0
0
114
آخرین خبر/«وقتی تلفن کردم ساعت در تهران ۸ شب بود. چند زنگی خورد و رفت روی پیامگیر: «بوقی که شنیدید پیامی بگذارید»
معمولا پس از شنیدن این جملهی موزون میگفتم:
«بیژن منم، محسن»
اگر خانه بود، قبل از اینکه به "منم" بکشد، گوشی را بر میداشت.ولی اینبار برنداشت. گفتم: «نیستی؟ چهارشنبه بعد دوباره زنگ میزنم»
بند آخر نوشتهی بلند و خواندنی محسن صبا دربارهی دوست دیرینش، بیژن الهی که امروز یازدهمین سالمرگ اوست.
صبا از بعد ترک وطن میدانست که یار غارش بیژن، تنها چهارشنبهها پاسخگوی تلفن است و آن چهارشنبه بیژن دیر به دکتر قلبش در خیابان ملاصدرا رسید.
برگرفته از توئیتر @Saamgivrad