دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
آخرین خبر/ تو را با غیر میبینم ، صدایم در نمی آید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم
تحمل میرود اما شب غم سر نمی آید
ز دست و پای، دل برگیر این زنجیر جور ای زلف
که این دیوانه گر عاقل شود ، دیگر نمی آید ...
شعر از مهدی اخوانثالث