تسنيم/ حسين صمصامي، با اشاره به مصاديق عيني عدم آگاهي دولت نسبت به مؤلفه و اطلاعات اقتصادي، که منجر به نقص در تصميم گيريها و سياستگذاريهاي اقتصادي شده است، به بيان ۷ اشکال در اختصاص وام ۲۵ ميليون توماني خودرو پرداخت.
حسين صمصامي، به تعريف شفافيت، ضرورت آن و نيز تبعات عدم شفافيت در اقتصاد پرداخت؛ سپس تشکيل بانک جامع اطلاعات اقتصادي را به عنوان مبنايي ترين نياز براي نيل به اين امر مهم مورد بررسي قرار داد؛ همچنين پرده از مقاومتهاي ساختاري سوداگران و سودجويان اقتصادي در برابر شفاف کردن فضاي اقتصاد برداشت. در اين شماره، مصاديقي از تبعات عدم شفافيت، که بصورت ملموس و عيني در زندگي مردم تأثيرگذار است بيان شده، که به نظر خوانندگان مي رسد.
** وام خودرو حداقل از 7 منظر اشتباه بود
دولت اعلام کرد وام 25 ميليوني خودرو مي دهد؛ اصلاً نمي دانستند که اين سياست مي تواند بخش صنعت را از رکود در بياورد و خارج کند، يا خير؛ کل ارزش افزوده بخش صنعت ما 23 درصد است. خودرو در بخش صنعت 10 تا 15 درصد است؛ خوب؛ خودرو ميشود چقدر از کل؟ 2 تا 3 درصد. حالا با تحريک تقاضا در اين بخش کوچک، اقتصاد ما چگونه مي خواهد از رکود در بيايد؟ اقتصادي که 60 درصدش خدمات است.
اين موضوع اول.
دوم اينکه زمان اين وام را 6 ماه گذاشت. گفت 6 ماه، اما شد 6 روز. چرا اينطور شد؟ چون دولت نمي دانست چه اتفاقي خواهد افتاد. اصلاً نمي دانست؛ اگر مي دانست مثلاً مي گفت يک هفته؛ دو هفته؛ اين که عرض کرديم نقش عوامل بايد روشن باشد؛ اين شرايط يعني براي دولت روشن نيست. اين اشکال دوم اين طرح.
مسأله سوم؛ حالا 100 هزار خودرو ثبت نام شد. ميشود مثلاً معادل 2500 ميليارد تومان. اين رقم با ساز و کاري که تعبيه شده، در نهايت تبديل ميشود به بدهي بانکها به بانک مرکزي؛ اين يعني پايه پولي افزايش پيدا مي کند؛ بعد اين رقم در 6 ضرب ميشود؛ و تبديل ميشود به 15 هزار ميليارد تومان افزايش نقدينگي در جامعه؛ حالا گذشته از اين مبلغ 2500 ميليارد تومان که فرض کنيم به توليد داده شده؛ که نشده البته؛ باقي اين 15 هزار ميليارد (يعني 12500 ميليارد تومان) کجا مي رود؟ فکر مي کنيد اين رقم در اقتصاد ما چه خواهد شد؟ خوب؛ طبيعتاً همان اتفاقي برايش مي افتد که براي باقي نقدينگي بانکها مي افتد. براساس آمارهاي رسمي سهم ناچيزيش مي رود به مجراي کشاورزي و توليد؛ و مابقي هم جاهاي ديگر؛ سال به سال هم شرايط بدتر ميشود؛ اين هم اشکال سوم.
چهارم؛ در 6 ماه اول امسال بانک مرکزي اعلام کرده بانکها 160 هزار ميليارد تومان تسهيلات داده اند؛ سال گذشته 320 هزار ميليارد تومان تسهيلات داده اند؛ خوب؛ اين تسهيلات را چه کسي گرفته و چه کرده؟ شما با 320 هزار ميليارد تومان تسهيلات نتوانستيد کاري بکنيد؛ چطور ميشود که حالا با 2500 ميليارد مي خواهيد اقتصاد را تحريک کنيد؟ خوب؛ قطعاً نمي شود. يک حساب دو دو تا چهار تاست؛ که چيزي تهش در نمي آيد؛ اين هم اشکال چهارم.
اشکال پنجم و ششم؛ آمدند نرخ سود وام را براي خودرو 18 درصد اعلام کردند؛ حالا کسي که چند تا خودرو خريد کرده، پولش را نقد مي کند؛ و با نرخهاي بالاتر با اين پول کار مي کند؛ يا حداقل با نرخ 25 درصد سپرده مي کند.
مگر ميشود چندتا خريد کرد؟ و اصلاً تا وام تمام نشود ميشود فروخت؟ خودرو در رهن مي ماند.
من اطلاع دارم که افرادي بوده اند که تعداد زيادي خريده اند؛ از روشهاي مختلف؛ اين هم که مي گوييد در رهن است؛ بله؛ اما ما روش فروش وکالتي و قولنامه داريم؛ همين الآن در اينترنت يا در تلگرام ببينيد؛ فروش را شروع کرده اند؛ نمي دانم ديده ايد يا نه؛ بنام فروش خودرو با وام 25 ميليوني؛ مثلاً سايت ... گذاشته.
پس پنجم اينکه بعضيها چند تا ثبت نام کردند؛ و ششم اينکه از دولت وام ارزان گرفته اند؛ و بعد مي برند با نرخهاي بالاتر سرمايه گذاري مي کنند.
هفتم؛ با اين شرايط اين وام عوارض اجتماعي هم خواهد داشت؛ که ان شاء الله اين اتفاق نيفتد. و اشکالات فراوان ديگر در اين طرح؛ مثل اينکه حالا خودروها را فروختي؛ اينها چه کساني بوده اند که خريدند؛ براي چه خريدند؛سهم طبقه پايين دست به جيب چه کساني رفت؟
با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar