نگاهی به کتاب «عارفی با دو چهره»، اثر تازهای در شناخت شیخ محمود شبستری

ايبنا/ شيخ محمود شبستري يکي از مولفاني است که کمتر کتابي به صورت مجزا و کامل به آن پرداخته است. شايد تنها شناخت عمومي جامعه ما از شيخ محمود شبستري، آن هم کساني که دانشآموز کتابهاي درسي سال 92 به قبل بودند، از قصيده سوال و جواب اين مولف باشد که در آن به چندين پرسش عرفاني که آن پرسشها هم به نظم بودند، پاسخ داده است. صمد موحد که در سالهاي اخير در حوزه تصوف به تحقيق و پژوهش مشغول است، بهتازگي کتابي با نام «عارفي با دو چهره» با همکاري نشر ماهي منتشر کرده است که در ادامه دربارهاش ميخوانيد.
«عارفي با دو چهره» با نام فرعي «سيري در احوال و آثار شيخ محمود شبستري» در نگاه اول کتابي مختصر به نظر ميآيد. فصلبندي کلي و از کوچک به بزرگ اين کتاب نيز اين نظر را دربارهاش تقويت ميکند. اما وقتي مشغول به خواندنش ميشويم، ما را با اطلاعات دست اول و منظمش شگفتزده ميکند بنا بر تمام اين حرفها، «عارفي با دو چهره» قطعا کتابي است مختصر و صد البته مفيد.
آغاز
به دست آوردن شناختي درست از انديشه، تحولات روحي و حتي آثار يک مولف بدون دريافت درستي از شرايط اجتماعي، تاريخي و حتي اجتماعي که مولف در آن رشد و نمو پيدا کرده و به نوشتن آثارش پرداخته است، شناختي ناقص است. ميتوان گفت بررسي هر دوي اين جنبهها در کنار هم است که ما را به فهم درست از متون رهنمون ميسازد. صمد موحد نيز بهدرستي در آغاز کتابش به موضوع عرفان در حوزه جغرافيايي شهر تبريز پرداخته است. او با اشاره به مرکزيت يافتن تبريز از قرن پنجم هجري به عنوان کانون فرهنگ و ادب و مرکز تجمع عارفان و مشايخ، به زمينههاي تربيتي عارفي چون شيخ محمود شبستري ميپردازد.
بخش دوم اين فصل جمعآوري مختصري از اطلاعات ارائهشده در تذکرهها درباره شيخ است. مطالب اين بخش از کتاب با ارائه مطالبي درباره تاريخ حدودي آغاز و پايان زندگاني او شروع ميشود. آنچه در ادامه بخش دوم اين کتاب ميخوانيم مطالبي درباره سفرهاي شيخ محمود شبستري، سالهاي تدريس و تاليف او، استادان اين مولف بزرگ و... است. «روضاتالجنان»، «سفينه تبريز»، «صفوهالصفا» و «روضه اطهار»، از منابعي هستند که در اين بخش از کتاب به آنان اشاره شده است. در ادامه بخش دوم با ارائه شواهدي از اشعار شاعر با مذهب او، شاگردان و حتي اوضاع و احوال روحي او آشنا ميشويم. بايد گفت يکي از امتيازات اين کتاب در مقايسه با ساير آثاري که درباره اين مولف قرن هشت نوشته ميشود، اين است که بهوفور براي اثبات برخي ادعاها و حدسيات از آثار خود مولف، بهويژه اشعار او بهره گرفته شده است. نکته جالب ديگر آنکه شرح مختصري نيز بر اين اشعار در پاورقي کتاب نوشته است.
سعادتنامه، کتابي کمترشناختهشده
بنا بر توضيحات صمد موحد در مقدمه کتاب، بخشي از هدف «عارفي با دو چهره» معرفي همين کتاب «سعادتنامه» است؛ کتابي که شايد چهره متفاوتي در مقايسه با «گلشن راز» از شيخ محمود شبستري نشان بدهد. اين کتاب در حقيقت منظومهاي ناتمام در زمينه مسائل کلامي از ديدگاه صوفيان است. شبستري در اين کتاب ضمن مطرح کردن برخي از مباحث علم کلام درباره موضوعاتي مانند علماليقين، حقاليقين و عيناليقين صحبت ميکند. نکته جالب اين منظومه از نگاه صمد موحد در اين است که: «متاسفانه شبستري در کسوت متکلمي اشعري گاهي در اين منظومه از اوج مروت و آزادگي و تسامح و رواداري خاص عارفان به حضيض مجادلات و تنگنظريهاي متکلمان و تعصب و تصلب متشرعان فروميافتد و ناسزاهايي از قبيل خر بدگهر، سگ ناکس، بيشرم، سگ مردار، کافر ملعون، پليد خبيث، ناکس، هرزهگو و سفيه نثار دگرانديشان از جمله ناصرخسرو و زمخشري، مولف تفسير کشاف ميکند.» از نظر صمد موحد چنين مطالبي در سعادتنامه يک دوگانگي در شناخت اين عارف در ذهن خواننده آثار او به وجود ميآورد. يکي از مطالب مهم «عارفي با دو چهره»، توضيح و توجيه همين تناقض است که در فصل دوم به آن پرداخته است. صمد موحد در ادامه اين فصل از کتابش گوشههايي از «سعادتنامه» را بررسي ميکند و عقايد و آراء شبستري در اين اثر ناتمامش را بررسي ميکند.
پاسخي به سوالها
فصل آخر با نام «جمعي ميان دو عارف» مهمترين و مفصلترين بخش اين اثر است. اين فصل در واقع پاسخي است به تمام سوالاتي که صمد موحد در فصلها و بخشهاي قبلي درباره تناقضات حاصل از مطالعه دو اثر شبستري، يعني «گلشن راز» و «سعادتنامه» در ذهن خواننده ايجاد کرده است. صمد موحد در اين بخش نيز با بهرهگيري از آثار شبستري و اقوالي که در تذکرهها و سفينهها درباره او وجود دارد، مسئلهاي را حل ميکند که کمتر محققي در رزوگار ما به آن پرداخته است. موضوع ديگري که در اين فصل به آن پرداخته ميشود شباهتهاي آثار شبستري با مولفان ديگر، از جمله عطار نيشابوري و ابنعربي است. صمد موحد با ارائه جدولي شباهتهاي ميان گلشن راز و اسرارنامه عطار را بررسي ميکند و معتقد است بخشهاي پاياني گلشن راز بسياري از واژگان و تعبيرات ديوان عطار را در خود دارد.
در نهايت بايد گفت «عارفي با دو چهره» در کنار هدفي که دارد ميتواند خوانندگان علاقهمند به حوزه تصوف را با مسائل مهم ديگري هم آشنا کند. صمد موحد در مسير پاسخ دادن به پرسشي که خود مطرح کرده است، خواننده را با بياني ساده و شيرين با برخي از مفاهيم اساسي حوزه عرفان و تصوف مواجه ميکند و او را به درکي ابتدايي از مسئله عرفان و تصوف ميرساند.
«عارفي با دو چهره» به قلم صمد موحد نوشته شده و نشر ماهي آن را در 133 صفحه با قيمت 25000 تومان منتشر کرده است.