
درباره ناظمالاسلام کرمانی

ايرنا/ناظمالاسلام کرماني از نويسندگان و روشنفکران پيشگام عصر مشروطه محسوب ميشد که به دليل نگارش کتاب «تاريخ بيداري ايرانيان» شهرت پيدا کرد؛ کتابي که به عنوان نخستين منبع داخلي دست به مشروطهنگاري زده است.
ارتباط ايران و اروپا با اعزام محصل به خارج از کشور از زمان عباسميرزا و در پي شکست ايران در جنگهاي ايران و روس به عنوان يکي از راه حلهاي جبران شکست و رفع علل عقب ماندگي نظامي ايران صورت گرفت، سفر مأموران سياسي چون مستشارالدوله، نگارش آثاري نظير سياحتنامه ابراهيم بيگ اثر زين العابدين مراغهاي، نقش روحانيت و آموزههاي ضد استبدادي، تحولات جهاني مانند پيروزي ژاپن در جنگ با روسيه در ۱۹۰۵ميلادي و شورش مردم روسيه عليه دولت تزاري و...، افکار ايرانيان را تحت تأثير قرار داد به گونه اي که دست به يک انقلاب زدند تا به اين نحو مشروطيت ايجاد شود. البته همزمان با بروز اين تحولات در ايران، نويسندگان چندي در داخل و خارج مشغول ثبت رويدادهاي اتفاق افتاده شدند که در ميان آنها ناظم الاسلام کرماني کتابي با عنوان «تاريخ بيداري ايرانيان» نوشت که به عنوان نخستين کتاب چاپ شده در مشروطه مورد توجه، استفاده و استناد نويسندگان بعدي قرار گرفت.
زندگي و تحصيلات
ميرزا محمد مشهور به ناظم الاسلام کرماني فرزند علي در ۱۲۴۱ خورشيدي در کرمان به دنيا آمد. از هفت سالگي به تحصيل خواندن و نوشتن فارسي و سپس مقدمات عربي پرداخت. شوق او به آموختن به ميزاني بود که در ۲۰ سالگي از تحصيل صرف و نحو، حساب، منطق و هيات قديم فراغت پيدا کرد و قادر بود اين علوم را تدريس کند. يکي از استادان ميرزا محمد، ميرزا عبدالحسين بردسيري معروف به ميرزا آقاخان کرماني نويسنده انقلابي دوره مشروطه و شهيد در راه آزادي، بود. ناظم الاسلام از ۱۳۰۹ هجري براي تحصيل به تهران رفت.
سفر به عتبات و بازگشت به ايران
ناظم الاسلام در ۱۳۱۲ هجري از تهران به عتبات عاليات سفر کرد و از حوزه درس ميرزامحمد حسن شيرازي و ميرزامحمد حسين شهرستاني بهره برد. پس از اندکي به دليل ناسازگاري هواي آنجا و مرگ ميرزاي شيرازي به ناچار به تهران بازگشت.
انديشه مشروطه خواهي
ناظم الاسلام زماني به تهران بازگشت که امتياز تالبوت در زمان ناصرالدينشاه واگذار شد و او شاهد عيني بسياري از مسايل و حوادث مربوط به آن بود. همزمان با اين ايام، جذب افکار جديد شد. افکاري که در لباس آزاديخواهي، قانونخواهي و مشروطهخواهي ظاهر شدند. با مطالعه آثار ملکمخان و مستشارالدوله به اين افکار گرايش يافت و از محضر درس ميرزامحمدطباطبايي بهره برد به گونه اي که او را «موسس مشروطيت ايران» ميداند. زماني که سيدمحمد طباطبايي به تدريس در مدرسه اسلام اقدام کرد، معلمي اين مدرسه را به ناظمالاسلام سپرد. در اين هنگام به دليل تدريس و مسووليت نظم مدرسه اسلام به وي لقب ناظمالاسلام داده شد.
در پايتخت و در آستانه انقلاب مشروطيت، جريانات سياسي و اجتماعي چون تشکيل مجلس شوراي ملي، به توپ بسته شدن مجلس اول، حوادث دوره استبداد صغير، فتح تهران توسط مجاهدان ملي، عزل محمدعلي شاه و بر تخت نشستن احمدشاه و... از مهمترين رويدادهايي بودند که ناظمالاسلام را به يک نوانديش سياسي تبديل کرد.
آثار و تاليفات
آثار مکتوب ناظمالاسلام عموماً کتاب هاي درسي مدارس آن دوره بودهاند. البته او کتاب هاي ديگري هم داشت که از جمله آنها آثاري از قبيل شمسالتصاريف، شمساللغات، خلاصةالعوامل، مقامات حريري و علائمالظهور و تاريخ بيداري ايرانيان هستند.
تاريخ بيداري ايرانيان مهمترين و مشهورترين کتاب ناظم الاسلام است. تاليف اين کتاب که پس از برقراري مشروطيت نوشته شد، دوره اي جديد در تاريخ نگاري ايران گشود. ناظم الاسلام کرماني تلاش مجدانه و موفقيت آميزي براي تاليف اثري به کار برد که براي نخستين بار با زندگي قشر بزرگي از مردم ايران سروکار داشت. مضمون، منابع، اسناد و سبک منثور آن، اين اثر را به سطحي رساند که تا قبل از آن سابقه نداشت.
بخش اول کتاب تاريخ بيداري ايرانيان مشتمل بر مقدمه و سه جلد است و مقدمه در حد يک مجلد، شرحي است از زندگي برخي رجال مبارز و معاصر مولف، بيان واقعه رژي، وقايع و تلگراف هاي مرتبط با آن و تفصيلي از حوادث و رخدادهاي اواخر سلطنت ناصرالدين شاه قاجار، اين مبحث با بيان قتل سه مبارز کرماني (احمد روحي، خبيرالملک و ميرزا آقا خان) خاتمه پيدا مي کند. مجلد اول به تشکيل انجمن مخفي و شرح مذاکرات ۱۲ جلسه از آن، حالات محمد علي ميرزا، واقعه کرمان در سال ۱۳۲۳ هجري اشاره دارد. در جلدهاي دوم و سوم به بيان رخدادها، حوادث و کيفيت مبارزات مردم در راستاي کسب آزادي و محدود کردن حاکميت استبدادي و واکنش دستگاه حاکمه قاجار اختصاص يافته است.
آخرين مبحث جلد سوم با فهرست وقايع عصر مظفرالدين شاه پايان مي يابد. بخش دوم شامل جلدهاي چهارم و پنجم، ضمائم و متن چندين تلگراف است. در اين جلد به حوادث و وقايع بعد از پيروزي انقلاب مشروطيت پرداخته شده است. جلد چهارم با قرارداد وام روس و انگليس آغاز و با بيان وقايع ذيقعده ۱۳۲۶ هجري پايان مي يابد. جلد پنجم با توضيح رخدادهاي ماه ذي الحجه ۱۳۲۶ هجري آغاز و با شرح وقايع ماه رجب ۱۳۲۷ هجري پايان مي يابد. شايان ذکر است که در سير نگارش، ناگهان مطالب قطع مي شود. از اينرو برخي محققان معتقدند که به احتمال مقداري از مطالب کتاب مفقود شده است. در فصل هاي پاياني کتاب، ناظم الاسلام به وضوح ناخرسندي خود را از روند مشروطيت به ويژه بعد از پيروزي نهضت بيان مي کند و کژ روي برخي مشروطه خواهان را به باد انتقاد مي گيرد.
محمد ابراهيم باستاني پاريزي در مقالهاي مطالب کتاب ناظمالاسلام را صد در صد واقعي و صادقانه دانسته و معتقد است که اعتراف نويسنده در احوال خصوصي خود و ترسي که از به توپ بستن مجلس شوراي ملي بر او عارض شده بوده، حکايت از صدق و صحت بقيه مطالب کتاب دارد.
پيتر آوري، ناظمالاسلام را پيشگام در تاريخنويسي نوين دانسته و نوشته است: «اگر بخواهيم از تاريخنويسان ايراني و بنام در اين شيوه جديد نام ببريم ناظمالاسلام کرماني با نوشتن تاريخ بيداري ايرانيان اولين تاريخ مستند و معتبر را از رويدادهاي ايران به دست ميدهد».
البته نقدهايي هم بر اين کتاب شده است. براي نمونه مهدي ملکزاده در کتاب تاريخ مشروطيت خود به نقد کتاب تاريخ بيداري ايرانيان پرداخته و معتقد است که ناظمالاسلام جز شرح رويدادها و بيان احساسات خود کار ديگري نکرده و تنها به جريانات کرمان پرداخته است. از ديدگاه او «تاريخ بيداري ايرانيان کتابي است که براي آيندگان نوشته نشده بلکه براي خوش آمدن عدهاي که در آن زمان ميزيستند به رشتۀ تحرير درآمده» و عبدالحسين زرينکوب اين کتاب را در زمره آثار و تأليفات و يادداشتهاي شخصي افراد ذکر ميکند که ميتوان آن را در کنار آثاري چون زندگاني من اثر عبدالله مستوفي، يادداشتهاي سپهسالار تنکابني، تاريخ مشروطيت کسروي و حيات يحيي دولتآبادي قرار داد، اما ادوارد براون، کتاب تاريخ بيداري ايرانيان را از نظر سبک و جمله بندي و استناد بر کتابهاي تاريخ عمومي افرادي چون رضا قليخان هدايت و ميرزامحمد تقيخان سپهر برتر ميداند.
صادق آيينهوند و سيمين مقيسه در کتاب نقد تاريخ، باستان شناسي و هنر، کتاب تاريخ بيداري ايرانيان را از نظر سادگي و رواني اثر، صداقت نويسنده و ارايه آگاهيهاي دست اول، بيان مذاکرات سياسي و تلگرافات و مکاتبات، مستند بودن و موارد ديگر مثبت ارزيابي کرده اما با اين حال انتقاداتي نيز به آن دارند. پراکندگي روشي و اتخاذ شيوههاي متفاوت در بيان حوادث و فقدان پيوستگي مطالب و رويدادهاي تاريخي از نقاط ضعف کتاب تاريخ بيداري ايرانيان است، همچنين بخش عمدهاي از اخبار و آگاهيهاي نويسنده بر شنيدهها استوار است. تکيه بر شنيدهها موجب رسوخ شايعات غيرواقعي در متن کتاب شده است.
درگذشت
ناظم الاسلام پس از ۱۳۳۰ هجري به کرمان بازگشت و رياست دادگاه تجديدنظر اين شهر را بر عهده گرفت تا اينکه سرانجام در ۱۳۳۷ هجري به دليل ابتلا به آنفلوآنزا، چشم از جهان فروبست و در مقبره سيد علويه کرمان به خاک سپرده شد.
منابع
۱-آدميت، فريدون. «انحطاط تاريخنگاري در ايران»، مجله سخن، دورۀ ۱۷، شماره ۱(۱۳۴۶ش).
۲-آوري، پيتر. تاريخ معاصر ايران(از تأسيس تا انقراض سلسله قاجاريه). ۳ جلد. تهران: موسسه مطبوعاتي عطايي، ۱۳۶۹.
۳-آيينه وند، صادق و سيمين مقيسه. نقدنامه تاريخ، باستانشناسي و هنر. تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، ۱۳۹۳.
۴-باستاني پاريزي، محمد ابراهيم. «نامهاي از پاريس در باب تاريخ بيداري ايرانيان». مجله سخن، دورۀ ۲۱، شماره ۲(۱۳۵۰)
۵- براون، ادوارد. انقلاب مشروطيت ايران. ترجمۀ مهري قزويني، تهران: انتشارات کوير، ۱۳۷۶.
۶-زرينکوب، عبدالحسين. تاريخ ايران بعد از اسلام. تهران: انتشارات امير کبير، ۱۳۶۸.
۷-کرماني، ناظم الاسلام. تاريخ بيداري ايرانيان. به اهتمام علياکبر سعيدي سيرجاني، تهران: آگاه نوين، ۱۳۶۲.
۸-ملکزاده، مهدي. تاريخ انقلاب مشروطيت ايران. تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۳.