر به افرادي چون ديويي، داروين، ميد، مارکس، سيمل و وبر برميگردد. باربالت شرح تأثيرگذاري پراگماتيسم شيکاگويي و غيرشيکاگويي بر رويکرد جامعه شناسي بلومر را اينگونه از ديدگاه هنس جواس شرح ميکند؛ «هنس جواس در شرحي تفصيلي از کارها و آثار پيشروان بنيانگزار مکتب شيکاگو به ويژه ويليام اسحاق توماس، رابرت پارک، اورت هافس، و البته هربرت بلومر، تاثيرات مهم پراگماتيسم پيرس و ديويي به ويژه نيز پراگماتيسم ميد را در چشمانداز نظري و فعاليتهاي پژوهشي اين سنت آمريکايي اصيل شرح و بيان ميکند. تاثير پراگماتيسم بر جامعهشناسي آمريکايي به مکتب شيکاگو محدود و منحصر ميشود.» به همين دليل در ادامه گفتگو از تاثير دو جامعهشناس نامدار خارج از مکتب شيکاگو بر بلومر و رويکرد پراگماتيستي ياد ميکند، نخست از وبلن و سپس وبر سخن ميگويد که به قول باربالت آثارش مشحون از گزارهها و مفروضات مسلم پراگماتيسم است.»
فصل دوم با عنوان جستار روششناسي؛ روش طبيعتگرايانه فرود به زمين اختصاص يافته است. در همين فصل آمده است: «بلومر براي شناخت نظريههاي علوم رفتاري و به مراتب ديگر نظريههاي علمي و بنابر مهمترين مفهوم کليدي در دستگاه روششناسي خود يعني مفهوم عام که به نظر وي کشف و به کارگيري آن نشانه آغاز تاريخ مدرن نظريهسازي علمي در جهان بود بر شيوه مفهومسازي و به مراتب مقولهسازي عناصر مهم در دستگاههاي نظري و روشي تاکيد نمود. بر همين سياق پيشتاز و بنيانگذار شيوه مفهومسازي در بررسي هر واقعيتي در سنت نظري آمريکايي شد، فرآيندي که پس از اوگليسر، استراوس و کربين در نظريه زمينهاي و به گونهاي متفاوت مرتن در روششناسي ميان دامنه دستگاه روششناختي خودشان را تاکيد بر مفهومسازي بر اساس دادههاي استقرايي برساختند.»
فصل سوم کتاب جستار ايستاييشناسي عنوان دارد، نويسنده در اين فصل مينويسد: «واحد مطالعاتي در دستگاه نظري بلومر نه کنش نمادي که کنش پيوسته است. نکتهاي که در بسياري از شارحين و دانشجويان مورد غفلت قرار گرفته و موجب کژفهمي مفهوم و معناي سازماني کنش پيوسته و دستگاه نظري بلومر شده است. جامعه در نظر بلومر در اشکال و صورتهاي واحد کنشگري و در صورتبندي کنش پيوسته با گوهر و شکلي از نهاد سازمان و تاريخ سامان جامعه را در سراسر تاريخ و در هر موقعيت اجتماعي برساخته است و سپس به صورت واقعيتهايي با عنوان ساخت اجتماعي سرسخت دوام و ماندگاري نظم اجتماعي را نمايانده است، نظمي که در بنيان ماهيت و گوهري فرايندي دارد.»
فصل چهارم کتاب به جستار پوياييشناسي اختصاص يافته است، نويسنده در اين فصل ميگويد: «در دستگاه نظري پيوستگي تاريخ در کنش پيوسته و اهميت احتساب آن در مطالعات تاريخي از مفروضات مسلمي برميخيزد، ريشه در قضايا يا گزارههاي سه گانه دارد.»
در پشت جلد کتاب نيز سه نقل قول را مشاهده ميکنيد ابتدا نقل قول نويسنده بدين مضمون آمده است: «اصطلاح بزرگ ساخت نخستين بار توسط بلومر برساخته شد. پيش از آن که ريتزر قلم نويسندگي به دست گرفته باشد، استفاده از اين اصطلاح براي نقد عليه بلومر بهويژه براي آشنايان متون بلومر از پيش نقدي بازنده است. بلومر با تاکيد نوشته است که اين اصطلاح اشاره به تحليل واحدهاي مطالعاتي کلان دارد.»