
قند پارسی/ پادشاه بی خرد

آخرين خبر/روزي روزگاري پادشاهي بي خرد مي زيست که فکر مي کرد خيلي عاقل است. يک روز او افراد قصر را جمع کرد تا به آنها نشان دهد که چه قدر عاقل است. او به آنها گفت که درباره ي حشرات کشف علمي عجيبي کرده است.
او يک مگس را روي کف دست خود قرار داد. سپس با صداي بلند به حشره فرمان داد که پرواز کند. مگس پرواز کرد، دور اتاق چرخيد و دوباره روي کف دست پادشاه نشست.
سپس پادشاه پاهاي مگس را کند و دوباره فرمان داد تا پرواز کند. مگس پرواز کرد، دور اتاق چرخيد و دوباره روي کف دست پادشاه نشست.
سپس پادشاه بال هاي مگس را کند و با صداي بلند به مگس فرمان داد که پرواز کند.
مگس بيچاره تلاش کرد، ولي نتوانست پرواز کند.
پادشاه با غرور به جمعيت رو کرد و کشف بزرگ خود را چنين اعلام کرد: حشرات بدون بال نمي توانند پرواز کنند؛ زيرا به بال هايشان نياز دارند تا فرمان پادشاه را بشنوند.