2
0
168
آخرين خبر/ به رويم باز کن ميخانۀ چشمي که بستي را
ز رندي مثل من، پنهان نبايد کرد مستي را
نمي آيد به چشمم هيچ کس غير از تو، اين يعني؛
به لطف عشق تمرين مي کنم «يکتاپرستي» را
شکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت
فروافتادن ما آبرو بخشيد پستي را
در اين بازار بي رونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با ثروت عوض کردم غناي تنگدستي را
به تن تبعيد شد روح عدم پيماي من اي عمر!
بگو بر شانه بايد برد تا کي بار هستي را؟
fazelnazarii
فاضل نظري