سبکشناسی؛ جعبهابزار کشف آفرینش ادبی

خراسان/ شهریور 1321 بود که شادروان محمدتقی بهار، کتاب سبکشناسی (تاریخ تطور نثر فارسی) را نوشت. این کتاب 3 جلدی نخستین اثر علمی و پایهگذار دانش سبکشناسی (stylistics) در ایران است. طی۸۰ سال گذشته با پیشرفت زبانشناسی و نقد ادبی در قرن بیستم، سبکشناسی به حلقۀ پیوند و نقطۀ میانجی دانشهایی مثل تاریخ ادبیات، نقد ادبی، زبانشناسی و بلاغت تبدیل شده است. امروزه سبکشناسی در چشمانداز وسیعتری این امکان را به ما میدهد تا لحن و صدای هر متن ادبی یا هنری را خوب بشنویم و با چشمی باز، دست به دستهبندیهای نظاممند بزنیم؛ بنابراین بزرگترین خدمتی که سبکشناسی به ادبیات هر کشوری میکند، تشخیص لایههای زبانی و طرز بیان و کیفیت آفرینش معنا در یک اثر بر اساس معیارهای علمی است. از طرفی، سبکشناسی با پرسشگریهای چندجانبه، متن خاموش را به سخن گفتن وا میدارد و چشممان را به لایههای پنهان متن میگشاید.
با گذشت حدود یک قرن از آموزش رسمی رشته زبان و ادبیات فارسی(1307؛ نخستین دوره در دارالمعلمین عالی) و هشت دهه از نگارش نخستین منبع سبکشناسی، دستاورد علمی دانش سبکشناسی ما چندان پربار و برگ نیست. درست به همان دلیل که نهاد دانشگاهی رشته زبان و ادبیات فارسی طراوت و پویایی علمی لازم را ندارد و سالهاست که در حسرت بازنگری جدی در روشهای آموزش و پژوهش ادبی است! یکی از نکات مهم، زنجیرۀ انتقال دانش از استادان به دانشجویان در سیر تکاملی است؛ بهطوریکه از درخت دانش استادان دانشمند، بتوان دانشجویانی پربار و بر تربیت کرد و کتابهایی نوشت که گامی رو به جلو باشد. کتاب «از سیستان تا تهران؛ سبکشناسی شعر فارسی»(چاپ اول:1397) از نمونههای بارز انتقال دانش در سیر تکاملی است که نویسندۀ دانای آن، مباحث سبکشناسی شعر فارسی را فراتر از میراث ادبی استادان خود مطرح کرده است. دکتر عبدالرضا مدرس زاده با ارائۀ مطالب به شکل کاملا روشمند و نظاممند، علاوه بر چهار دوره اصلی سبک خراسانی، عراقی، هندی(اصفهانی) و بعد از مشروطه(ادبیات معاصر)، کوشیده سبکشناسی متون ادبی دورههای اخیر یعنی دورۀ پهلوی اول و دوم(1357-1304) و دورۀ جمهوری اسلامی(پس از پیروزی انقلاب اسلامی) را به قدر لازم مطرح کند. نویسنده با دستهبندی شاعران سال 1357 و موضوعات خاص دورۀ انقلاب اسلامی که در نوع خود مباحث نوظهوری است و کمتر کسی دغدغه و صراحت آن را داشته تا وارد متون دانشگاهی کند، این بخش را به نقطۀ قوت کتاب تبدیل کرده و چهارچوب مبنایی مناسبی است برای بحثها و تحقیقات علمی آیندگان. دکتر مدرسزاده معتقد است: «بیانصافی است اگر از قوی شدن زبان و بیان و خیال انگیزی شعر معاصر یاد نکنیم و کوششهای سختبنیاد برخی از شاعران جمهوری اسلامی بهویژه جوانان را نادیده بگیریم که کارکردهای ادبی آنها در همین مقطع جوانی به اندازۀ دهها شاعر پیشکسوت و کهنسال شایان اعتناست.»(ص596)