نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
کتاب

داستانک/ مشت کوچک

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
داستانک/ مشت کوچک

آخرین خبر/یکی  تعریف می کرد:کوچیک که بودم یه روز با دوستم رفتیم به مغازه خشکبارفروشی پدرم در بازار

پدرم کلی دوستم رو تحویل گرفت و بهش گفت یک مشت آجیل برای خودت بردار، 

دوستم قبول نکرد. از پدرم اصرار و از اون انکار

تا اینکه پدرم خودش یک مشت آجیل برداشت و ریخت تو جیبها و مشت دوستم.

از دوستم پرسیدم:

تو که اهل تعارف نبودی چرا هرچه پدرم اصرار کردهمون اول خودت  برنداشتی؟

دوستم خیلی قشنگ جواب داد:

آخه مشتهای بابات بزرگتره.!

خدایا اقرار میکنم که مشت من کوچیکه و معجزه های تو بزرگ.

پس به لطف و کرمت ازت می خوام که با مشت خودت از هر چی که خیر و صلاح منه  به من و زندگی دوستانم هدیه کنی


به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره