نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
خودرو

آیا سانتافه نسل دوم (CM) ارزش خرید دارد یا خیر؟

منبع
آخرین خودرو
بروزرسانی
آیا سانتافه نسل دوم (CM) ارزش خرید دارد یا خیر؟

آخرین خودرو/ سانتافه نسل دوم یکی از جذابترین و پرطرفدار ترین کراس اوورهای بازار ایران به شمار می رود. اما آیا این خودرو هنوز هم ارزش خرید دارد؟
 
سانتافه نسل دوم (CM) یکی از محبوب ‌ترین کراس ‌اوورهای وارداتی بازار ایران است؛ خودرویی که با وجود گذشت بیش از یک دهه از عمرش هنوز میان خریداران نیمه ‌حرفه ‌ای طرفدار دارد. در این بررسی جامع، طراحی، کابین، موتورهای  ۲.۷ و ۳.۵ لیتری، تجربه رانندگی، استهلاک و هزینه نگهداری سانتافه را موشکافانه بررسی کرده‌ ایم و آن را در برابر کراس‌ اوورهای چینی صفر کیلومتر قرار داده ‌ایم. اگر می ‌خواهید بدانید آیا خرید سانتافه CM هنوز منطقی است یا نه این مقاله همه چیز را صادقانه برایتان روشن می‌کند.

بررسی فنی، احساسی و منطقی یک کره‌ای محبوب در بازار ایران
سال‌ها از روزی که سانتافه نسل دوم با کد CM وارد خیابان ‌های ایران شد می‌ گذرد. روزهایی که کراس ‌اوور هنوز واژه ‌ای تازه بود و هیوندای با این مدل در دل خانواده‌ های ایرانی جا باز کرد. حالا اما شرایط فرق کرده است. سانتافه‌ نسل دوم با کد اتاق CM تبدیل به خودرویی ۱۰ تا ۱۵ ساله شده، در برابر نسل‌های جدید چینی‌های صفرکیلومتر قرار گرفته و پرسش بزرگ دوباره زنده شده:
آیا هنوز ارزش خرید دارد؟
 
در این مقاله بی ‌آنکه درگیر تبلیغ یا تعصب شویم با نگاه فنی و تجربه‌ بازار ایران بررسی می ‌کنیم که سانتافه CM دقیقاً چه دارد، چه کم دارد و برای چه کسی خریدش منطقی است.
 
طراحی؛ زبان ساده‌ کره‌ ای با امضای اطمینان

در زمان خودش (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲) سانتافه نسل دوم یکی از زیباترین SUVهای متوسط بازار بود. طراحی ‌اش نه تهاجمی بود نه بی ‌هویت. در نمای جلو چراغ ‌های بیضی‌ شکل و جلو پنجره‌ باریک ترکیبی از لطافت و صلابت را ایجاد می‌ کردند. بدنه حجیم بود اما خطوط نرم اجازه نمی ‌داد خودرو بیش از حد زمخت به‌ نظر برسد. همین ویژگی باعث شد CM برخلاف رقبای ژاپنی، مثل راوفور نسل قدیم یا CR-V، ظاهر خانودگی ‌تر و لوکس ‌تری داشته باشد.

در نمای جانبی، گلگیرهای پف‌ کرده و خط شانه‌ ممتد حس پایداری را منتقل می ‌کنند. با دید امروزی شاید فرم کلی کمی قدیمی به‌نظر برسد اما هنوز تناسب‌ ها درست‌ اند. برخلاف کراس‌ اوورهای چینی امروزی که گاهی شلوغ و پرزرق‌ و برق‌ اند، سانتافه یک طراحی «راست‌گو» دارد؛ مانند کسی است که می‌ داند جذابیت واقعی در سادگی است.

نمای عقب نیز همان حس آرامش را دارد. چراغ‌ های کشیده، سپر پهن و خروجی دوبل اگزوز در نسخه‌ های  V6 که خوشبختانه به کشورمان راه یافتند، چهره‌ای متعادل و محترم به آن داده ‌اند. طراحی سانتافه CM نه فریاد می ‌زند و نه پنهان می ‌شود؛ فقط خودش است. همان چیزی که خیلی از خریداران امروز از خودروهای پرادعا و ظاهر فریب که از کمپانی های معتبر هم عرضه می شوند دلتنگش هستند.

کابین؛ دوام کره ‌ای با نشانه ‌هایی از گذر زمان

با باز کردن درب سانتافه اولین چیزی که جلب توجه می ‌کند ارتفاع مناسب صندلی ‌هاست. سوار شدن و پیاده شدن راحت است، دید بیرون عالی است و فرم شیشه‌ ها حس تسلط می‌ دهد. این همان ویژگی ‌ای ا‌ست که باعث شد سانتافه به ماشین محبوب خانواده‌ها تبدیل شود: راحتی، بدون دردسر.

کیفیت متریال کابین برای خودرویی در آن سال ‌ها بسیار خوب است. پلاستیک‌ های نرم در بخش بالای داشبورد، رودری‌ های پارچه ‌ای یا چرمی (در نسخه‌های فول) و دکمه ‌هایی که حتی بعد از یک دهه هنوز فرم و کارایی خود را حفظ کرده اند همه از مونتاژ دقیق هیوندای خبر می ‌دهند. با این حال اگر ماشین زیاد زیر آفتاب بوده باشد ممکن است درزهای داشبورد کمی باز شده یا رنگ دکمه‌ها پریده باشد. این مسئله در ایران به‌خاطر گرما و اشعه UV بیشتر رایج است.

فضای کابین برای پنج سرنشین بزرگسال کافی است و صندوق عقب ۷۷۴ لیتری یکی از نقاط قوت اصلی آن است. صندلی‌های ردیف دوم تاشو هستند و در نسخه‌ های ۷ نفره، دو صندلی کوچک دیگر هم در انتهای کابین وجود دارد که بیشتر برای کودکان کاربردی ‌اند. از نظر ارگونومی هه‌چیز سر جای خودش است. فرمان ساده، صفحه کیلومتر خوانا، ادوات منظم و در دسترس و حتی موقعیت دسته‌ دنده که حس راحتی می‌دهد به خوبی تعبیه شده است.

در نسخه‌ های فول آپشن امکاناتی مثل سانروف دو‌حالته، کنترل پایداری، تهویه دوگانه، گرمکن صندلی و صندلی برقی وجود دارد؛ تجهیزاتی که در آن زمان لوکس محسوب می‌ شدند و هنوز هم در استفاده روزمره کافی‌ اند. اما اگر بخواهید آن را با خودروهای امروزی مقایسه کنید، بله، کمبودهایی را به وضوح حس خواهید کرد.. با این حال سانتافه هنوز در جزئیات کوچک مثل کیفیت چرم فرمان یا حس دکمه‌ ها کرامت خود را حفظ کرده است.

پیشرانه‌ ها؛ از۲.۷تا ۳.۵، هرکدام شخصیتی جداگانه
در ایران دو پیشرانه برای سانتافه نسل دوم وجود دارد: ۲.۷ لیتری  V6و ۳.۵ لیتری V6 در مدل‌های) ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲). هرکدام از این‌ها داستان خودشان را دارند.

نسخه‌ ۲.۷ لیتری V6 همان موتور آشنای کره ‌ای با صدای نرم و دلنواز است. حدود ۱۸۵ تا ۱۹۰ اسب‌بخار نیرو و گشتاور 248نیوتن متر تولید می ‌کند. نکته‌ مثبت این پیشرانه عملکرد نرم و بی‌ لرزش آن است؛ حتی بعد از کارکردهای بالا اگر درست سرویس شده باشد استهلاک چندانی ندارد. اما نقطه ضعفش مصرف سوخت بالاست؛ در شهر معمولاً بین ۱۲ تا ۱۳ لیتر در صد کیلومتر و در جاده حدود ۹ لیتر. ضمن اینکه در بعضی نمونه‌ ها به‌خصوص آن‌ هایی که از روغن بی ‌کیفیت استفاده کرده ‌اند مصرف روغن بالا دیده می‌شود. موضوعی که خیلی‌ ها را نگران می‌کند اما در اصل ناشی از سهل‌ انگاری مالکان است نه ضعف طراحی.

در مدل‌ های انتهایی یعنی ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲، هیوندای نسخه‌ ۳.۵ لیتری V6 را به سانتافه آورد. این موتور Lambda II با ۲۷۶ اسب‌بخار قدرت یک جهش واقعی نسبت به نسخه‌ دیگر بود. شتاب از حدود ۱۲ ثانیه به ۹ثانیه رسید و هماهنگی با گیربکس ۶ سرعته جدید رانندگی را بسیار روان ‌تر کرد. این مدل در ایران کمیاب ‌تر است اما از نظر فنی بهترین و کامل‌ترین سانتافه CM محسوب می ‌شود. مصرف سوختش طبیعتاً بالاتر است (میانگین واقعی حدود ۱۳ لیتر) ولی کارکرد نرم، شتاب عالی و دوام بالا باعث شده که هنوز بین خریداران واقعی نسخه‌ ۳.۵ محبوب ‌ترین باشد.

تجربه رانندگی؛ جایی بین آسایش خانوادگی و آرامش جاده‌ ای

رانندگی با سانتافه نسل دوم چیزی بین یک SUV شهری و یک خودروی مسافرتی تمام ‌عیار است. فرمان سبک و دقیق، دید خوب به اطراف و موقعیت بلند صندلی ‌ها باعث می ‌شوند که حتی در شهرهای شلوغ مثل تهران رانندگی با آن آسان باشد. وزن خودرو حدود ۱.۷ تن است اما موتورهای V6 قدرت کافی برای حرکت نرم و بی‌ استرس را فراهم می ‌کنند.

تمرکز سیستم تعلیق در سانتافه بیشتر روی راحتی است. در جاده ‌های پرچاله یا آسفالت‌ های خشن ایران، خودرو رفتاری نرم و بخشنده دارد. صدای برخورد چرخ با دست‌ انداز کمتر از چیزی است که در خودروهای هم ‌کلاس آن سال‌ها می ‌شنیدیم. سیستم تعلیق جلو مک‌فرسون و عقب مولتی لینک است؛ ترکیبی که دوام نسبتاً خوبی دارد اما در مسیرهای پرچاله با گذر زمان بوش‌ها و طبق‌ها به صدا می ‌افتند.

در پیچ‌ها بدنه کمی حرکت گهواره ای و کشش به طرفین دارد اما کنترل ‌پذیری مطلوب است. سیستم AWD در نسخه‌ های دو دیفرانسیل با دکمه‌ی “Lock” به راننده اجازه می ‌دهد در مسیرهای لغزنده، تقسیم نیرو را ۵۰-۵۰ نگه دارد. در مسیرهای برفی یا جاده‌ های گل ‌آلود این سیستم واقعاً به کمک می‌ آید اما انتظار یک آفرود حرفه ای از این خودرو بی جا است. ترمزها در بیشتر نمونه ‌ها مطمئن ‌اند و حس پدال قابل ‌اعتماد است. تنها ایراد رایج، داغ شدن ترمز در رانندگی طولانی یا پرفشار است که البته با تعویض دیسک و لنت با نمونه‌ باکیفیت‌ تر رفع می ‌شود.

در مجموع  تجربه رانندگی سانتافه CM چیزی نیست که هیجان ‌زده‌ تان کند اما احساسی از آرامش و اعتماد ایجاد می‌ کند. همان چیزی که خانواده‌ ها دنبالش هستند: ماشینی که با آن سفر بروی و بدانی در ۵۰۰ کیلومتر آینده قرار نیست تو را غافلگیر کند.

استهلاک و هزینه نگهداری؛ دوام بالا به شرط مراقبت اصولی

سانتافه نسل دوم بر خلاف ظاهر‌اش از نظر فنی خودرویی ساده و قابل ‌اعتماد است. پیشرانه‌ های آن ساختار تنفس طبیعی دارند و خبری از توربو نیست؛ یعنی در شرایط نگهداری معمول ایران، بسیار دوام‌ پذیرتر از خودروهای توربوشارژ جدیدند. اما مثل هر خودروی وارداتی دیگری سانتافه هم به شرطی کم‌ خرج می ‌ماند که سرویس‌ها منظم انجام شوند. روغن موتور مناسب (معمولاً ۵W-۳۰ یا ۵W-۴۰ با استاندارد SN یا بالاتر)، فیلتر اصلی هیوندای یا برند معتبر و تعویض به‌ موقع روغن گیربکس (هر ۴۰ تا ۵۰ هزار کیلومتر) سه رکن اصلی عمر طولانی این خودرو هستند. اگر مالک قبلی این سه نکته را رعایت کرده باشد سانتافه CM حتی با کارکرد ۲۵۰ هزار کیلومتر هم می ‌تواند مثل روز اول نرم و کم‌ صدا کار کند.

با این حال بخش ‌هایی وجود دارند که در ایران استهلاک بیشتری دارند. یکی از آن‌ ها جلوبندی است. به‌خاطر وزن بالا و جاده ‌های نامناسب، طبق‌ها، بوش‌ها و سیبک ‌ها معمولاً بعد از ۷۰ تا ۹۰ هزار کیلومتر نیاز به تعویض دارند. خوشبختانه بازار قطعات سانتافه بسیار گسترده است و قطعات اصلی، چینی و کره ‌ای درجه ‌دو در دسترس هستند.

سیستم تعلیق عقب نیز پس از مدتی به صدا می ‌افتد که بیشتر ناشی از خرابی بوش ‌های طبق پایین یا کمک‌ فنر است. هزینه تعویض کامل جلوبندی در بازار امروز حدود ۲۵ میلیون تومان است (تا پاییز ۱۴۰۴)، که برای خودرویی در این کلاس رقم قابل قبولی است.

از نظر برقی و الکترونیکی، سانتافه CM نسبتاً بی ‌دردسر است. خرابی سنسور دما، عمل نکردن موتور دریچه گاز یا خرابی کلید‌های شیشه ‌بالابر جزو ایرادهای رایج اما ساده و کم ‌هزینه ‌اند. گیربکس ‌های ۵ و ۶ دنده اتومات این خودرو دوام بسیار بالایی دارند به ‌شرط آن ‌که روغن ‌شان به موقع تعویض شود. در صورت بی ‌توجهی، تعویض کامل گیربکس می ‌تواند هزینه ‌ای بیش از ۱۰۰ میلیون تومان داشته باشد پس بی‌ اغراق تعویض روغن به ‌موقع حیاتی است.

در کل سانتافه CM از نظر هزینه نگهداری در سطحی متوسط قرار دارد. نه آنقدرها کم هزینه است و نه مانند برخی خودورهای کره ای یا اروپایی پرخرج است. مهم ‌تر از همه اینکه هنوز هر مکانیک باتجربه ‌ای در ایران با ساختار فنی‌ اش آشناست و نیاز به دستگاه خاص یا تعمیرگاه تخصصی ندارد.

بازار خرید و فروش در ایران؛ وفادار اما حساس
یکی از نکات جالب درباره سانتافه CM در ایران این است که با وجود گذشت بیش از یک دهه هنوز بازار فعالی دارد. دلیلش ساده است: ترکیب ظاهر آشنا، دوام مناسب و قابلیت‌ های خانوادگی. اما خریداران امروز حساس ‌تر از همیشه ‌اند. دیگر صرفاً برند هیوندای کافی نیست؛ مردم مقایسه می‌ کنند، تحقیق می‌ کنند و دنبال نسخه تمیز واقعی می‌ گردند.

در بازار فعلی (تا اواسط ۱۴۰۴)، قیمت سانتافه نسل دوم از حدود ۱.۳ میلیارد برای نسخه ‌های۲.۷ کارکرد بالا شروع می‌شود و به بالای ۲ میلیارد برای مدل ‌های ۲۰۱۲ فول ۳.۵ می‌ رسد. تفاوت قیمتی زیاد بین نمونه ‌های تمیز و خسته کاملاً محسوس است چون هزینه احیای یک سانتافه فرسوده بالاست. به بیان ساده اگر قصد خرید دارید بهتر است از همان ابتدا سراغ نمونه‌ ای با سابقه سرویس شفاف و وضعیت بدنه سالم بروید حتی اگر گران ‌تر باشد.

یکی از امتیازات سانتافه وفور قطعات و تعمیرکار در سراسر کشور است. بر خلاف SUVهای خاص ‌تر مثل سورنتو یا راوفور، قطعات سانتافه در شهرهای کوچک هم یافت می‌ شوند. این موضوع باعث شده که ترس از نگهداری سانتافه به ‌ویژه برای خانواده‌ هایی که اهل سفرند کمتر باشد.

اما نقطه ‌ضعف بازار سانتافه CM این است که به‌خاطر سن بالا بیشتر نمونه ‌ها دست‌ کم دو یا سه مالک داشته‌ اند. بنابراین پیدا کردن خودروی بی ‌تصادف و با کارکرد واقعی دشوار است. خریدار آگاه باید حتماً پیش از معامله خودرو را از نظر فنی و رنگ بدنه کارشناسی کند.

سانتافه در برابر چینی ‌های صفر کیلومتر؛ جنگ عقل و احساس
اینجا همان بخش مهم است که اغلب خریداران را دو دل می‌کند: آیا بهتر نیست به‌جای سانتافه ده ‌ساله، یک کراس ‌اوور چینی صفر مثل تیگو۸ پرو، فیدلیتی یا هایما ۸S بخرم؟

پاسخ ساده نیست چون هر دو مسیر منطق خاص خود را دارند.
چینی‌ های امروزی از نظر امکانات رفاهی و ظاهر بدون تردید برنده‌ اند. صفحات دیجیتال بزرگ، آپشن ‌های لوکس و گارانتی طولانی در نگاه اول وسوسه ‌کننده ‌اند. اما از دید فنی و احساسی، سانتافه هنوز چیزی دارد که در هیچ خودروی چینی دیده نمی ‌شود: اعتماد و شخصیت.

سانتافه CM هرچند سن بالاتری دارد اما ساختار مهندسی‌ اش آزموده و شناخته ‌شده است. در جاده حس سواری آن همچنان بهتر از برخی کراس ‌اوورهای چینی ا‌ست. ترمزها واکنش دقیق ‌تری دارند، بدنه در پیچ ‌ها رفتار طبیعی ‌تری نشان می ‌دهد و فرمان حس واقعی‌ تری از جاده منتقل می‌ کند. چینی‌ها معمولاً به خاطر تنظیم نرم و فرمان مصنوعی حس اطمینان لازم را القا نمی‌کنند.

از نظر دوام، پیشرانه‌ های تنفس طبیعی سانتافه در برابر موتورهای توربوشارژ چینی‌ها عمر بسیار بیشتری دارند مخصوصاً با شرایط سوخت ایران. مصرف سوخت بالاتر نقطه ‌ضعفش است اما هزینه تعمیر توربو یا گیربکس دوکلاچه چینی ‌ها می ‌تواند این اختلاف را جبران کند.

در نهایت انتخاب میان سانتافه CM و چینی صفر به نوع نگاه خریدار بستگی دارد. اگر دنبال خودرویی هستید که هر بار سوارش می ‌شوید احساس آرامش و اطمینان داشته باشید سانتافه انتخاب بهتری است. اما اگر امکانات لوکس و ظاهر مدرن برایتان مهم ‌تر است چینی ‌های امروزی جذاب ‌تر به ‌نظر می‌رسند.

جمع‌ بندی؛ سانتافه CM هنوز حرف برای گفتن دارد
با گذشت بیش از یک دهه از توقف تولیدش، سانتافه نسل دوم هنوز در بازار ایران جایگاه خودش را دارد. این خودرو حاصل دوران طلایی هیوندای است، زمانی که کیفیت ساخت در اولویت بود و طراحی‌ ها هنوز تقلیدی نشده بودند. در نسخه‌ های تمیز، سانتافه نسل دوم همچنان حس یک خودرو قابل‌ اعتماد، راحت و خانوادگی را منتقل می ‌کند؛ ماشینی که از سفرهای طولانی نمی ‌ترسد و در شهر هم به ‌قدر کافی شیک و محترم است.

اما باید واقع ‌بین بود. سانتافه CM دیگر خودروی ارزان یا بی ‌دردسری نیست. هزینه نگهداری ‌اش با توجه به سن بالا، قطعات متعدد و موتورهای حجیم، نسبت به قبل بیشتر شده است. در بازار فعلی فقط اگر نسخه تمیز و سرویس‌ شده پیدا کنید ارزش خرید دارد. در غیر این صورت ممکن است به ‌جای لذت سفر درگیر تعمیرگاه شوید.  در میان نسخه ‌ها، مدل ۳.۵ لیتری ۲۰۱۱–۲۰۱۲ بهترین گزینه برای خریداران واقعی است؛ گیربکس شش ‌سرعته، قدرت کافی، امکانات کامل و دوام بالا. اگر بودجه‌ ای محدودتر دارید، نسخه ۲.۷ لیتری انتخاب منطقی‌ تری‌ است و از نظر قطعات نیز در دسترس ‌تر است.

در نهایت سانتافه CM هنوز هم می‌تواند در برابر بسیاری از کراس‌ اوورهای چینی صفر کیلومتر بایستد. نه با زرق و برق، بلکه با اعتبار، آرامش و تجربه رانندگی واقعی. خریدش تصمیمی است میان احساس و منطق: اگر منطق ‌ات می‌ گوید ماشین باید سال‌ ها کار کند و احساستان می ‌خواهد چیزی با اصالت سوار شوید، سانتافه نسل دوم هنوز ارزش دارد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خودرو» بپیوندید
instagram.com/akharinkhodro.ir