1
0
47
آخرین خبر/ شبی شاید رها کردم جهانِ چون سرابم را
کسی اینجا نمیفهمد من و حالِ خرابم را
اگر چه سخت بیزارم ازاین تقدیرِ سَرخورده
ولی میگیرم از دنیا همه حق و حسابم را
شدم مأیوس باظلمی که ازاطرافیان دیدم
همانهایی که میدیدند غَمِ پشتِ نقابم را
چرا سهم من از دنیا عذاب و دل شکستن شد؟!
کسی میداند آیا این سوالِ بیجوابم را؟!
میان عقل و احساسم همیشه دل موفق شد…
به شدّت میدهم دائم تقاصِ انتخابم را
هجوم واژهها در ذهن و دستی بر قلم دارم
«که تسکین میدهد داروی شعرم اضطرابم را»
الهام رازقی