فیسلیفتهایی که ظاهر خودروها را بدتر کردند
پدال/ فیسلیفتها که عمدتاً در میانهٔ عمر خودروها انجام میشوند، معمولاً ظاهر بهتری را به دنبال دارند ولی در اینجا فیسلیفتهایی را میبینیم که اوضاع را بدتر کردند.
گاهی اوقات، یک فیسلیفت میاندورهای میتواند نجاتبخش یک خودرو باشد. این تغییرات میتوانند جان تازهای به طراحی خودروها ببخشند و یا ماشینی که قبلاً زشت بوده را بهتر کنند. بااینحال، همهٔ فیسلیفتها خوب نیستند و در برخی موارد بهتر است طراحیها دستنخورده باقی بمانند. ازاینرو، در ادامه با ۱۰ فیسلیفتی آشنا خواهیم شد که ظاهر خودروها را بدتر کردند.
شورلت کامارو نسل ششم
ششمین و آخرین نسل کامارو که در سال ۲۰۱۶ معرفی شد، طراحی محافظهکارانهای داشت. این خودرو هرچند در زیر پوست خود تغییرات و ارتقاءهای بزرگی را نسبت به نسل قبلی تجربه کرده بود ولی در ظاهر بیشتر شبیه تکاملی از نسل پنجم به نظر میرسید. البته این موضوع مشکلی نداشت زیرا کامارو هنوز هم جذاب بود ولی وقتی زمان فیسلیفت نسل ششم در سال ۲۰۱۹ فرارسید، طراحان شورلت تصمیم گرفتند دست به تغییرات بزرگی بزنند. این تغییرات اما خصوصاً در نسخهٔ SS با لوگویی که به نظر میرسید از روی جلوپنجره به پایین افتاده، ظاهر زیبا و هماهنگ کامارو را به هم ریخت. البته شورلت سریعاً متوجه این موضوع شد و خیلی زود با تغییر جای لوگو، شرایط را بهتر کرد.
مازراتی کوپه
پیشینهٔ مازراتی کوپه به مدل ۳۲۰۰ GT بازمیگردد که در سال ۱۹۹۸ معرفی شد. طراحی نمای جلوی این گرند تورر ایتالیایی از همان ابتدا بحثبرانگیز بود اما نمای عقبی خودرو با چراغهای بومرنگ شکل دوستداشتنی، خیرهکننده به نظر میرسید؛ بنابراین، زمانی که قرار بود ۳۲۰۰ GT فیسلیفت شود به کوپه تغییر نام دهد، مطمئناً قسمتی که مردان مازراتی باید اصلاح میکردند طراحی جلو بود ولی اینگونه نشد و بهجز برخی تغییرات بسیار جزئی، همچنان همان پوزخند زشت نمونهٔ اولیه باقی ماند. در عوض، به دلایلی نامعلوم، طراحان نمای عقب متمایز ۳۲۰۰ GT را با چراغهای مربع مانندی که در طرفین در صندوق قرار گرفتند تغییر دادند.
مرسدس بنز E کلاس نسل W212
نسل W212 یکی از زیباترین مدلها در تاریخ E کلاس محسوب میشود. این نسل درحالیکه همچنان به سنت چهار چراغ جلوی E کلاس که در سال ۱۹۹۵ با نسل W210 آغاز شد وفادار مانده بود، چهرهای کاملاً بروز و درعینحال باوقار را به نمایش میگذاشت. در فیسلیفتی که در اواخر سال ۲۰۱۲ معرفی شد اما همهچیز تغییر کرد. طراحان برای اینکه ظاهر E کلاس را تهاجمیتر کنند، دماغه را کاملاً بازطراحی کردند و حالا چراغهای چهارتایی با دو چراغ یکپارچه جایگزین شدند. این تغییر نهتنها به معنای پایان سنت چهار چراغ جلوی E کلاس بود بلکه ظاهر باوقار و هماهنگ W212 را هم بر هم زد.
هوندا NSX
هرچند نسل اول NSX پس از فیسلیفت هم همچنان خودروی زیبایی بود ولی این لیستی از فسلیفتهایی است که ظاهر خودروها را بدتر کردند و بنابراین، فیسلیفت NSX را باید در اینجا داشته باشیم. نسخهٔ اولیهٔ این خودروی اسپرت ژاپنی با خطوط تیز و زاویهدار همراه با چراغهای جلوی مخفی نمادین دهه نودی، خودروی فوقالعاده جذابی بود. بااینحال، NSX با آغاز قرن بیست و یکم، NSX به خودرویی قدیمی تبدیل شده بود که باید هم از لحاظ طراحی و هم مقررات با زمان همگام میشد. در آن سالها، قوانین ایمنی جلوی استفاده از چراغهای جلوی مخفی را گرفتند و NSX هم از این تغییر مصون نماند. البته ظاهر جدید NSX هنوز هم زیبا به نظر میرسید ولی جادوی قبلی را نداشت.
هیوندای کوپه
هیوندای کوپه که در برخی بازارها با نام تیبورون شناخته میشد، از همان ابتدا هم خودروی خوشقیافهای نبود ولی بااینحال خیلیها را شگفتزده کرد. هیوندای در آن زمان با هیوندای امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به خاطر ساخت خودروهای خانوادگی ارزانقیمت و کسلکننده شناخته میشد. به همین دلیل، ساخت یک کوپهٔ اسپرت توسط چنین برندی اقدام جسورانهای محسوب میشد. چند سال پس از عرضهٔ این ماشین اما مردان دپارتمان طراحی هیوندای نگاهی به هوندا اینتگرا DC2 انداختند و گفتند کاش کوپهٔ خود را بیشتر شبیه آن طراحی کرده بودند. به همین دلیل، در سال ۱۹۹۹ چهار چراغ گرد را به دماغهٔ هیوندای کوپه پیوند زدند که اصلاً زیبایی نداشت.
آستونمارتین راپید
راپید از ابتدا آنقدر زیبا بود که نیازی به تغییر نداشت زیرا آستون موفق شد فلسفهٔ طراحی قدیمی DB9 را بهخوبی روی این ماشین اعمال کند و زیباترین سدان لوکس بازار را خلق کند. درنتیجه، فیسلیفت راپید بسیار سبک بود ولی یک تغییر کوچک همهچیز را بهطور چشمگیری تغییر داد. در این فیسلیفت، پانل همرنگ بدنهای که در میان جلوپنجره قرار داشت حذف و جلوپنجره بسیار بزرگتر شد. این تغییر باعث شد چهرهٔ راپید متعجب به نظر برسد درحالیکه نصب پلاک جلو هم شرایط را بدتر میکرد.
MGB
MGB در نسخههای دههٔ ۶۰ یک خودروی اسپرت بریتانیایی دوستداشتنی بود که با کروم فراوان تزئین شده بود ولی نه آنقدر که شبیه برخی خودروهای آمریکایی آن سالها بیشازحد پرزرقوبرق به نظر برسد. MGB اما زمان زیادی در بازار ماند تا جایی که اگر مدل RV8 را هم حساب کنیم، حدود ۳۰ سال میشود. طبیعتاً طی این سالها شرایط بسیار تغییر کرد و در اوایل دههٔ ۷۰ بهمنظور مطابقت با قوانین ایمنی جدید آمریکا، امجی اقدام به طراحی سپرهای پلاستیکی بزرگ و وحشتناکی برای MGB کرد. این سپر که در بریتانیا هم ارائه شد، شبیه زدن افسار بزرگی بر پوزهٔ خودرو به نظر میرسید.
فراری F512 M
فراری ۵۱۲ TR خود اساساً فیسلیفت تستاروسا بود ولی ظاهر زیبای آن سوپراسپرت فراری را خراب نکرد. البته تریمهای مشکی جذاب دههٔ ۸۰ حالا همرنگ بدنه شدند اما تغییراتی که در طراحی سپرها و دیگر قسمتها صورت گرفت، ظاهر تستاروسا را بروز کردند. سپس در سالهای پایانی تولید، ۵۱۲ TR به ۵۱۲ M تبدیل شد و حالا چراغهای ثابت جایگزین نمونههای مخفی جذاب قبلی شدند. این چراغهای جدید بهگونهای طراحی شده بودند که به نظر میرسید پلکهای روی چراغهای مخفی قبلی کنده شدهاند! شرایط در عقب هم چندان بهتر نبود زیرا چراغهای مستطیلی که یادگار زمان تستاروسا بودند با نمونههای دایرهای جایگزین شدند.
سیتروئن زارا
زارا بهعنوان یک خودروی کامپکت اقتصادی، اصلاً هیجانانگیز نبود ولی طراحی زیبا و شیکی داشت. این خودرو اما در سال ۲۰۰۰، دستخوش تغییری نسبتاً اساسی شد و نمای جلویی ساده و چشمنواز آن با چراغهایی قطرهای شکل و جلوپنجرهٔ بزرگتر تغییر کرد. با این تغییرات، به نظر میرسید روی پیشانی خودرو نوارچسب چسبانده شده و کل عناصر چهره را به سمت عقب کشیده است!
جگوار F تایپ
جگوار F تایپ بدون شک یکی از خودروهایی است که در طراحی هرگز نیازی به تغییر نداشت. نسخهٔ اولیهٔ این ماشین که در سال ۲۰۱۳ معرفی و توسط طراح افسانهای «یان کالوم» طراحی شده بود، ظاهری کاملاً متناسب و چشمنواز داشت. بااینحال، F تایپ در سال ۲۰۲۰ فیسلیفت بزرگی را تجربه کرد که همهچیز را خراب کرد. در قسمت جلوی خودرو، چراغهای قبلی با نمونههای بسیار باریک و کشیدهای جایگزین شدند که شباهت بیشتری به دیگر خودروهای جگوار داشتند. هرچند F تایپ جدید ظاهر بدی نداشت ولی ظرافت نسخهٔ قبلی را از دست داده بود.