خواندن کتاب های هاروکی موراکامی را از کجا شروع کنیم؟
وینش/محبوبیت هاروکی موراکامی، هم در ژاپن و هم در جهان غرب غیرقابل انکار است. نام او هر سال به عنوان یکی از کاندیداهای اصلی کسب جایزهی نوبل به میان میآید. هرسال هم ناکام میماند اما تقریباً همهی منتقدین و علاقمندان ادبیات اطمینان دارند که بالاخره روزی این جایزه به موراکامی خواهد رسید. اما اگر میخواهید بدانید این همه هیاهو برای چیست، یا حتی اگر میخواهید بدانید «خواندن کتاب های موراکامی را از کجا باید آغاز کرد؟» این مقاله را بخوانید
کتاب های هاروکی موراکامی با مضامین تاریک، شخصیتهای وهمآلود و داستانهای سورئالیستی شناخته میشوند. اما حالا و پس از گذشت سالیان دراز، دیگر خوانندههای پروپاقرص این نویسنده به تمامیِ ویژگیهای رمانهایی که موراکامی مینویسد، عادت کردهاند. مثلاً دیگر از گربهای که ناگهان لب به سخن میگشاید، متعجب نمیشوند. یا حتی وجود حفرهای در زمان یا مکان آنها را شوکه نمیکند. اما برای شما که تازه میخواهید قدم به جهان هاروکی موراکامی بگذارید، شاید انتخاب اولین کتاب، کمی سخت باشد. در ادامهی این مطلب، لیستی از پنج کتاب پرچمدار او را خواهید دید. با خواندن آنها، میتوانید جهان این نویسندهی محبوب را کمی بهتر درک کنید.
برای خوانندگانی که دوست دارند پیش از هر چیز، نویسنده را بشناسند
از میان کتاب های هاروکی موراکامی، یکی از آنها، خاطرات شخصیاش است. «از دو که حرف میزنم، از چه حرف میزنم» کتابی است که در آن موراکامی از خودش حرف زده است؛ از دوندهای که نویسنده شد. این کتاب به شما نشان میدهد که موراکامی در بیست سالگی، پیش از انتشار آثارش، چه شخصیتی داشته است. حتی به شما نشان میدهد که چرا دویدن درست به اندازهی نفس کشیدن برایش با اهمیت است. در این کتاب میتوان به تماشای جهان، از دریچهی دید فردی که دائما در حال حرکتی پرسرعت است، نشست. این خود یک راه هوشمندانه و جذاب برای تعریف کردن یک داستان هم به شمار میآید.
پیشگفتار کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم، «رنج کشیدن اختیاری است» نام دارد. موراکامی در این پیشگفتار نوشته است: «کوشیدهام چکیدهی افکارم را دربارهی دویدن و معنا و مفهوم آن از دید خود گردآوری کنم. این کتابی است که در آن به تفکر در باب موضوعات مختلف پرداختهام. به علاوه، خواستهام که این تفکرات به بیرون نیز درز پیدا کنند.»
برای خوانندگانی که غرق شدن در راز و رمز را دوست دارند
شاید از میان کتاب های هاروکی موراکامی، جنگل نروژی از همه پرسروصداتر باشد. موراکامی ادعا میکند که این رمان را با الهام از زندگی خودش نوشته است. رمان جنگل نروژی، داستان زندگی مرد جوانی به نام تورو و جدال او با افسردگی است. این رمان به خوانندگان کمک میکند که سبک نگارش موراکامی را به آسانی درک نمایند، در عین حال از خواندن یک داستان بیعیبونقص هم لذت ببرند.
جنگل نروژی، تنهایی، ترس و سایر احساسات متزلزل انسانی را به نمایش میگذارد و راوی صادق افسانهی انسان است. در جایی از این رمان، یکی از شخصیتها با خود میگوید: «اگر ذهنم را آرام کنم، از هم فرومیپاشم. همیشه این گونه زندگی کردهام و این تنها راهی است که برای ادامهی زندگی بلدم. اگر برای یک ثانیه آرام بگیرم، دیگر هرگز نمیتوانم راهم را پیدا کنم. تکه تکه میشوم و تکههایم را باد با خود خواهد برد.»
برای خوانندگانی که میخواهند همه چیز را از نقطهی ابتدایی آغاز کنند
اشتباه برداشت نکنید. نمیخواهیم اولین کتاب منتشر شدهی هاروکی موراکامی را به شما معرفی کنیم. بلکه قصد داریم از میان کتاب های او، اولین رمان کامل و اصطلاحاً تمام قدش را پیشنهاد دهیم: «تعقیب گوسفند وحشی»! دو داستان نخست هاروکی موراکامی، «آواز باد را بشنو» و «پین بال» نام داشتند. تعقیب گوسفند وحشی هم به نوعی، دنبالهای برای آنها به شمار میآید. البته نگران نشوید. برای درک کتاب، لازم نیست به دنبال آن دو داستان اولیه بگردید! قهرمان رمان تعقیب گوسفند وحشی، مرد سی سالهای است که به دنبال گوسفند وحشیای که در جسم انسانها حلول میکند، میگردد. بخشی از این رمان به سبک جنایی – پلیسی نوشته شده است و بخشی دیگر، فضایی سوررئال دارد. رفت و برگشتهایی که نویسنده در بین این دو فضا ترتیب میدهد، قطعاً از مهمترین جذابیتهای رمان هستند.
برای خوانندگانی که عاشق اغراق و زرقوبرق هستند
از میان کتاب های هاروکی موراکامی، یکی طولانیتر، متراکمتر و سختفهمتر از دیگران است: «کافکا در کرانه».
البته این بهترین گزینه برای آغاز مسیرِ خواندن کتاب های هاروکی موراکامی نیست. با این وجود، هنوز انتخابی لذتبخش است و همانطور که از نامش هم پیداست، فضایی کاملاً کافکایی دارد. این همان کتابی است که شما را به صحبت کردن با گربهها عادت خواهد داد.
ژانر کافکا در کرانه، رئالیسم جادویی است. موراکامی در این کتاب، دو داستان موازی را روایت میکند که در ظاهر هیچ ارتباطی به هم ندارند. و جالب اینجاست که داستانها در نهایت، در نقطهای که فکرش را هم نمیکردید، به هم گره میخورند. در کافکا در کرانه، با پسر 15 سالهای به نام کافکا تامورا آشنا میشویم که به دلیل یک پیشگویی عجیب، از خانه فرار میکند و این تازه شروع ماجراهایش است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «بستن چشمهایت چیزی را عوض نمیکند. چون نمیخواهی شاهد اتفاقی باشی که میافتد، هیچچیز ناپدید نمیشود. درواقع دفعهی بعد که چشم وا کنی، اوضاع بدتر میشود. دنیایی که تویش زندگی میکنیم اینجور است، آقای ناکاتا. چشمانت را باز کن. فقط یک بزدل چشمهایش را میبندد. چشم بستن و پنبه در گوش چپاندن باعث نمیشود که زمان از حرکت بایستد. انسان تقدیر خود را انتخاب نمیکند. تقدیر، انسان را برمیگزیند. این پایهی جهانبینی درام یونانی است. و معنای تراژدی -بنا به قول ارسطو- از بازی روزگار ناشی میشود. نه از نقطهضعف قهرمان، بلکه از صفات خوبش. میدانی میخواهم به کجا برسم؟
مردم نه با نقایص خود، بلکه با فضایلشان هرچه بیشتر به سوی تراژدی کشانده میشوند. اودیپوس رکس سوفوکلس یک مثال بارز است. اودیپوس نه به سبب کاهلی و حماقت، بلکه به علت شهامت و صداقت به سوی تراژدی کشانده میشود. بنابراین، نتیجهی ناگزیر طنز تلخ یا همان بازی روزگار است.»
برای خوانندگانی که به دنبال یک پکیج کامل هستند
یکی از کاملترین کتاب های هاروکی موراکامی «وقایع نگاری پرنده کوکی» (یا در برخی ترجمهها، سرگذشت پرنده کوکی و حتی تاریخچه پرنده کوکی) نام دارد. اگر میخواهید این نویسنده را در اوج خلاقیت ببینید، بهتر است این رمان را به دست بگیرید. تمام اتفاقات سوررئالیستی این رمان، کاملاً تحت کنترل هستند. پس میتوانید به آسانی سیر وقایع را دنبال کنید. این کتاب، روایتگر زندگی مردی بیکار به نام تورو اوکاداست. موراکامی در این رمان هشتصد صفحهای به ما نشان خواهد داد که زندگی ساده و خسته کنندهی این مرد، در واقع پیچیدهتر از چیزی است که فکر میکنیم.