نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
خودرو

جذاب‌ترین خودروها با چراغ‌های pop-up

منبع
آخرین خودرو
بروزرسانی
جذاب‌ترین خودروها با چراغ‌های pop-up

آخرین خودرو/ امروزه به لطف تکنولوژی LED، چراغ‌های جلوی خودروها دید بسیار عالی را در شب فراهم می‌کنند و در عین حال طراحی‌های زیباتر و اغواکننده‌تری را به خودروهای جدید می‌بخشند. با این حال، من همیشه دوران چراغ‌های جلوی پاپ-آپ را دوران رومانتیک‌تری می‌دانم. چراکه خودروهایی که چراغ‌های جلوی پاپ-آپ دارند، همیشه جایگاه ویژه‌ای در قلب علاقه‌مندان به دنیای خودرو داشته‌اند. این چراغ‌ها نمادین هستند، مانند چشم‌هایی که به ما نگاه می‌کنند و دنیای جدیدی از ماجراجویی و سرعت را به ما نشان می‌دهند. این چراغ‌ها به ما خودروهای افسانه‌ای داده‌اند که هنوز هم طرفداران خودروها را متحیر می‌کنند و مهم‌تر از همه، باعث می‌شوند خودروها بسیار جذاب به نظر برسند.

چراغ‌های جلوی پاپ-آپ، نمادی از دوران طلایی خودروها، زمانی که هر خودرو داستان خود را داشت و هر ماجراجویی با چرخیدن کلید، آغاز می‌شد. این چراغ‌ها چیزی بیش از یک ویژگی طراحی هستند؛ آن‌ها رمز و راز، قدرت و زیبایی را با هم ترکیب می‌کنند و به خودرو شخصیتی منحصر به فرد می‌بخشند. مانند  آنکه خودرو از خواب بیدار شده و آماده است تا ما را به سفرهایی ناشناخته ببرد.
 
به یاد آورید باند، که با لوتوس اسپریت خود از زیر آب به سطح آمد، یا کوروتی که در جاده‌های پیچیده و خطرناک با چراغ‌های جلوی پاپ-آپ خود شب را روشن می‌کرد. این خودروها نمادهای سبک و عملکردی بودند که قلب‌ها را به تپش درمی‌آوردند و رویاها را به واقعیت تبدیل می‌کردند.

هر زمان که چراغ‌های پاپ-آپ به آرامی باز می‌شوند، لحظه‌ای است که زمان ایستاده و داستانی جدید آغاز می‌شود. خودروهای با چراغ‌های جلوی پاپ-آپ به ما یادآوری می‌کنند که هر جاده‌ای یک ماجراجویی در خود دارد و هر سفری با شجاعت و هیجان آغاز می‌شود.

در این مقاله، نظرم را در مورد خودروهایی با چراغ‌های پاپ-آپ می‌دهم، مدل‌هایی که هنوز هم تا به امروز تأثیرگذار هستند. برای جذاب‌تر کردن آن، لیست را به یک خودرو از هر برند محدود کردم و آن‌ها را بر اساس میزان جذابیت و گیرایی رتبه‌بندی کردم.

Opel GT (1968 to 1973)

نسخه‌های کوچک خودروهای اسپرت کلاسیک یک مفهوم بسیار جذاب هستند، اما در واقع اسباب‌بازی‌هایی برای بزرگسالان محسوب می‌شوند. با این حال، در گذشته، GM نسخه کوچک‌تری از کوروت را با مهندسی آلمانی تولید کرد. اوپل GT با طراحی بسیار زیبا و آینده‌نگرانه‌ای که داشت، حتی پیش از کوروت C3 در سال ۱۹۶۵ به بازار عرضه شد و در عین حال به اندازه کوچک‌تری نسبت به خودروی اسپرت پرچم‌دار GM داشت. این خودرو نسخه دقیقی از کوروت نبود، اما GT همچنان خودروی جذابی بود.

نقطه مرکزی طراحی اوپل GT چراغ‌های جلوی پاپ-آپ بود که توسط یک اهرم کار می‌کرد و به سمت جانبی باز می‌شد. این چراغ‌ها برای دوران خود بسیار جذاب به نظر می‌رسیدند، به خصوص با توجه به اینکه GT به هیچ وجه خودروی پرچم‌ داری نبود. مجهز به یک موتور ۱.۱ لیتری تولید ۶۷ اسب بخار یا واحد ۱.۹ لیتری تولید ۱۰۲ اسب بخار، اوپل GT نیز خودرو بسیار قدرتمندی نبود. خوشبختانه، این خودرو بسیار سبک بود و با وزن ۲,۰۷۲ پوندی، اجازه می‌داد تا با موتور قدرتمندتر به حدود سرعت ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت دست یابد. یا می‌توانستید با انتخاب موتور کوچکتر و صرفه‌جویی در مصرف سوخت به عدد ۵.۸ لیتر در صد کیلومتر برسید!

Mazda MX-5 Miata NA (1989 to 1997)

نسل اولMX-5 Miata  اولین خودروی اسپرت ارزان و هیجان‌انگیز با پیکربندی موتور جلو و دیفرانسیل عقب نبود و سال‌ها از ساخت چنین پیکربندی خودرویی گذشته بود. حتی تویوتا در سال ۱۹۸۴ یک خودروی اسپرت با موتور میانی به نام MR2 عرضه کرد. اما برخلاف رقبایش، MX-5 Miata با استفاده از مهندسی کانسی دستورالعملی برای انتقال احساس ارائه داد.

نسل اول MX-5 Miata همچنان جذاب‌ترین در بین این دسته با چراغ‌های جلوی پاپ-آپ خود بود که دو شخصیت به خودرو می‌بخشید. با چراغ‌های جلوی جمع‌شده،MX-5 Miata  آن شکل کلاسیک خودروی اسپرت را داشت، اما با چراغ‌های جلو باز، بسیار بامزه به نظر می‌رسید. این ظاهر جذاب حتی پدیده “چراغ‌های چشمک‌زن” را آغاز کرد، بدین صورت که فقط یک چراغ جلو را باز می‌کرد.

با این حال، MX-5 Miata بیشتر از نگاه کردن به آن، برای رانندگی بسیار لذت‌بخش‌تر بود. با شاسی سبک و متوازن خود که از Lotus Elan الهام گرفته شده بود، موتور ۱.۶ لیتری تنفس طبیعی، فرمان تیز و جعبه‌دنده دستی دقیق،MX-5 Miata یک تجربه رانندگی فوق‌العاده ارائه می‌داد. مهم‌تر از همه، ارزان و قابل دسترس برای اکثر علاقه‌مندان بود، که در نظر من آن را حتی جذاب‌تر می‌کند. این دلیل است که MX-5 Miata  در این لیست به جای RX-7 FD قرار دارد، هرچند که خودروی اسپرت روتاری مزدا نیز در نوع خود شگفت‌انگیز است.

Porsche 928 (1978 to 1995)

۹۱۱ خودروی اسپرت پرچم‌دار پورشه است و مدلی است که پورشه به وسیله آن به جهانیان معرفی شد. با این حال، در سال ۱۹۷۸، پورشه خودرویی گرند تورینگ با موتور V8 در جلو و دیفرانسیل عقب معرفی کرد که باید خودروی پرچم‌دار جدید برند می‌شد. این خودرو برای شرکت آلمانی یک نفس تازه بود، هرچند که به اندازه کافی برای برکناری ۹۱۱ به عنوان جواهر تاج شرکت نبود. شما می‌توانید از پورشه‌دوستانی که موتورهای بوکسور هواخنک را ترجیح می‌دادند، انتقاد کنید، زیرا ۹۲۸ خودروی عالی بود و به راحتی پرطرفدارترین پورشه در تمام زمان‌ها بود.

آنچه همیشه من را در مورد ۹۲۸ تحت تأثیر قرار داده این است که پورشه از هیچ‌کس کپی نکرد. ۹۲۸ چراغ‌های جلوی پاپ-آپ داشت، اما زمانی که استفاده نمی‌شدند، پنهان نمی‌شدند – فقط پایین می‌خوابیدند. این طراحی جلوی خودرو را ظریف‌تر کرد و فضای منفی را شکست. سایر قسمت‌های بدنه نیز با خطوط و فرم‌پردازی سیال و شیک طراحی شده بود، در حالی که داخل خودرو آینده‌نگر و بسیار لوکس بود. بهترین بخش: شما می‌توانستید در ۹۲۸ به سرعت‌های باورنکردنی دست یابید، با مدل ۵.۴ لیتری GTS با قدرت ۳۵۰ اسب بخار و در ۵.۳ ثانیه به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت می‌رسید و به حداکثر سرعت بیش از ۲۷۳ کیلومتر بر ساعت می‌رسید!

Lotus Esprit (1976 to 2002)

اولین باری که چراغ‌های جلوی پاپ-آپ لوتوس اسپریت را دیدم، در حال تماشای فیلم جیمز باند “جاسوسی که دوستم داشت” بودم. با استایل تیز و شبیه به گوه و جلوی صاف که نسل کاملی از خودروهای سوپراسپرت را تحت تأثیر قرار داد. حتی امروزه، سه نسل اول (S1، S2 و S3) همچنان به عنوان برخی از جذاب‌ترین خودروهای اسپرت شناخته می‌شوند. این نکته تعجب‌آور نیست، زیرا مفهوم اسپریت توسط جورجتو جوجیارو طراحی شده بود.

از بین آن‌ها، اسپریت توربو ۱۹۸۱ به عنوان تهاجمی‌ ترین مدل با کیت آیرودینامیکی که ظاهر خودروی اسپرت موتور میانی لوتوس را بهبود می‌بخشید، متمایز است. علاوه بر این، به لطف موتور جدید توربو شارژ ۲.۲ لیتری، سرعت آن بسیار بیشتر از قبل بود و به آن امکان می‌داد در ۵.۷ ثانیه به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد. از لحاظ دینامیک رانندگی، نسل S3 اسپریت توربو بهبود یافته بود، با هندلینگ چابک و پایداری عالی. لوتوس به بهبود اسپریت در دو نسل بعدی، X180 و S4، ادامه داد که طراحی گردتری داشتند اما همچنان بسیار آینده‌نگر بودند. مدل S4 حتی یک موتور V8 ۳.۵ لیتری دریافت کرد که ۳۵۰ اسب بخار تولید می‌کرد!

Dodge Charger Daytona (1969)

دوج چارجر دیتونا یکی از خشمگین‌ترین خودروهای اسپرت جاده‌ای است که طراحی و ساخته شده است، با بال عقبی عظیم و جلوی “نُک بینی” تیز همراه با چراغ‌های جلوی پاپ-آپ. با این حال، این طراحی صرفاً نتیجه یک روز کاری سرگرم‌کننده برای طراحان دوج نبود. این نتیجه تلاش تیم مهندسی برای پیروزی در مسابقات نسکار بود، هرچند که طراحی کارآمدتر ایرودینامیکی در نهایت منجر به ممنوعیت Charger Daytona از مسابقات شد. دوج تنها ۵۰۳ نمونه از این خودروی عضلانی تولید کرد، صرفاً برای اهداف هومولوگیشن برند. در نسخه ۱۹۶۸ مسابقات نسکار چندان موفق نبود، اما با این طراحی جدید، دو مسابقه در سال ۱۹۶۹ و چهار مسابقه در سال ۱۹۷۰ برنده شد. همه این موفقیت‌ها به لطف کیت بدنه بود که مقاومت هوا را ۱۵٪ کاهش داد و به چارجر دیتونا اجازه داد بدون تغییرات عمیق در موتور، به سرعت قابل توجه بالای ۲۰۰ مایل در ساعت برسد.

اگرچه طراحی چارجر دیتونا ویژگی برجسته آن است، اما موتور ۷.۰ لیتری HEMI V8 که زیر کاپوت آن مخفی شده بود نیز توجه برابری را می‌طلبد. این موتور با دو کاربراتور مجهز شده بود و ۴۳۰ اسب بخار تولید می‌کرد و صدایی شبیه به صدای رویاهایتان داشت. جالب اینجاست که دوج آن را با یک جعبه‌دنده اتوماتیک سه سرعته همراه کرد که محبوبیت دیتونا را بیشتر می‌نمود، اما خوشبختانه یک گزینه دستی چهار سرعته نیز وجود داشت.

BMW M1 (1978 to 1981)

تقریباً ۵۰ سال پس از اینکه ب‌ام‌و اولین کانسپت خود را به نمایش گذاشت، M1 همچنان یکی از افسانه‌ای‌ ترین محصولات این برند باقی مانده است. این خودرو که در دهه ۱۹۷۰ به‌ طور عمده برای شرکت در مسابقات طراحی شده بود، تنها سوپر اسپرت تاریخ ب‌ام‌و و مهم‌ترین خودروی سری M است که تاکنون تولید شده است. علاوه بر این، با پیکربندی موتور میانی، موتور ۳.۵ لیتری ۶ سیلندر خطی با ۲۷۷ اسب بخار و جعبه‌دنده پنج سرعته، M1 یک خودروی واقعی راننده بود که می‌توانست در ۵.۹ ثانیه به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد و سرعت نهایی ۲۶۰کیلومتر بر ساعت داشته باشد.

از برخی جهات، M1 بسیار شبیه به لامبورگینی به نظر می‌رسد، و دلیل آن هم به برنامه مشارکتی که میان لامبورگینی و ب‌ام‌و برای تولید این خودرو منعقد شده بود بازمی‌گردد. در حقیقت، طرف ایتالیایی این همکاری، موظف بود ۴۰۰ دستگاه خودروی مسابقه‌ای M1 برای مسابقات گروه ۴ بسازد، اما به دلیل مشکلات مالی، ب‌ام‌و بعداً با کمپانی Neerpasch به عنوان شریک تولید همکاری کرد.

متأسفانه، M1 در مسابقات، به دلیل موتور کم‌توانش ناکام ماند. اما در نیمه پر لیوان، M1 همچنان یکی از جذاب‌ترین ب‌ام‌و های تاریخ تا به امروز باقی مانده است، با بدنه‌ای به جذاب و پویا و البته آینده‌نگر به همراه نمای جلویی بسیار تیز. چراغ‌های جلوی پاپ-آپ که به بهترین نحو به جذابیت آن افزودند و آن را به یک کلاسیک واقعی تبدیل کردند.

Buick Riviera (1966 to 1970)

برخلاف اکثر خودروهای این لیست، چراغ‌های جلوی پاپ-آپ نسل دوم Buick Riviera اصلاً برای آیرودینامیک ساخته نشده بودند. این چراغ‌ها قطعاتی از هنر طراحی خودرو بودند که نشان می‌داد وقتی طراحان و مهندسان با هم هماهنگ می‌شوند چه چه شاهکارهایی خلق می‌شوند. چراغ‌های جلو وقتی استفاده نمی‌شدند، به عنوان بخشی از جلوپنجره به نظر می‌رسیدند و تنها زمانی که روشن می‌شدند، بیرون می‌آمدند. در واقع، آنها اصلاً چراغ‌های جلوی “پاپ-آپ” نیستند، اما این باعث نمی‌شود که از نظر من کمتر شیک به نظر برسند.

علاوه بر این، مکانیسمی که به این چراغ‌های جلو اجازه می‌داد به صورت کشویی بیرون بیایند، بسیار خلاقانه بود. این چراغ‌ها یک مجموعه L شکل با دو پایه داشتند، که یکی از آنها چراغ‌های جلو دوگانه را حرکت می‌داد و دیگری بخشی از جلو پنجره را حمل می‌کرد. در نتیجه، جلو پنجره به طور کامل و بدون نقص با هم تراز می‌شد و چراغ‌های جلو را بهتر از هر خودروی دیگر با چراغ‌های جلوی پاپ-آپ مخفی می‌کرد. علاوه بر این، Riviera یک خودروی لوکس عالی بود. در ابتدا، Buick قصد داشت آن را بر روی یک پلتفرم دیفرانسیل جلو بسازد، اما به دلیل سواری و هندلینگ ضعیف، مهندسان خوشبختانه به دیفرانسیل عقب و یک موتور V8 7.0 لیتری تولید ۳۶۰ اسب بخار روی آوردند که امتیازات شاخص بیشتری به Riviera هدیه داد.    

به پیج اینستاگرامی «آخرین خودرو» بپیوندید
instagram.com/akharinkhodro.ir

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره