رومن رولان؛ شیفته نویسندگی پس از تصادف شدید

خراسان/ ماجرای زندگی پرفراز و نشیب نویسنده مشهور فرانسوی که موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد.
شاید اگر در بیستوهشتم اکتبر ۱۹۱۰ در پاریس تصادف نکرده بود و سه ماه خانهنشین نمیشد، همچنان بر این عقیده پافشاری میکرد که باید مثل سالهای گذشته به تدریس موسیقی، نمایش نامهنویسی و مقالهنویسی ادامه دهد. بهاینترتیب با همان مدرک استادی در دانشگاه بازنشسته میشد و شاید هیچوقت جایزه نوبل ادبیات نمیگرفت. رومن رولان فرانسوی، نویسنده شاهکار 10جلدی «ژان کریستف» و رمان «جان شیفته» که برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1915 شد، اگرچه پیش از تصادف نیز حرفهای زیادی برای گفتن در هنر داشت اما مشغولیتهای او به تدریس در دانشگاه، فرصت نویسندگی تماموقت را از این پدیده ادبیات فرانسه گرفته بود.
رولان، پسازآن تصادف وحشتناک، سه ماه بستری شد و بعد ازدوبار عمل جراحی روی بازو و ساق پای چپش همچنان درگیر آسیبهای ناشی از این تصادف بود. او درنهایت به دلیل این اتفاق و عوارض آن، قید استادی دانشگاه و تدریس را زد و به ویلنوو، در ساحل لاک لمان (دریاچه ژنو) نقلمکان کرد تا بهصورت تماموقت به نویسندگی آزاد بپردازد. اگرچه نویسندگی درآمد چندانی نداشت، اما نوع نگرش رولان به زندگی، سختیهای اقتصادی را برایش کمرنگتر ازآن چه بود جلوه میداد. او معتقد بود این زندگی فقط یک رؤیاست. به نظر او زندگی واقعی در جای دیگری، فراتر از مرگ، قرار داشت. رولان دراینباره میگفت: «من همیشه دو نوع زندگی را بهموازات هم زیستهام. یکی زندگی شخصی که ترکیب عناصر موروثی درجایی از فضا و در برههای از زمان است. دیگری زندگی هستی بی چهره، بینام، بیجا، بی تعلق به یک عصر که آن خود، ذات هر زندگی است. زندگی دوتاست: یکی آنکه میفهمم و دیگری که نمیفهمم.»
این نویسنده مشهور را میتوان در شمار نویسندههای چیرهدستی دانست که در نوشتن رمان های طولانی مهارتی مثالزدنی دارند. او همچنین بیوگرافیهای کامل و جامعی درباره مشاهیر جهان ازجمله بتهوون، تولستوی، گاندی، هندل، گوته و ... نوشته است. رویهمرفته او 10 سال از عمرش را صرف نوشتن شاهکار 10جلدی «ژان کریستف» کرد و درسال 1919 رمان چهارجلدی «جان شیفته» را نوشت.
چرا رولان سرگذشت هنرمندان مشهور را مینوشت؟
سرگذشت نویسی یکی از موضوعاتی است که کمتر نویسندهای حاضر بهصرف زمان برای نوشتن در این زمینه میشود و شاید برای تعداد زیادی از ما این سؤال پیش آید که دلیل سرگذشت نویسی رولان، چه بوده است؟ خود او در پاسخ به این سؤال گفته است یکی از هدفهای سرگذشت نویسیاش، روشنگری و تبلیغ اصول اخلاقی و انساندوستی است. او میخواست با معرفی هنرمندان و مشاهیر انساندوست جهانی، مانع سرکوب و خطر آزادی درونی انسان در جامعه غیرعادلانه شود.
آثار برجسته رولان رمان ژان کریستف
رومن رولان برای نوشتن رمان ژان کریستف در سال 1905 موفق به دریافت جایزه «پریکس فمینا» و در سال 1915 موفق به دریافت جایزه «پولیتزر» ادبیات شد. ماجرای این کتاب 10جلدی ازاینقرار است که شخصیت اصلی داستان به نام ژان کریستف که نابغه موسیقی است، در خانوادهای بهشدت فقیر، در یک شهر کوچک آلمان در نزدیکی مرز فرانسه متولدشده است. پدر دایمالخمر ژان که قهرمان این داستان است، در کودکی آموزشهای طاقتفرسایی به او میدهد تا او را به یک پدیده موسیقی تبدیل کند و شاید با پولی که پسرش به دست می آورد همه خانواده از فقر و فلاکت رهایی پیدا کنند. ژان کوچک با تسلط بر موسیقی، در 14 سالگی نانآور خانواده میشود و روزهای نسبتاً خوبی را میگذرانند اما در 20سالگی آلمان را ترک و به پاریس فرار میکند و فقر، مانند کنهای دوباره به جان زندگی او میافتد. در ادامه نیز اتفاقات خواندنی زیادی برای ژان کریستف رخ میدهد.
«پی یر» و «لوسی»
رومن رولان، داستان معروف عشق غمانگیز «پی یر» و «لوسی» را در اواخر جنگ جهانی اول نوشت و شخصیتهای آن یادآور عشاق دوران باستان هستند. رولان در این کتاب به تاثیر جنگ جهانی بر زندگی این دو جوان عاشق میپردازد و مضامینی مانند نوعدوستی و صلح را به تصویر میکشد. یکی از مهمترین ویژگیهای رولان در تمام نوشتههایش صلحطلبی و انسانگرایی است. او اندیشههای ضد جنگ خود را با نثری زیبا و روان در قالب عشق پاک میان دو جوان در واقعه خانمانسوز جنگ جهانی اول بیان میکند.
جان شیفته
«جان شیفته» کتابی درباره زندگی دختری است که با یک مرد ثروتمند نامزد شده است، اما در آستانه عروسی، داستان زندگیشان با فراز و نشیبهایی روبهرو میشود. این کتاب که در چند جلد نوشتهشده است، شخصیتهای فراوانی دارد که دایم در طول داستان در حال رفتوآمد هستند. «سفر درونی» نیز از دیگر رمان های اوست. رولان همچنین نمایش نامه های «تراژدیهای ایمان»، «تئاتر انقلاب» ، «لیلولی »(بازی عشق و مرگ) و کتاب «موسیقیدانان دیروز، موسیقیدانان امروز» را در کارنامه کاری خود دارد.
افتخارات
این نویسنده مشهور فرانسوی در سال ۱۹۱۰ علاوه بر جایزه نوبل، مفتخر به دریافت نشان لژیون دونور (بالاترین مدال افتخار فرانسه) شد و در سال ۱۹۱۳ جایزه بزرگ آکادمی فرانسه را دریافت کرد. در سال ۱۹۱۵ جایزه ادبی نوبل را به دست آورد و البته مدال گوته را نیز در سال ۱۹۳۳ برنده شد، اما این جایزه را از دولت نازی نپذیرفت. او از پیروی و تقلید از دیگر سبکها گریزان بود و سبکی یکنواخت و ساده داشت. رومن رولان سرانجام در 30 دسامبر 1944 میلادی در 78 سالگی درگذشت.