شهریار کدام شعر را بهترین شعر دانست؟
تسنيم/ مراسم بزرگداشت روز شعر و ادب فارسي با يادي از استاد شهريار، شب گذشته 26 شهريورماه با حضور محمدجواد محبت، عليرضا قزوه، محمود اکراميفر، مصطفي محدثي خراساني، وحيد ضيايي، محمدمهدي عبدالهي، عبدالرحيم سعيديراد، هادي منوري، عزيز آذين فرد، سرويش تريپاتي، سيدضياء قاسمي، حجتالاسلام و المسلمين محمدحسين انصارينژاد، قادر طراوتپور، سيد سکندر حسيني، علي داودي، سيدنورتهماسبي خراساني، محسن کاوياني، شاه منصور شاه ميرزا، مهدي باقرخان، امير عاملي، ابراهيم حسنلو و خانم ها: نغمه مستشار نظامي،فريبا يوسفي، وحيده افضلي، پرفسور بالقيس حسيني، وحيده افضلي، فاطمه ناني زاد، فاطمه ناظري، سمانه رحيمي و حميده پارسافر به صورت مجازي در گروه هندايران برگزار شد.
شاه منصور شاه ميرزا، از تاجيکستان با اشاره به مقام شهريار در ايران و خارج از ايران گفت: نام محمدحسين بهجت تبريزي براي فارسيزبانان ماوراءالنهر از ديرباز آشنا است. علاقهمندان به زبان فارسي در دوران حاکميت شوروي با چکيدههاي قلم او آشنايي عميقي پيدا کرده بودند. نخستين نمونههاي شعرهاي او در مجموعهاي با عنوان «امواج کارون» در سال 1973 در کنار اشعار ديگر شاعران منتشر شد و اين اولين تجربه آشنايي فارسيزبانان ماوراء النهر با سرودههاي اين سخنور معروف بود. بعدتر مجموعه مفصل او به کوشش ميرزا ملا احمداف در سال 1983 چاپ شد و دنياي رنگارنگ افکار و انديشه و هنر شاعر ايراني را براي مشتاقان کلام او در تاجيکستان باز کرد.
وي ادامه داد: از اين به بعد نام شهريار در کنار نام سخنوران زبده ايراني، به صورت مفصلتر منتشر شد. بيشتر علاقهمندان شعر و ادب فارسي، شهريار را به عنوان يک شاعر غزلسرا و منظومهسرا ميشناسند. از جمله شعرهاي او ميتوان به قطعات «آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟»، «مرا عشق تو در پيري جوان کرد»، «بنال اي ني که من غم دارم امشب» و ... اشاره کرد که در ميان خاص و عام معروف است.
اين شاعر تاجيک با اشاره به برخي از غزليات شهريار يادآور شد: يکي از دلايل محبوبيت شهريار اين است که برخي از سرودههاي او با موسيقي آميخته و توسط معروفترين خوانندگان اجرا شد. اشعاري که او درباره مادرش سروده در تاجيکستان بسيار معروف است.
وحيد ضيايي، شاعر و پژوهشگر، با بيان اينکه آنچه شهريار را در ميان ترکزبانان سراسر جهان مشهور کرده است، منظومه حيدرباباي اوست، گفت: شعر ترکي استاد شهريار، داراي سه ضلع عشق، وطندوستي، ايراندوستي و آذربايجاندوستي است. او يکي از شاعراني است که بيشترين شعرها را درباره وطن سروده است. در منظومه حيدربابا نيز اين رويکرد را ميبينيم، او به روستا بازميگردد و از مادر، پدر و اقوامش و از بطن اوليه که از آن برخاسته سخن ميگويد. همين واژگان زيبا و اصيلي که استفاده ميکند، بر زيبايي آن افزوده است.
او با اشاره به «عشق» به عنوان يکي از اضلاع شعر شهريار، ادامه داد: اين عشق در تصاوير و کلمات متبلور شده است. چنان خيال در آن موج ميزند که انگار اين فرد در ابرها، گذشته و آينده سير ميکند. اين موضوع را در اشعار نيمايي، قطعات غزل و ... ميتواند مشاهده کند. عشق در اشکال مختلف در شعر او نمود دارد؛ در عشق انسان به الوهيت و مذهب، در عشق انسان به ستايش، در عشق انسان به عرفان و... نمود دارد.
ضيايي با بيان اينکه يکي از مفاهيم شعر شهريار جدايي است، افزود: آيريليق يا جدايي در شعر شهريار مفهوم جالبي دارد. او در عين حال که از اين کلمه استفاده ميکند و اين مفهوم را بيان ميکند، اما در کنار آن اميد دارد و اين اميدواري را ميتوان حس کرد.
سيدحسن بنيطبا، محقق در حوزه قرآن، با اشاره به تأثير قرآن بر شهريار گفت: او ميگفت که از کودکي با قرآن و ديوان حافظ مأنوس بوده است. اين موضوع، نکته بسيار مهم و قابل تأمل براي شاعران جوان است که تدبر در قرآن و سير در ديوان شاعران بزرگ ادب فارسي مايه قوام آثار آنها خواهد شد.
وي ادامه داد: از او سوال کرديم که بهترين شعر چيست؟ جواب داد که بهترين شعر، شعري است که از ميان و دل مردم بجوشد و بر زبان جاري شود. او شعر «خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار» را از جمله بهترين شعرها معرفي کرد؛ به همين دليل شعراي روشنفکر با وجود علاقهاي که به او داشتند، به دليل اين رويکرد شهريار، اين دوستي خود را اظهار نميکردند.
رونمايي از 10 مجموعه جديد از موسسه شاعران پارسيزبان بخش ديگر اين مراسم بود. در اين بخش مجموعه آثاري از شاعران فارسيزبان از کشورهاي ايران، افغانستان و تاجيکستان رونمايي و معرفي شد. کتابهاي رونمايي شده در اين مراسم عبارتند از: «از کنار روزها» اثر آقاي هادي منوري، «راه »اثر سرکار خانم فريبا يوسفي، «با چشمهاي شرقي» اثر استاد محمد جواد محبت، «گنگ خاکستري» اثر دکتر محمود اکرامي فر، «نوحه مرغابيان» اثر سرکار خانم کبري حسيني بلخي، «با همان لهجه ي بخارائي» اثر شعبان کرمدخت، ، «نغمه هاي تاجيکي» اثر شاهمنصور شاه ميرزا ،«بي جهت نيست خراساني ام» اثر سيدنورتهماسبي خراساني، «ماه نخشب» اثر سرکار خانم سيده فاطمه صغري زيدي ، «سلامي به صبح خراسان» اثر آقاي سيدضياقاسمي.
همچنين در بخش ديگري از اين مراسم، هنرمندان و استادان خوشنويس هنديران، مسعود رباني، محمد فريديساري و کاوه تيموري، با ارسال آثار خوشنويسي خود زينتبخش اين محفل ادبي بودند.
ارائه سرودههايي از شاعران به مناسبت روز شعر و ادب فارسي بخش ديگر اين مراسم بود. بخشي از اين اشعار را ميتوانيد در ادامه بخوانيد:
محمدجواد محبت
در صفا چشمهسار را ماني
در وفا روزگار را ماني
گاه گريان و گاه خنداني
آسمان بهار را ماني
با تو يعني قرين بيم و اميد
لحظه انتظار را ماني
دل ز مهرت نميشود برداشت
لطف خاک ديار را ماني
در سکوتت سرود و آرامش
نغمه جويبار را ماني
گرم و گيرايي و محبت زا
سخن شهريار را ماني
***
محمود اکراميفر
پشت پلکهاي تو کسي نشسته است
که تمام شب
نام کوچک مرا
داد ميزند
پشت پلکهاي تو
آسماني از درخت
رودي از پرنده خواب رفته است
شب تلو تلو خوران گذشت
ساعت سکوت کرده روي گنجه
ناخوش است
مرگ بر دقيقهها
مرگ بر دقيقهها که ساکت و عبوس و تند
ميروند و بودن مرا کنار تو تکه تکه ميکنند
***
نغمه مستشار نظامي
نگو شاعر به جز خودکار و يک دفتر چه ميخواهد
که اسم اعظم عشق است سرّ هر چه ميخواهد
هزاران واژه را احضار کردن، به گزين کردن
جهان را خوبتر ديدن، به جز باور چه ميخواهد
جهان را جور ديگر ديدن و زيبا نشان دادن
به جز اشکي گرفتن از دو چشم تر چه ميخواهد
ميان خلوت دلواژه ها لبخند مي کارد
به جز آرامشِ دلبند خود، مادر چه ميخواهد
دل شاعر پريشان شيشه عمر پريزاد است
به جز ساقي که مي داند ازين ساغر چه ميخواهد
به جز دل بردن و دستي به پاي دوست افشاندن
غزل از جان چه مي جويد؟ قضا از سر چه مي خواهد
گرفت از من دلم را،دفترم را شعرهايم را
غم عشق تو از اين نيمه جان ديگر چه مي خواهد
کبوتر باشي و يک آسمان پرواز و در بسته
کبوتر در قفس از جان بال و پر چه مي خواهد؟!
همين خودکار و دفتر آسمان و بال پروازند
غزل شو! تا دل تنگت بگويد هرچه ميخواهد
***
امير عاملي
آنسان که از کشيدن بي حد کمان شکست
آيينه از غرور تو نا مهربان شکست
سنگ ملامت از همه سو ميزني ولي
ما را به آه هم بخدا، ميتوان شکست
ديگر به قهر، جانب بالا نظر مکن
دُرّ ستاره دَر صدف آسمان شکست
رفتم براي چيدنت اي گل! به سمت باغ
ديوار ريخت بر سرم و نردبان شکست
گفتي: شراب کهنه غم تازه ميبرد
تا لب زدم به باده دل استکان شکست