آشنایی کودکان با آثار هنرمندان بزرگ در این کتاب
![آشنایی کودکان با آثار هنرمندان بزرگ در این کتاب](https://app.akharinkhabar.ir/images/2022/09/21/ecb453a8-7d3d-4e40-bced-d23ed8daad69.jpeg)
وینش/ صحبت از هنرمندان بزرگی مانند ونگوگ، روسو، مونه و رنوآر برای کودکان، کار بسیار سختی است چه برسد به اینکه بخواهیم آنها را با آثار شاخص این هنرمندان هم آشنا کنیم. ایدهی مجموعهی همقدم با تابلوی نقاشی با چنین هدف ارزشمندی شکل گرفته اما در اجرا دچار ضعفهایی شده که کیفیت آن را تاحدودی پایین آورده است.
.اول که اسم مجموعهی همقدم با تابلوی نقاشی به گوش آدم میرسد، با خودش میگوید چه خوب! یک مجموعه کتاب عالی که قرار است خردسالان و کودکان را با آثار شاخص هنری در دنیا آشنا کند. البته چندان هم اشتباه به نظر نمیرسد. چون در این مجموعه که فعلاً چهار جلد از آن به نامهای «دست در دست رنوآر»، «پیکنیک با مونه»، «گردش با ونگوگ» و «رویابافی با روسو» به فارسی ترجمه و منتشر شده، آثار هنرمندانی قرار دارد که فقط نامشان به تنهایی کافی است تا اعتبار یک مجموعه کتاب، آن هم از نوع کودک و نوجوان را دوچندان کند. حتی فکر کردن به اینکه یک کودک پنج شش ساله با آثار این هنرمندان آشنایی داشته باشد و به عنوان مثال بتواند آثار ونگوگ را از روسو تشخیص دهد، بسیار جالب و هیجانانگیز به نظر میرسد. پس به طور کلی میتوان گفت اولین امتیاز کتاب به ایدهی اصلی آن تعلق میگیرد که هم جدید است و هم جذاب.
از ایدهی محتوایی همقدم با تابلوی نقاشی که بگذریم، دومین ویژگی مثبت این مجموعه را باید در فرم آن جستوجو کنیم. قطع کتاب، کیفیت کاغذ و چاپ، نوع صفحهآرایی و فونتهای به کار رفته در کتاب نیز با اصل کتابها تشابه بسیاری دارد و از کیفیت بالایی برخوردار است.
اما این تصور خوشبینانه نسبت به مجموعهی همقدم با تابلوی نقاشی چندان طول نمیکشد و با یک بررسی دقیق، زیر سوال میرود. منظور از زیر سوال رفتن، دقیقاً زیر سوال رفتن است. چرا که اگر به عنوان پدر و مادر یا مربی این کتابها را در دست بگیرید و ورق بزنید، با حجم زیادی از سوالات مختلف در ذهنتان روبهرو میشوید که جوابی هم برایشان پیدا نمیکنید.
نخستین سوال: گروه سنی مخاطبان این مجموعه چیست؟ شاید فکر کنید کاری ندارد و با یک نگاه سرسری به شناسنامهی کتاب میتوان گروه سنی را متوجه شد. اما ماجرا به همین سادگی نیست. در دو جلد از این چهار جلد گروه سنی ب و در دو جلد دیگر گروه سنی ج نوشته شده است. این در حالی است که فرم و کیفیت چاپ کتاب با ورقهای مقوایی ضخیم به گونهای است که آن را برای گروه سنی کمتر از ۷ سال مناسبتر میکند. اشعار بسیار ساده و کودکانهی موجود در کتابها هم این حرف را تایید میکند و برای گروه سنی نوپا و خردسال مناسبتر به نظر میرسد. این در حالی است که ایدهی اصلی کتاب، یعنی آشنایی با آثار هنرمندان فاخری مثل رنوآر و مونه، همخوانی چندانی با این گروه سنی ندارد و به احتمال زیاد برای کودکان بالای ۸-۹ سال قابل فهمتر باشد. مخصوصاً با توجه به توضیحاتی که در پشت جلد کتابها دربارهی این هنرمندان و سبک هنری آنان (امپرسیونیسم) آمده است!
دومین سوال این است که آیا متن موجود در کتابهای مجموعه همقدم با تابلوی نقاشی را میتوان شعر نامید؟ روی جلد کتاب دو نام به عنوانهای مترجم و شاعر استفاده شده است. اگرچه مریم اسلامی سعی داشته تمامی متن به کار رفته در نسخهی اصلی را به شعر برگرداند. اما شاید بتوان گفت در این کار چندان موفق نبوده و اگرچه معنا را حفظ کرده، ظاهر را از دست داده است. اشعار در بسیاری قسمتها دچار ایرادهای وزن و قافیهای هستند، بهطوری که بهتر است آنها را کلام آهنگین بنامیم تا شعر. البته این مساله تا حد زیادی به این پرسش همیشگی اهالی ادبیات برمیگردد که آیا باید اشعار کتابهای زبانهای دیگر را عیناً به زبان فارسی برگرداند و به متن وفادار بود یا بهتر است با تغییراتی اندک و درواقع خیانتی کوچک به محتوا، ظاهر را حفظ کرد و به شعریت متن لطمه نزد؟! چه کسی است که نداند حفظ هر دو مورد در کنار هم قطعاً بهترین جواب است و البته دشوارترین کار؟!
دربارهی ضرورت وجود یا عدم وجود این اشعار باید رجوع کنیم به توضیح موجود در ابتدای هر کتاب؛ اینطور توضیح داده شده است که اشعار حالتی روایی و داستانی دارند تا کودک بتواند ارتباط بهتری با آثار هنری برقرار کند و آنها را بهتر به یاد بسپارد اما در واقعیت گاهی این خط روایی وجود دارد و گاهی تنها جملهای آهنگین در توصیف آن تابلو آمده است که ارتباط چندانی هم به تابلوی قبلی یا بعدی خود ندارد.
سومین سوال برمیگردد به مسالهی همیشگی سانسور! درست است که چشم مخاطب ایرانی به سانسور قسمتی از بدن شخصیت در انیمیشن یا فیلمهای سینمایی غیر ایرانی یا حتی کتابهای ترجمه تصویری عادت دارد، اما آیا چنین کاری در کتابی که صرفاً و صرفاً با هدف آشنایی با اثر هنری یک هنرمند منتشر شده، کار صحیحی است؟ در کتابی که قرار است مخاطب به طور غیرمستقیم با سبک کاری یک هنرمند، چگونگی به کارگیری رنگها، نور و سایه، حرکات قلممو و… آشنا شود، پوشاندن لباسهای اضافه بر تن شخصیتهای یک تابلوی نقاشی چه کمکی به سواد بصری مخاطب میکند؟ شاید حتی بتوان گفت چنین کاری با هدف اصلی مولف در تضاد است. چرا که در این مجموعه تصویر در خدمت متن نیست و برای تکمیل یک داستان یا زیبا کردن یک شعر استفاده نشده است. تصویر اصل ماجراست و دست بردن در آن شبیه به این است که نه یک کلمه و دوکلمه، که بخش قابل توجهی از رمانی مشهور را به دلخواه خود و بنا به سیاستهای ممیزیمان تغییر دهیم و منتشر کنیم.و اما آخرین و چهارمین سوال اینکه تکلیف حق کپیرایت در چنین آثاری چه میشود؟ خوشبختانه در سالهای اخیر مخصوصاً در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان چند مورد از ناشران اقدام به خریداری حق نشر کتابهای خارجی کردهاند و میکنند که پرتقال هم از این قاعده مستثنی نیست و بسیاری از کتابهایش را با حفظ قوانین کپیرایت منتشر میکند، اما متاسفانه در مورد برخی کتابها از جمله مجموعهی همقدم با تابلوهای نقاشی این کار را نکرده است.
همقدم با تابلوی نقاشی که محتوای اصلی آن توسط هنرمندانی که دیگر در قید حیات نیستند شکل گرفته، ایدهی گردآوری و ایجاد خط روایی برای آنها توسط یک فرد غیر ایرانی صورت گرفته، صفحهبندی و کارهای هنریاش را هم گروه دیگری انجام دادهاند، حالا به نام و کام ما در کشورمان منتشر میشود و به فروش میرسد. چنین مسالهای اگرچه همیشه مورد بحث است؛ وقتی در مورد کتابی با محتوای هنر مطرح میشود، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
به طور کلی مجموعه همقدم با تابلوی نقاشی که فعلاً چهار جلد آن ترجمه و به فارسی منتشر شده، ایدهی مبتکرانه و بسیار ارزشمندی داشته. اما در اجرا دچار ضعفهای فراوانی است که برخی از آنها متوجه مؤلف اصلی و برخی متوجه مترجم، شاعر و ناشر ایرانی است.