مقایسه رنجرور اسپرت با آئودی RS6 GT
پدال/ خودروهای امروزی به محصولاتی چندمنظوره تبدیل شدهاند که تلاش میکنند مانند یک گوشی هوشمند، تمام ویژگیهای موردانتظار کاربران را در خود جای دهند. اما مسئله این است که نمیتوان همه چیز را با هم داشت؛ حداقل تا کنون به این فناوری دست نیافتهایم. با این همه، خودروسازان از تلاش دست نکشیدهاند و در راه رسیدن به این هدف، محصولاتی چون استیشنها قدرتمند و شاسیبلندهای اسپرت را روانه بازار میکنند؛ خودروهایی که برخلاف طبیعتشان به ویژگیهایی منحصربهفرد مجهز شدهاند.
یکی از این دسته خودروها، RS6 GT به شمار میرود که سال گذشته و با قیمتی ۱۲۷ هزار دلاری رونمایی شد. این محصول نسبتا متفاوت از برند آئودی از یک پیشرانه ۴ لیتری تویین توربوی V8 سود میبرد که ۶۲۱ اسب بخار قدرت خود را از طریق یک جعبهدنده ۸ سرعتی به هر چهار چرخ میفرستد. شاسی سبکتر این خودرو در مقایسه با نسخه عادی، برای ارائه فرمانپذیری بهتر تنظیم شده است.
بهاینترتیب با وجود اینکه RS6 GT به مرز سوپراسپرتها نزدیک شده است اما همچنان همان امکانات کاربردی یک استیشن را در اختیار کاربرانش قرار میدهد. فضای بار زیاد، فضای مناسب برای سرنشینان، مواد باکیفیت بهکاررفته در پرچمداران آئودی و تجهیزات بهروز باعث میشود RS6 GT، یکی از نزدیکترین خودروهای امروزی به رویای یک خودروی همهکاره باشد.
اما مشکل آنجایی شروع میشود که میبینیم نخست، تنها ۶۶۰ دستگاه RS6 GT در جهان تولید و فروخته شدهاند پس خبری از تولید «انبوه» نیست. هر چند پیشرانه فولکسواگن توان استخراج بیشتری را هم دارد اما آئودی تصمیم گرفته که استیشن نهایی خود را با محافظهکاری روانه بازار کند که چندان منطقی به نظر نمیرسد. ایده این خودروی جذاب است اما استراتژی پیادهسازی آن بهترین نیست. درهرصورت، این استیشن جذاب در مسیر دشوار خود تنها نیست و رقبایی هم دارد.
یکی از این رقبا، شاسیبلند برند انگلیسی لندرور محسوب میشود. آخرین نسخه رنجرور اسپرت عضو ناسازگار خانواده لوکس و باوقار لندروور به شمار میرود که تلاش میکند درکنار ارائه تجربهای لوکس و لندروورمانند، آدرنالین راننده را هم بالا ببرد. این شاسیبلند هیبریدی از یک موتور ۴.۴ لیتری V8 تویین توربوی ۶۲۶ اسب بخاری سود میبرد که قدرت را به هر چهار چرخ آن میفرستد.
هر چند نمیتوان عملکرد این مدل را با مدلهای فوقسریعی چون آستونمارتین DX707 یا لامبورگینی اوروس ۸۰۰ اسب بخاری مقایسه کرد اما همچنان عملکردی قابلتوجه را به راننده ارائه میدهد. ارائه گشتاور موتور توربوشارژ لندروور شتابی مناسب را برای بهچالشکشیدن آئودی ایجاد میکند.
مسئله مهمی که در رانندگی با چنین خودرویی باید در نظر داشت (حتی باوجود قراردادن آن روی حالت اسپرت SV)، ماهیت یک شاسیبلند است. میتوان گفت که رنجروور اسپرت عملکردی سریعی دارد؛ اما برای یک شاسیبلند! میتوان گفت که چابک است و شتاب خوبی هم دارد اما همهوهمه برای یکی شاسیبلند. لندروور برای دستیابی به این موقعیت از تمام فناوریهایش مانند میراگرهای هیدرولیکی کراسلینک، ترمزهای کربنسرامیکی و رینگهای ۲۳ اینچی فیبرکربنی استفاده کرده است.
بنابراین نمیتوان لندروور SV را یک خودروی اسپرت همهفن حریف قلمداد کرد اما همین که مهندسان انگلیسیاش موفق شدند آن را با سطح بالاتری از عملکرد معرفی کنند، جای تقدیر دارد.
مشخصا هر دو خودروساز تا رسیدن به مقام خودروی همهکار و همهفنحریف فاصله زیادی دارد اما وقتی به دنیای خودروهای امروزی نگاهی میاندازیم و زندگی رو به افول پیشرانههای خوشصدای V شکل و… را میبینیم، میتوانیم از نقصهای این مدلها چشمپوشی کنیم و آنها را آخرین نمونههای تلاش بیحاصل خودروسازان برای اعتلای موتورهای درونسوز بدانیم. نظر شما درباره این دو خودرو چیست؟