شعر معاصر ایران چه تأثیری بر ادبیات کشورهای فارسیزبان گذاشته است؟
تسنیم/ محمدکاظم کاظمی از چهرههای شناخته شده در حوزه شعر و پژوهش در این حوزه است. کاظمی به دلیل آشنایی با فضای فرهنگی ایران و افغانستان، در سالهای گذشته به عنوان یکی از حلقههای اصلی برای پیوند میان فارسیزبانان و شکلگیری آرمان «وطن فارسی» شناخته میشود. او در این سالها ضمن فعالیت در این حوزه، کوشیده با ارائه پژوهشهای مختلف در حوزههای متنوع، فضای جدیدی را در حوزه شعر معاصر فارسی بگشاید. طرفداران شعر، او را با «پیاده آمده بودم»، «شمشیر و جغرافیا» و مثنویهای شگفتانگیزش میشناسند و پیگیران نقد، نام کاظمی را با آثاری همچون «رصد صبح» و «10 شاعر انقلاب» عجین میدانند؛ البته این شاعر اهل افغانستان در زمینۀ بیدلپژوهی و ویراستاری نیز از سرآمدان و صاحبنظران است. کوششهای او در این زمینه چه در حوزه شعر کلاسیک و چه در حوزه شعر معاصر، بارها مورد تحسین اهالی فرهنگ و ادب فارسیزبان در کشورهای مختلف قرار گرفته است.
کاظمی جزو اولین حلقههای شعر مهاجرین در ایران است. او با مثنوی «بازگشت» به عنوان یک چهره ادبی جدی به جامعه فرهنگی فارسیزبانان معرفی شد:
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت/ پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت ...
یکی از تازهترین تلاشهای او در این حوزه انتشار کتابی با عنوان «هشت رود» است که به سفارش مؤسسه شهرستان ادب و با در نظر گرفتن جریانشناسی شعر پس از انقلاب نوشته و برای اولینبار در نمایشگاه کتاب امسال توزیع شد؛ کتابی که اخیراً در هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر در بخش «درباره شعر» مورد تقدیر قرار گرفت. این کتاب که پس از سالها تحقیق و بررسی منتشر شده، شامل نقد آثار هشت شاعر از نسل دوم انقلاب اسلامی است؛ کتابی که کنار «10 شاعر انقلاب» بهنوعی پازل نقد شعر امروز را کاملتر میکند.
در این اثر، نقد آثار محمدرضا عبدالملکیان، قدر طهماسبی (فرید)، یوسفعلی میرشکاک، سهیل محمودی، ساعد باقری، زکریا اخلاقی، علیرضا قزوه و مرتضی امیری اسفندقه به چشم میخورد که میتواند برای علاقهمندان آثار هریک از این شاعران و تحلیل شعر انقلاب اسلامی، بسیار راهگشا باشد. آن هم در شرایطی که نقد ادبی بیش از هر زمان دیگری، کممایه و کمجان شده و جلسات نقد در کشور عمدتاً به «بهبه» و «چهچه»های دوستانه خلاصه شده است. کاظمی در چنین شرایطی تلاش داشته است در آثارش ضمن نقد و بررسی آثار شاعران در ادوار مختلف شعر انقلاب، راز ماندگاری یا علت ضعف آثار آنها را نیز برای علاقهمندان شعر و شاعران نوقلم مشخص کند. از این منظر، آثاری چون «هشت رود» یا «زاویه» جزو معدود تلاشهای این سالهاست که با نگاهی علمی و آموزشی به شعر نوشته شده و خلأهای موجود در این زمینه را برطرف کرده است.
موجهای جدید شعر انقلاب در «هشت رود»
کتاب «هشت رود» را میتوان ادامه کتاب «10 شاعر انقلاب» دانست که کاظمی پیش از این نوشته بود. در کتاب نخست، شعر شاعران نسل اول انقلاب شامل حمید سبزواری، مهرداد اوستا، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی، قیصر امینپور، احمد عزیزی و ... مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته بود و در کتاب جدید، هشت شاعر از شاعران نسل دوم انقلاب که شعر و نوع نگاهشان در دورههای بعدی نیز بر شاعران پس از خود تأثیرگذار بوده است.
کاظمی در گفتوگویی با تسنیم، درباره رویکرد شعری جریان نسل دوم توضیحاتی داد. او در پاسخ به این پرسش که ایدئولوژی و مباحث اعتقادی در شعر دسته نخست از شاعران انقلاب پررنگ است، در نسل دوم شاعران انقلاب چه مسائلی بیشتر مد نظر قرار گرفته است، میگوید: این شاعران هم همان رویکرد را دارند؛ البته وقتی میگوییم نسل دوم، منظور نسل خیلی متمایز با نسل اول نیست. شاعران نسل دوم انقلاب نیز در همان دایره نسل اول انقلاب تا حدودی قرار میگیرند اما در دایره سنی پایینتری قرار دارند. این افراد، شاعران دهه 70 و 60 هستند. در آن سالها که سالهای نزدیک به انقلاب بوده و پس از آن، جنگ نیز تجربه شده است؛ بنابراین شعر این شاعران نیز ویژگی همان شاعران نسل اول را به نوعی در خود دارد؛ مانند شعر میرشکاک، طهماسبی و عبدالملیکان. اما در مجموع شعر این گروه نسبت به شاعران نسل اول مقداری در رابطه با تکنیکهای ادبی و دسترسی به آرایههای شعری پیشرفتهایی داشتهاند.
آموزش بیدریغ راه و رسم شاعری
«آموزش» یکی از وجوه پررنگ کاری کاظمی در سالهای گذشته بوده است. اگر سری به صفحههای شخصی او در فضای مجازی بزنید، این موضوع را در انواع فعالیتهای مختلف میتوانید دریابید؛ از نکتههای ویراستاری گرفته تا آموزش هرآنچه او در این سالها از صفحهآرایی و تایپ و ... آموخته است. او بیدریغ تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار میدهد. فضای کتاب «هشت رود» فارغ از اینکه نقد و بررسی آثار شاعران مختلف است، وجه آموزشی نیز برای مخاطبان خود دارد. کاظمی در اینباره میگوید: بخشی از این رویکرد به علاقه شخصی من به یادگیری و یاد دادن بازمیگردد. علاقه من در زمینههای مختلفی که مشغول فعالیت شدم، این بوده که نکتههایی را یاد بگیریم و در قدم بعدی به دیگران نیز منتقل کنم و آموزش دهم. این علاقه در همه حوزهها در من وجود داشته است. نه تنها در حوزه شعر که در دیگر حوزهها، مانند ویراستاری و ... . مثلاً وقتی درگیر کار ویراستاری شدم، منابع مربوط به این حوزه را خواندم و سعی کردم این تجربیات را به صورت عملی نیز در اختیار دیگران هم قرار دهم که سلسله یادداشتهایی درباره ویرایش و نگارش در فضای مجازی منتشر کردم که البته این مورد هنوز کتاب نشده است.
شعر انقلاب در آستانه تبدیل شدن به سبک ادبی
این پژوهشگر، معتقد است شعر انقلاب دارد به یک سبک ادبی تبدیل میشود. او با اشاره به ویژگیهای انحصاری محتوایی و سبکی در شعر انقلاب میافزاید: به نظر من یک مجموعه خصوصیات که یک سبک شعری میتواند داشته باشد، در شعر انقلاب چه به لحاظ صوری و چه به لحاظ محتوایی میتوان دید. شعر انقلاب، شعری است که میتوان آن را از این دو وجه در مقایسه با دوره گذشته متمایز و متفاوت دید، اما نکتهای در این رابطه وجود دارد و آن اینکه، این ویژگیها و خصوصیات در شعر شاعرانی که منتسب به شعر انقلاب نیستند و شعر انقلابی نگفتند نیز دیده میشود؛ یعنی این ویژگیها، تجربیاتی است که شعر فارسی در این مدت به دست آورده و در دوره انقلاب خود را نشان داده است.
کاظمی اضافه میکند: به نظرم شعر دوره انقلاب میتواند به عنوان یک سبک مطرح شود، اما از جهت یک دوره تاریخی نه به لحاظ محتوای انقلابی؛ به این معنی که کسانی که در این دوره تاریخی زندگی میکنند، حتی اگر محتوای شعر انقلاب در آثارشان پررنگ نباشد، در دایره این سبک میگنجند. همانطور که وقتی میخواهیم درباره شاعران دوره مشروطه صحبت کنیم، هم شاعرانی که در آن حال و هوا و مضمون آثاری خلق کردهاند، مد نظر است و هم شاعرانی که در آن دوره تاریخی حضور داشتهاند و ویژگیهای سبک دوره مشروطه به هر حال در آثار آنها نیز نمود یافته است. در مجموع میتوانیم بگوییم که شعر دوره انقلاب را به لحاظ یک دوره تاریخی میتوانیم یک سبک بدانیم.
موج جدید شعر انقلاب در دهه 80
او ادامه میدهد: تصور اولیه این بود که پس از مدتی، شعر انقلابی راکد خواهد شد، اما در دهه 80 احساس کردیم که موج جدیدی از شعر انقلاب دیده میشود؛ اما گاه این موجها درگیر مسائل داخلی و گاه درگیر مسائل جهانی هستند.
تأثیر شعر انقلاب بر کشورهای فارسیزبان
کاظمی با اشاره به تأثیری که شعر انقلاب بر شعر فارسیزبانان دیگر کشورها گذاشته است، میگوید: تحولی که در حوزه شعر انقلاب در قالبهای نو و کلاسیک شاهد هستیم و رهیافتهایی که شعر انقلاب در استفاده از قالبهای کهن برای مضامین امروز داشت، در شعر افغانستان نیز وارد شد. این تأثیرپذیری هم در شعر شاعران دهه 70 و شاعرانی که به ایران مهاجرت کردند و چه در میان شاعران دهه 80 که در داخل خاک افغانستان مشغول به فعالیت بودند، دیده میشود. به خصوص در دو دهه 80 و 90 که تبادلات فرهنگی میان دو کشور پررنگتر شد، خیلی از شاعران جوان بهرهمند از رهیافتهای شعر این چند دهه در ایران بودند.
انتشارات شهرستان ادب کتاب «هشت رود» را در 130 صفحه منتشر کرده است. در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
«پس شاید از همین روی است که رزمندگان شعر عبدالملکیان هم غالباً جوان و نوجوان و حتی کودکاند. مثلاً شعر «سرباز کوچک» (ریشه در ابر، 134) حکایت کودکی است که در خانه، صحنههای جنگ را بازسازی میکند و شاعر با توصیف این صحنهها چهرهٔ دیگری از جنگ را نشان میدهد. در این شعر، باز هم پاکی فطرت انسانی بر دیگر چیزها غلبه دارد و طبیعی است که در این مقام، کودکان و نوجوانان به آن سرچشمهٔ فطرت نزدیکترند. عبدالملکیان دقتی خاص در احساسات انسانی و لحظات عاطفی در جوار مسائل جنگ و مرتبط با جنگ دارد و شاید از این نظر در بین کسانی که به جنگ از منظر مثبت نگریستهاند، ممتاز باشد.
هر روز
و هر روز چندین بار
سربازها
تانکها
و هواپیماهایش را در دو سو میچیند
او همیشه در یک سو مینشیند
و گاهی من و یا مادرش در سویی دیگر
او همیشه ایران است
او همیشه پیروز میشود
و او همیشه از کشتن هیچ سربازی
خوشحال نمیگردد»