درباره هگل و فلسفه اش
آخرین خبر/ هگل برخی از طولانیترین و مشهورترین کتابها را نوشت. از جمله «پدیدارشناسی روح»، «علم منطق» و «عناصر فلسفهی حق». اما اگر راستش را بخواهید، او خیلی بد مینوشت. نوشتهاش درست موقعى که باید شفاف و صریح میبود، مبهم و پیچیده میشد. نقطهضعفِ سرشتِ آدمى را فهمیده بود: راه جلب اعتماد اشخاصِ به ظاهر جدی، نثر غیرقابل فهم است. این کار فلسفه را در جهان ضعیفتر از آن چیزی کرد که میتوانست باشد و باعث شد نکات ارزشمندی را که هگل برای گفتن داشت، دشوارتر بفهمیم. برخى از این درسهای مهم از این قرارند:
۱. بخشهای مهمی از ما در تاریخ است
۲. از ایدههایی که دوستشان ندارید، درس بگیرید
۳. پیشرفت نامنظم است
۴. هنر هدفی دارد
۵. ما به نهادهای جدید نیاز داریم
بینش هگل این بود که پیشرفت مستلزم برخورد ایدههای متفاوت است و بنابراین پرهزینه و کُند خواهد بود. اما دستکم وقتى این را بدانیم، گرفتاریهایمان را با این فکر که این وضعیت نرمال نیست، تشدید نمىکنیم. هگل نگرشى درستتر و در نتیجه قابل کنترلتر از خودمان، از مشکلاتمان و جایگاهمان در تاریخ پیش روی ما مىگذارد.
برگرفته از اینستاگرام نشر نی nashreney