باشگاه خبرنگاران/ برليانس H220، کوچکترين و سر به زيرترين مدل برليانس، از سال ۱۳۹۴ وارد بازار ايران شد.
کمپاني چيني سازنده برليانس در طراحي H۳۲۰ تا حدي از BMW سري ۱ الهام گرفته است که البته با کمي دقت رد پاي ديگر خودروهاي اروپايي را نيز در ظاهر اين خودرو مي بينيم.
پس از عرضه نسبتا موفقيت آميز مدل H۳۳۰ و H۳۲۰ (نمونه هاچ بک) و عرضه ناموفق سدان زشت H۲۳۰ که يک رده پايينتر و چند ميليون تومان ارزانتر از سري H۳۳۰ محسوب ميشود، حالا سايپا به فکر عرضه هاچ بک اين خودرو با کد H۲۲۰ افتاده است.
طراحي ظاهري
در اين رده قيمتي توقع يک شاهکار در طراحي را نداريم، چرا که ساير محصولات اين سطح از بازار نيز چندان دلربا نيستند. اما H۲۲۰ حتي در ميان همين رقباي ساده هم چهره چندان درخشاني ندارد و درمجموع نمره متوسطي بدست ميآورد. در قسمت جلويي تک تک اجزاء، شکل و شمايل معمولي و قابل قبولي دارند، اما وقتي آنها را در کنار يکديگر قرار مي دهيم با کمي ناهماهنگي روبرو مي شويم. مثلاً چراغهاي جلو زيادي از هم فاصله گرفته اند و زاويه تند و خطوط تيزشان با انحناي نرم جلوپنجره و سپر همخواني پيدا نکرده است؛ همچنين اين دماغه مسطح و پَخ با بدنه تخم مرغي H۲۲۰ چندان سازگار نيست.
اما با گذر از اين زاويه و رسيدن به قسمت کناري اوضاع بهبود مييابد چراکه خطوط جانبي بدنه، در کنار اين آينههاي اسپرت و رينگهاي آلومينيومي طراوت نسبي را به اين بخش از اتومبيل هديه داده اند و در انتها نيز با يک H۳۲۰ کوچک شده روبرو مي شويم که همچون برادر بزرگش حال و هواي جواني در سر دارد و نسبتاً هم جذاب از آب در آمده است. در يک جمع بندي کلي اين اتومبيل نخواهد توانست مثل مدل H۳۲۰ و يا ام وي ام ۳۱۵ جديد، از عنصر زيبايي براي قانع کردن مشتريان استفاده کند، اما با توجه به قيمت، اين شانس براي H۲۲۰ وجود دارد که با پيرمردهاي از رنگ و لعاب افتاده وطني مقايسه شده و نظر افرادي که از قيافههاي تکراري خسته شده اند را به خود جلب کند.
طراحي داخلي
با ورود به داخل کابين با طرحي نسبتاً فانتزي روبرو مي شويم که براي يک هاچ بک ارزان قيمت قابل قبول است. ارگونومي کلي هم در سطح متوسطي قرار دارد و به غير از محدوديت ديد به اطراف و صندليهايي که چندان عالي طراحي نشده اند، نمره قبولي را خواهد گرفت. اما اي کاش برليانس در مورد کيفيت قطعات کابين خساست کمتري به خرج مي داد و از متريال بهتري استفاده مي کرد، چرا که حتي قبل از لمس قسمتهاي مختلف کابين نيز مي توان به خشکي و کيفيت پايين پلاستيک هايش پي برد. البته ما هم در اين سطح قيمت توقع استفاده از چرم مرغوب و متريال لوکس را نداريم، اما اين ميزان از خشکي نه تنها حس خوشايندي به سرنشينان نمي دهد بلکه داشبورد را در معرض خراشيدگي و به صدا افتان زود هنگام نيز قرار خواهد داد. البته ناگفته نماند که ساير اتومبيلهاي اين رده نيز از اين حيث، عملکرد افتخار آميزي نداشته اند، اما باز هم داشبورد اتومبيلي قديمي مثل پژو ۲۰۶ به غير از بحث تکراري شدن حس بهتري به راننده و سرنشينان القا مي کند.
از حق نگذريم که شکل و شمايل غربيلک فرمان و نشانگرهاي اسپرت پشت آمپر H۲۲۰، از جذابيت مناسبي برخوردارند و قطعات کابين هم با دقت قابل قبولي در کنار هم مونتاژ شده اند. به تازگي هم خط مونتاژ اين محصول به زير مجموعه خوشنامتر سايپا يعني پارس خودرو منتقل شده است که خيليها معتقدند با توجه به سابقه بهتر اين برند در مونتاژ اتومبيلهاي با کيفيت، اين انتقال تاثير مثبتي در کيفيت مونتاژ H۲۲۰ خواهد داشت.
امکانات رفاهي و ايمني
اتومبيلهاي چيني همواره به داشتن آپشنهايي فراتر از سطح قيمتشان معروف بوده اند، اما قبل از اينکه توقعتان را خيلي بالا ببريد به ياد داشته باشيد که با ارزان قيمتترين برليانس بازار طرف هستيم. با اين حال در نمونه اتوماتيک اين محصول گزينههايي از جمله ترمزهاي ضد قفل ABS به همراه EBD (که در سايت سايپا از آنها به عنوان سيستم پيشرفته ترمز ياد شده!)، ايربگ راننده و سرنشين جلوئي، سانروف برقي، کامپيوتر سفري، رينگهاي ۱۵ اينچي آلومينيومي، سنسور دنده عقب، شيشهها و آينههاي جانبي برقي، چراغ مه شکن و... به چشم مي خورند که براي اين قيمت کافي به نظر مي رسند، اما نمونهي دندهاي با حذف گزينههاي مثل سانروف، رينگ آلومينيومي و حتي مه شکن جلو و سنسور دنده عقب به اتومبيلي کاملاً معمولي (و يا حتي کم آپشن) تبديل شده است.
اما در مورد ايمني، H۲۲۰ موفق به دريافت ۵ ستاره چيني از موسسه C-NCAP شده که هرچند به ستارههاي اروپايي نخواهد رسيد، اما باز هم به نسبت اتومبيلهايي که توسط هيچ موسسهاي تست نشده اند و يا از همين جا ستارههاي کمتري بدست آورده اند نتيجه اميدوار کنندهاي است. البته اين نکته از قلم نيفتد که نمونههاي تست شده در چين، مجهز به ايربگهاي جانبي بودند، اما اين آپشن در يک اقدام هوشمندانه و در جهت کنترل جمعيت از برليانسهاي وطني حذف شده است. معمولاً در کشورهاي صنعتي، پروسه ارزان سازي اتومبيل با حذف قطعات تزئيني آغاز و به کاهش امکانات رفاهي منتهي مي شود. اما در کشور ما، اين کار با کاهش و يا حذف آپشنهاي ايمني صورت مي گيرد! البته در اين مورد نمي توان ايراد چنداني به H۲۲۰ گرفت چرا که همه رقباي داخلي هم از همين رويه پيروي مي کنند و از طرف ديگر متاسفانه مشتريان ايراني نيز معمولاً سانروف را به ايربگ ترجيح مي دهند.
پيشرانه و سيستم انتقال قدرت
مي توانيم از موتور H۲۲۰، به عنوان يک نکته مثبت در اين خودرو ياد کنيم. البته تصور نکنيد که منظور ما از نکته مثبت وجود يک هيولا در زير کاپوت است! خير؛ اما با توجه به اينکه اين محصول با وجود قيمت ارزانتر و وزن کمتر نسبت به H۳۲۰ از موتور يکساني استفاده کرده پس مي شود شرايط قدرت به وزن و قدرت به وجه پرداختي اين مدل را برتر از برادر بزرگش دانست. اين پيشرانه ۱.۵ ليتري ۴ سيلندر قادر است در دور ۵۸۰۰ حدود ۱۰۳ اسب بخار را آزاد کرده و در ۳۸۰۰ دور بر دقيقه نيز ۱۳۸ نيوتن متر گشتاور را توليد کند. مصرف سوخت ترکيبي ۶.۵ ليتر به ازاي صد کيلومتر (مدل دندهاي ۶.۴ ليتر) نيز براي يک اتومبيل اقتصادي حداقل در شرايط کشور ما راضي کننده است.
برليانس مورد تست به يک گيربکس ۶ سرعته اتوماتيک (البته از نوع AMT) تجهيز شده که بر روي کاغذ به نسبت قيمت انتخاب جذابي به نظر مي رسد، اما متاسفانه در عمل اوضاع کمي متفاوت بود که در قسمت تجربه رانندگي بيشتر در موردش صحبت خواهيم کرد. همچنين مي توانيد با قيمت کمتر نمونه ۵ سرعته دستي اين هاچ بک ديفرانسيل جلو را انتخاب کنيد که البته با اين کار تعدادي از آپشنهاي جانبي را هم از دست خواهيد داد.
گيربکس AMT همانطور که از نامش معلوم است (Automated Manual Transmission) يک جعبه دنده دستي با قابليت تعويض اتوماتيک است؛ و اين بدان معناست که در اين مدل بر خلاف مدلهاي اتوماتيک معمولي، بسياري از قطعات مشابه با نمونه دندهاي هستند؛ با اين تفاوت که در AMT، پردازشگر گيربکس (TCU) با همکاري پردازشگر مرکزي اتومبيل (ECU) و يک سري سنسور و الکتروموتور و.. به جاي راننده عمل کلاچ، نيم کلاچ و تعويض دندهها را انجام مي دهند. انگار يک ربات هوشمند براي اتومبيل دندهاي خود استخدام کرده ايد که کار تعويض دندهها را او انجام دهد! از مزيتهاي همچين سيستمي مي توان به وزن سبک تر، هزينه توليد کمتر و سادگي تعميرات اشاره کرد که همگي براي يک اتومبيل ارزان قيمت فاکتورهاي مهمي به حساب ميآيند. از همه اينها بهتر اينکه بدليل نبود مبدل گشتاور در اين نوع جعبه دنده (برخلاف مدلهاي اتوماتيک معمولي)، با پرت انرژي کمتري مواجه هستيم و توان موتور تقريباً مشابه با يک گيربکس دستي در مدار انتقال قرار مي گيرد.
پس تا اينجاي کار وجود همچين جعبه دندهاي براي اتومبيلهاي ضعيف و ارزان، يک موهبت الهي محسوب مي شود. اما اي کاش داستان به همين جا ختم مي شد! متاسفانه در اين سيستم سرعت تعويض دندهها به قدري کُند است که در عمل بازدهي مناسبش را خنثي مي کند. بدتر اينکه نافرمانيهاي گيربکس در کنار اين کُندي اعصاب خرد کن، لذت رانندگي را هم به شدت کاهش داده است. انگار رباتي که چند خط قبل آن را هوشمند ناميديم آنقدرها هم باهوش نيست و عملکرد يک راننده مبتدي را برايمان شبيه سازي مي کند. حتي وقتي گيربکس را در حالت تعويض دستي قرار مي دهيم باز هم اوضاع با حالت ايده آل فاصله دارد. البته شايد بگوئيد که ما زيادي سخت گرفته ايم، اما اين مسائل، کم و بيش در ذات گيرباکسهاي AMT نهفته هستند.
نتيجه گيري
مشخص است که امروز با يک اتومبيل معمولي سر و کار داشتيم که نه پرفورمنس فوق العادهاي داشت، نه پايداري عالي و نه ظاهر فريبنده؛ اما اين صحبتها بدان معنا نيست که H۲۲۰ را يک بازنده به تمام معنا بدانيم. همين ظاهر خاص و متفاوت، نظر برخي را به خود جلب کرده است و از سوي ديگر سواري نرم برليانس براي خيليها (بخصوص افرادي که فقط استفاده شهري دارند) مهمتر از پايداري و هندلينگ خواهد بود. ضمن اينکه H۲۲۰ از نظر ايمني هم حرفهايي براي گفتن دارد و در اين رنج از بازار مي شود به همين ۵ ستاره چيني هم کاملاً افتخار کرد. جداي از همه اينها براي افرادي که بدنبال يک خودرو اتوماتيک هستند و به هر دليل تمايلي به خريد اتومبيل دست دوم ندارند انتخابهاي زيادي در اين رنج قيمتي وجود نخواهد داشت.
بازار