
ممنوعیت رمان عاشقانه سبب قهر مردم با مطالعه

ايبنا/ سجاد تبريزي، مترجم آثار نيکلا بارو در ايران، ضمن تشريح عوامل موفقيت در آثار اين نويسنده، وجود نگاههاي آرمانگرايانه و ابزاري به ادبيات را عامل کاهش سرانه مطالعه و بازماندن از خلق آثار جذاب در کشورمان عنوان کرد.
او ميگويد:
زبان فرانسوي، هم به دليل گستردگي رواج جغرافيايي و هم به دلايلي ديگر نظير مسائل سياسي و مهاجرت نويسندگان از سراسر دنيا به اين کشور، بستر خلق و انتشار آثار داستاني کمنظيري بوده است.
اخيرا رمان «مرا در انتهاي دنيا خواهي يافت» نوشته نيکلا بارو با ترجمه سجاد تبريزي –که پيشتر نيز رمان «لبخندِ زنان يا طرز تهيه يک وعده عشق» را از همين نويسنده ترجمه و منتشر کرده است- منتشر شده که بهانهاي شد تا ضمن اشاره به اين رمان و ويژگيهايش، نظرات اين مترجم را پيرامون ظرفيتهاي زبان فرانسه و عوامل مختلف در خلق آثار درخشان ادبي، جويا شويم.
به نظرم شرايط فعلي مطالعه، به دليل نگاه آرمانگرايانه و ابزاري به ادبيات بوده است. طي دهههاي اخير، کمتر مجال انتشار رمانهاي عاشقانه و پليسي داده شده، در حالي که اين دو ژانر در همه جاي دنيا پرطرفدار هستند. اينکه ما بخواهيم همه آرمانهاي خود را به هر شکلي به خورد مخاطب بدهيم، جداي از اينکه آيا اساسا اخلاقي است يا نه، موجب زدگي و دور شدن مخاطبان ميشود. اتفاقي که در ايران افتاده و در نهايت باعث کاهش عجيب و غريب سرانه مطالعه شده است.
اگر نگاهي به تيراژ کتاب و رمان در دهه 50 کنيم، متوجه ميشويم که نگاه خواننده ايراني به رمان و ادبيات مانند همه جاي دنيا بوده و عمدتا به ادبيات به عنوان وسيلهاي تفنني نگاه ميشده، همانطور که به سينما يا تئاتر.