اولین رمان «جان فانته» و اثر تحسینشدهی او

آخرين خبر/ حضور در جهان واقعي و رويارويي با لايههاي پنهان حقيقت، سراسر با رنجها و شادمانيهاي زودگذر همراه است، هميشه احساسات متفاوتي را در انسان به نمايش ميگذارد. درست شبيه احساساتي که آرتورو بانديني با آنها هر روز جهانِ سرگرداني را تجربه ميکند. او که نوجوانيست پر شور، در پي رؤياي هميشگياش که نوشتن و نوشتن است، قدم بر راه بلندي ميگذارد و از هر سمت که ميرود، انگار بيشتر از آن چيزهايي که ميخواهد فاصله ميگيرد. در رمان جاده ي لس آنجلس، قصهي اسارتهاي کوچک و آرزوهاي بزرگ را ميخوانيم. قصهاي که سراسر، کشمکشهاي آغاز دوران جواني، ميان «خود» و اجبارهاي مداوم خانوادگيست.
جان فانته نويسندهي امريکايي که خود نيز هيچگاه مفهوم واقعي شهرت و رفاه را تجربه نکرد، در اين رمان از استقلالي سخن گفته که هر کسي خيال ميکند رسيدن به آن ساده است و از آزادي که مثل دريچهاي از نور در پايان مسير به چشم ميخورد. گريز از بند محدوديتهاي خانواده، نياز به کشف شدن و ديده شدن و در نهايت مهمتر از همه رضايت از خود، در جهاني که همهچيز با ذات انسان بيگانه است، آرتورو را اندوهگين و دلمرده و درعينحال اميدوار ميسازد.
کتاب «جادهي لس آنجلس» که اولين رمان فانته و اثر تحسينشدهي او محسوب ميشود توسط نشر افق به تجديد چاپ رسيد.
بر گرفته از اينستاگرام ofoqpublication